اثرگذاری جوانان و نخبگان در تمدن سازی نوین اسلامی(الگوی حکمرانی اسلامی)
چکیده:
اسلام به عنوان یک دین تام، فراگیر و مفصل؛ توسعه معنوی، حیثت، منزلت وکرامت ذاتی انسان را اساس دستورات الهی خود قرارداده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به تبیین نقش و جایگاه مردم در الگوی حکمرانی اسلامی به ویژه جایگاه نخبگان و جوانان در رشد و بالندگی تمدن نوین اسلامی پرداخته است، بنابراین هدف از این پژوهش، تبیین مفهومی رویکردهای حکمرانی؛ الگوی حکمرانی اسلامی و ابعاد و حوزههای آن بر اساس ارزشها و خواستهای اسلام بیان شده است. این مقاله، تمدن نوین اسلامی مطابق الگوی حکمرانی شایسته اسلامی را مورد بررسی و تحلیل قرارمی دهد . امروزه کمال و هدایت و توجه به توسعه نیروی انسانی در کشورهای پیشرفته دنیا از نکات بسیار اساسی است. از آنجا که سرمایه انسانی اصلی ترین برآیند و محصول مدلهای توسعه منابع انسانی است. در این عصر کشورهای پیشتاز و پیشگام نقش خود را در حفظ و ارزش نهادن به نیروی انسانی جهت تولید و بهره جویی بیشتر قرار داده اند. نقش جوانان و نخبگان تصمیم ساز در فرآیند توسعه سرزمینی بسیار مهم میباشد. در پایان نیز راهکارهایی برای نیل به این هدف متعالی ارائه شده است. توجه به افزایش عبم و دانش و تولید علم، عقلانیت و تعقل گرایی، توجه به اخلاق و معنویت، کار، تلاش و نوآوری، مسئولیت پذیری، مجاهدت ، تقوا مداری و قانونمندی، دور اندیشی و آینده نگری از ویژگیهای آشکار جوان مسلمان انقلابی است که باید جهت نیل به این اهداف متعالی، تقویت و تثبیت گردد. حکومت اسلامی همچنین بایستی با اقتصاد فعال، پایداری سیاسی، آرامش اجتماعی، امنیت پایدار، امکان و فرصت سازی بروز اندیشه ها ،ایجاد انگیزه و به کارگیری تفکرات جدید و نیروهای جوان، جذب حداکثری نخبگان، استقرار عدالت، ایجاد رفاه و شایسته سالاری موجب شکوفایی استعداد جوانان وایجاد شور و امید در میان آنها گردیده و در سایه همت و خرد جمعی موجب عزت و عظمت تمدن نوین اسلامی گردند.
آرمان نظام جمهورى اسلامى را میشود در جمله ى کوتاهِ "ایجاد تمدّن اسلامى" خلاصه کرد. تمدّن اسلامى یعنى آن فضایى که انسان در آن فضا از لحاظ معنوى و از لحاظ مادّى میتواند رشد کند و به غایات مطلوبى که خداى متعال او را براى آن غایات خلق کرده است برسد؛ زندگى خوبى داشته باشد، زندگى عزتمندی داشته باشد، انسان عزیز، انسان داراى قدرت، داراى اراده، داراى ابتکار، داراى سازندگىِ جهان طبیعت؛ تمدّن اسلامى یعنى این؛ هدف نظام جمهورى اسلامى و آرمان نظام جمهورى اسلامى این است.(بیانات رهبر در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری،1392)
بر اساس جایگاه انسان از دیدگاه اسلام و نقش انسان درسازمان و مدیریت که رشد و توسعه معنوی نیروی انسانی از اولویت های اساسی است و نگاه اسلام به انسان نگاهی همراه با کرامت و عزت است . تاکید همیشه رهبر معظم انقلاب(علی الخصوص در بیانیه گام دوم انقلاب) بر استفاده از ظرفیت نخبگان و رویشهای انقلابی جوانان در حوزه های مختلف توسعه سرزمینی با تدوین دو الگوی توسعه ایرانی- اسلامی و تمدن سازی نوین اسلامی بوده است. جوانان و نخبگان و سرآمدان در هر کشوری از جمله ایران زمینه ساز رشد و توسعه اند؛ به همین دلیل، نهادهای مختلف جامعه سالها تلاش کردهاند نخبگان جوان ایرانی در کشور بمانند و در توسعۀ علمی کشور نقش آفرینی کنند.
نقش اندیشه و جوانان در تکامل تمدنها بدین گونه تحلیل میشود که؛ فرصت طلایی جوان بودن جمعیت کشور، در صورت استفاده از این پتانسیل جوان و ورود تفکرات نوین توانمندیهای فکری و اجرایی به سطح کشور شاهد پیشرفت و رشد وتعالی جامعه خواهیم بود اما استفاده از این پتانسیل نیازمند تغییر سیاستهای مدیران و توجه آنها به جوانان باشد. نخبگان با احساس مسئولیت به کشور و ملت، در عرصه کاری تلاش و فداکاری میکند چرا که بدون علاقه به آینده این نمیتواند در جامعه خود تاثیری واقعی و راهگشا داشته باشد. به طوری که میتوان خروجیهای نخبگان را معلول مسئولیت پذیری، علاقه و دلبستگی به توسعه کشور دانست.مفهوم شناسی تمدن نوین اسلامی و تبیین مفاهیم بنیادین مدیریت وحکمرانی در عرصه تمدنی در مقاله شرح داده شده است، هدف نهایی انقلاب اسلامی رسیدن به تمدن اسلامی در زنجیره ای منطقی و مستمراست که بر چهار رکن دین، عقلانیت، علم و اخلاق بنا شده است. پس از وقوع انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی که ارکان، عناصر و ابعاد آن در قانون اساسی به طور اجمال بیان شده که البته هنوز به طور کامل و تفصیلی تحقق پیدا نکرده است، عبور از دو گام دیگر یعنی دولت اسلامی و جامعه اسلامی و تشکیل تمدن نوین اسلامی، فرآیندی پیچیده است. بر این اساس، تامل و تعمق در این مفاهیم و مراحل و تلاش برای گفتمان سازی به منظور ایجاد نهضت نرم افزاری و تولید فکر و علم به شکل طبیعی در این مجرا امری ضروری و حیاتی است . دو نوع حکمرانی بررسی شد :
الف. حکمرانی خوب که مبتنی بر ماده گرایی، دنیاگرایی و اومانیسم است. حکمرانی خوب عمدتاً از نظر شکلی، از عناصر و مؤلفه هایی مانند دولت، بخش خصوصی و جامعۀ مدنی تشکیل شده است. این مجموعه با هماهنگی یکدیگر، تصمیم می گیرند که قدرت در دست چه کسی باشد و چه گونه اعمال شود. حکمرانی خوب از نظر محتوا، دارای مشخصه های بسیاری است که مهم ترین آنها عبارت است از: پاسخ گویی، ثبات سیاسی، حاکمیت قانون، کیفیت قانون، کارایی و اثربخشی، مبارزه با فساد، مشارکت، اجتماع محوری، شفافیت، انصاف و عدالت، مسئولیت پذیری و رقابت .
ب. حکمرانی شایسته که در واقع، مصداق بارز و عینیت خارجی آن حکومت نبوی و علوی است. با توجه به اندیشۀ حکومتی حضرت علی علیه السلام این شیوۀ حکومتی بررسی شد. حکمرانی شایسته مبتنی بر خدا محوری نه انسان محوری است و به بعد روحانی انسان علاوه بر بعد مادی به صورت هماهنگ توجه دارد. همچین تنها به موضوعات این جهانی (ماده گرایی و دنیاگرایی) توجه ندارد، بلکه به رفاه مشروع دنیایی و سعادت اخروی به صورت همزمان توجه می کند .
حکومت از دیدگاه اسلام، یک شکل و یک محتوا دارد. در اسلام، شکل حکومت به صورت تفصیلی تعیین نشده، بلکه مطابق زمان و مکان، به خود مردم واگذار شده است. اما از نظر محتوا، دارای مشخصه هایی است که اگر آن شاخصه ها موجود باشد، حکومت شایسته است و اگر نباشد از حکمرانی شایسته خبری نیست. این شاخص ها نیز به صورت کلی به وسیلۀ خداوند، و به صورت تفصیلی توسط انبیا و اولیا از جمله حضرت علی علیه السلام بیان گردیده است که برای همگان حجیت شرعی دارد. باید بیان داشت که حکمرانی شایسته و حکمرانی خوب در برخی شاخص ها، از حیث لفظ مانند پاسخ گویی، کارایی و اثربخشی و امثال آن یکی باشند، اما مبانی فلسفی این دو نوع حکمرانی متفاوت است؛ حکمرانی خوب مبتنی بر انسان محوری، دنیاگرایی و ماده گرایی است، ولی حکمرانی شایسته مبتنی بر خدا محوری است، اگرچه به ماده و معنا و دنیا و آخرت هر دو به صورت همزمان توجه دارد. حکمرانی شایسته اسلامی الگوی جدید توسعه می باشد که در سرزمین جغرافیایی ایران با راهبرد ایرانی – اسلامی و تمدن سازی نوین اسلامی مبتی بر نخبگان و جوانان در مسیر توسعه پایدار و تعالی انسآنها حرکت میکند. حکمرانی اسلامی مبتنی بر مردم سالاری دینی و اسلامی نحوه و شیوه اداره، حکومت مداری، و سرپرستی و اعمال ولایت الهی توسط دولت اسلامی (حاکمیت اسلامی: دولت + قانون) است. روابط حکومت و حکمرانی اسلامی دارای سه مولفه اصلی روابط حکومت با عرصه های سیاسی، اقتصادی و مردم است. در نظام اداری و روابط اجزای حکومت و فرهنگی هر یک از این مولفه ها، حکمرانی اسلامی دارای اهداف، اصول و شاخصه ایی است که آن را به عنوان یک الگوی کامل و قابل اجرا تبیین مینماید.
برای رسیدن دنیای اسلام به پیشرفت، بیشترین مسئولیت بیش از حکومتها بر عهده دانشگاهیان، عالمان و حوزههای علمیه و نخبگان است و این نخبگان، اندیشمندان و دانشجویان هستند که میتوانند موتور پیشرفت دنیای اسلام باشند و نظامات علمی و آموزشی و تربیتی نیز باید متحول بشود و اهداف بلندتری را تعقیب کند و نسلهای توانمندتری را برای مسلمانان تربیت کند . تمدنسازی نوین اسلامی، مرجعیت علمی، شکستن مرزهای دانش، مسئولیتپذیری و اخلاق- مندی در حکمرانی اسلامی مبنای برای تمدن سازی بر مبنای جوانان و نخبگان میباشد.
نویسنده: سید میلاد سید شمالی عضو شورای مرکزی جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی{jcomments on}