صدها آیه قرآن؛ راهنمای جهاد تبیین و نهضت امیدبخشی به مردم
حجم آیات و مفاهیم امیدآفرینِ قرآن کریم، به قدری زیاد است که به جرأت میتوان گفت اگر فرد یا جامعهای مأنوس با مفاهیم قرآنی باشد، هیچگاه احساس یأس و بنبست نخواهد کرد.
علیرضا معاف: قرآن را می توان حقیقتا کتاب امیدآفرینی و امیدزایی نامید. کتابی مشحون از آیات امیدبخش، مملو از فرازهای امیدآفرین و سرشار از نکات یأسزدا که همه خواص و مردم را به افقهای روشن، خروج از ظلمات به سوی نور و آینده درخشان نوید، امید و بشارت می دهد. اگر کسی با قرآن کریم مانوس باشد از انسداد، بن بست، انجماد، انقباض و انخفاض رها می شود و به انبساط و انشراح و انفتاح می رسد.
ماه رمضان که ماه قرآن است، ماه امید است، ماه امید به خدا و امید به رحمت خدا و قرآن هم کتاب امید و آرامش است؛ کسی که به قرآن تمسک کند و با آن انس پیدا کند و در قرآن تدبر کند از بن بست و احساس بی انگیزگی و بی آیندگی و ناامیدی نجات پیدا می کند.
چندسالی است که «امید» مفهوم محوری بیانات مهم و راهبردی رهبر انقلاب قرار گرفته است. از متن بیانیه استراتژیک گام دوم انقلاب که در آن ریشه ای ترین جهاد را جهاد امیدآفرینی معرفی کردند تا بیانات نوروزی امسال که «امید» و «امیدآفرینی» را به عنوان عنصر ذاتی نوروز ایرانی، نقطه هدف مسئولین و ناامید کردن و یاس پراکنی را نقطه هدف دشمن در جنگ روایتها و جنگ اقتصادی بیان می کنند.
ناامیدکردن مردم از نظام جمهوری اسلامی، کلان راهبرد غرب در مواجهه خصمآلود با ملت ایران است. انبوه خرده روایتها و هزاران تکخبر سیاهِ دروغ و تحریفشده، روزانه در صدها کانال و شبکه تلویزیونی و صفحات مجازی و رسانههای غربی و غربگرای داخلی منتشر می شود تا یک «روایت» یأسآلود سیاه از زندگی در ایران اسلامی را به ذهن و باور مردم القاء کند. در کنار این جنگ روایت، جنگ اقتصادی گسترده آمریکا علیه مردم ایران و تنگناهای معیشتی و عسرتهای مالی و شغلی ناشی از آن هم کمککار باورپذیری این «روایت» کج و معوج اغراقشده و یأسآفرین شده است.
جهاد تبیین، با هدف امیدآفرینی
اساسا مفهوم جهاد تبیین، در مقابله با یاسپراکنی دشمن و برای بیان موفقیتها، یادآوری داشتهها و ظرفیتها و در یک کلام به عنوان جهاد برای امیدآفرینی، از سوی رهبرمعظم انقلاب بیان شد. ایشان «جهاد تبیین» را یک «فریضه قطعی و فوری» دانستند و از همه اهل فکر و بیان، منبر، صاحبان رسانه و تریبون، خواستند وارد این عرصه از جهاد شوند؛ و این نوع از جهاد را مصداق بارز همان «جهاد با زبان» دانستند که امام امیرالمؤمنین(ع) آن را در زمره اقسام جهاد برشمردهاند:
پیش از آن در بیانیه گام دوم، «تزریق امید» و «شکستن محاصره تبلیغاتی دشمن» را نخستین و ریشهایترین جهاد جوانان مؤمن و انقلابی برشمردند:
«امّا پیش از همهچیز، نخستین توصیهی من «امید» و «نگاه خوشبینانه به آینده» است. بدون این «کلید اساسیِ همهی قفلها»، هیچ گامی نمی توان برداشت. آنچه می گویم یک «امید صادق» و متّکی به «واقعیّت های عینی» است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جستهام، امّا خود و همه را از «نومیدی بیجا» و «ترس کاذب» نیز برحذر داشتهام و برحذر میدارم. در طول این چهل سال - و اکنون مانند همیشه - سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعّالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. «خبرهای دروغ»، «تحلیلهای مغرضانه»، «وارونه نشان دادن واقعیّت ها»، «پنهان کردن جلوههای امیدبخش»، «بزرگ کردن عیوب کوچک» و «کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ»، برنامهی همیشگی هزاران رسانهی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنبالههای آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهدهاند که با استفاده از آزادیها در خدمت دشمن حرکت می کنند. شما جوانان باید پیشگام در شکستن این «محاصرهی تبلیغاتی» باشید. در خود و دیگران نهال «امید به آینده» را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این «نخستین و ریشهایترین جهاد» شما است.»
بنابراین اصلیترین متعلَّق فریضه جهاد تبیین، امیدبخشی و تزریق امید به جامعه با هر ابزار رسانهای و هنریِ ممکن است.
در این اتمسفر و در میانه این جنگ نابرابر، غلبه بر روایت دروغین و سیاه یأس، جز با تکیه بر امیدآفرینی نصرتهای الهی و معنویتبخشی استمداد از درگاه رحمانی خداوند میسر نخواهد شد.
از سوی دیگر نیاز به یک پشتوانه و منبع فکری و محتوایی عمیق که با اتکاء به آن بتوان مفاهیم و مضامین امیدآفرین را تولید و در قالبهای متنوّع نوشتاری، هنری و رسانهای به ذهن و قلب مردم منتقل کرد هم انکارناپذیر است.
و بیتردید این دو بال معنویت و عقلانیت، در آیه آیه و تک تک کلمات و تعابیر و گزارههای قرآن کریم همنشین شدهاند. انس با آیات قرآن اتصال به بینهایت است و دلِ متلاطم از گرفتاریهای دنیا را آرام و امیدوار می کند و از سوی دوم، الهامبخش تولید راهکارها و راه کنشهای امیدآفرینی و غلبه بر یاس در جنگ روایتها است.
حجم آیات و مفاهیم امیدآفرینِ قرآن کریم، به قدری زیاد است که به جرأت میتوان گفت اگر فرد یا جامعهای مأنوس با مفاهیم قرآنی باشد، هیچگاه احساس یأس و بنبست نخواهد کرد. در اینجا تنها بخشی از این آیات را در چند دسته مرور خواهیم کرد.
1. امید به زندگی راحت و با آرامش برای مؤمنان و اهل تقوا
راحتی و آرامش بعد از سختی را بسیاری از ما در زندگی خود تجربه کرده ایم. در برخی از آیات امیدبخش قرآن کریم، خداوند به مؤمنان، صالحان و اهل تقوا، وعده زندگی راحت و پربازده در این دنیا را می دهد و چه کسی راستگوتر و صادق الوعدتر از خداوند؟
«یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ؛ خداوند راحتى شما را مىخواهد نه زحمت شما را.» (بقره: 185)
«وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْراً؛ و هرکس تقواى الهى پیشه کند، خداوند کار را بر او آسان مىسازد.» (طلاق: 4)
«سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراً؛ خداوند به زودى بعد از سختیها آسانى قرار مىدهد.» (طلاق: 7)
«فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى * ... * فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرى؛ اما آن کس که (در راه خدا) انفاق کند و پرهیزگارى پیش گیرد*...*ما او را در مسیر آسانى قرار مىدهیم.» (لیل: 7-5)
«إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً؛ و مسلما با سختى آسانى است.» (شرح: 6)
«وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا؛ و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راههاى خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.» (عنکبوت: 69)
«وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً؛ و هرکس تقواى الهى پیشه کند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مىکند * و او را از جایى که گمان ندارد روزى مىدهد.» (طلاق: 3-2)
«وَ هُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحِینَ؛ و او زندگی صالحان را به بهترین حالت، سرپرستی و تدبیر می کند.» (اعراف: 196)
«وَ اللَّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ؛ و خداوند زندگی مؤمنان را به بهترین حالت، سرپرستی و تدبیر می کند.» (آل عمران: 68)
«وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراة وَالإِنْجِیلَ وَما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِم؛ اگر آنان [اهل کتاب] تورات و انجیل و آنچه را ازسوی پروردگارشان به آنان فرو فرستاده شده است برپا میداشتند، ازبالای [سر]شان و از زیر پاهایشان [روزی] میخورند.» (مائده، 66)
«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالأَرْضِ؛ اگر اهل قریه(مردم جامعه) ایمان میآوردند و پرهیزکاری میکردند برکاتی از آسمان و زمین بر آنان میگشودیم.» (اعراف: 96)
«اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفّاراً * یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً * وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَکُمْ جَنّاتٍ وَیَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً؛ از پروردگارتان آمرزش بخواهید که وی آمرزگار است* تا آسمان را با باران فراوان بر شما گمارد* و شما را با دارایی ها و فرزندانی کمک کند و برایتان باغها پدید آرد و برایتان جویبارها پدید آرد». (نوح، 10ـ12) (همچنین رجوع کنید به: هود/3-2)
«وَأَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّرِیقة لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقا؛ اگر بر این راهوروش پایدار بمانند از آبی فراوان سیرابشان می کنیم(و روزیشان را زیاد می کنیم).» (جن: 16)
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر تقوا داشته باشید، خداوند برایتان در زندگی [نیرویی] جداکننده [حق از باطل] مینهد.» (انفال: 29)
2.امید به افزایش نعمتهای معنوی و آرامش روحی
در اطراف خود احتمالا می شناسیم افراد باتقوا و باخدایی را که به آرامش و سکینه آنها در زندگی که در ظاهر رفتارشان هم پیداست، بارها غبطه خوردهایم. خداوند متعال در دسته ای دیگر از آیات، به مؤمنان و اهل تقوا وعده می دهد که هرچه به خداوند بیشتر نزدیک شوند، بر ایمان و تقوایشان خواهد افزود و درنتیجه در زندگی از آرامش روحی و روانی برخوردار خواهند بود. هر کس یک روز با یک عالم بزرگ یا یک استاد اخلاق همنشین باشد، این آرامش را به وضوح در وجود او خواهد دید:
«أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون؛ آگاه باشید اولیا (و دوستان) خدا در زندگیشان، نه ترسى دارند و نه غمگین مىشوند.» (یونس: 62)
«أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ بدانید که تنها با یاد خدا قلب ها آرامش مییابد.» (رعد: 28)
«وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ؛ ما یونس(ع) را از آن اندوه نجات دادیم، و مؤمنان را هم همینطور از اندوه نجات مىدهیم.» (انبیاء: 88-87)
«اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ؛ خداوند سرپرست مؤمنان است و زندگی آنان را از تاریکی به سمت نور خارج می سازد.» (بقره: 257)
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ یَهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمانِهِمْ(یونس، 9)؛ «کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، پروردگارشان بخاطر ایمانشان، هدایتشان میکند».
وَمَنْ یُؤمِنْ بِاللّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ (تغابن، 11)؛ «هرکه به خدای متعال ایمان آورد [خداوند] دلش را هدایت میکند.»
«هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینة فِی قُلُوبِ الْمُؤمِنِینَ لِیَزْدادُوا إِیماناً مَعَ إِیمانِهِمْ وَلِلّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَالأَرْض(فتح، 4)؛ «او کسی است که آرامش در دلهای مؤمنان فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمانشان افزون شود؛ و سپاهیان آسمانها و زمین، خاص خدای متعال است».
«إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکة أَلاّ تَخافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنة الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ * نَحْنُ أَوْلِیاؤکُمْ فِی الْحَیاة الدُّنْیا وَفِی الآخِرة؛کسانی که گفتند: «پروردگار ما خدای متعال است» و سپس (بر این سخن) پایداری کردند، فرشتگان بر آنان فرود میآیند که: بیم مدارید و اندوه مخورید و به بهشتی که به آن وعدهتان میدادند شادمان باشید* ما در زندگی دنیا و در آخرت، دوستان شماییم». (فصلت، 30 و 31)
«وَیَزِیدُ اللّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدی؛ خدای متعال کسانی را که راه یافتهاند [مهتدی شدهاند]، بر هدایتشان می افزاید.» (مریم، 76)
وَالَّذِینَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدی وَآتاهُمْ تَقْواهُمْ(محمد، 17)؛ «کسانی که هدایت یافتهاند، [خدای متعال] هدایتشان را افزون میکند و بر پرهیزکاریشان [قوت] میدهد».
3.امید به توبه و بخشش خداوند
از کارآمدترین گزارههای دینی در امیدآفرینی، تاکید بر توبهپذیر بودن و بخشنده بودن خداوند است. به گونهای که اگر این ویژگی خداوند با این میزان از تاکید و تکرار در قرآن کریم و سیره معصومین بیان نمی شد، شاید کمتر فرد معتقد به خدایی باقی میماند و بسیاری از سر ناامیدی از درگاه او جدا می شدند و معلوم نبود به چه زندگی نکبت باری دچار می شدند. خداوند در بخش قابل توجهی از آیات قرآن کریم، بندگانش را به بخشش خود امیدوار مینماید. به عنوان نمونه به آیات زیر توجه فرمائید:
«نَبِّئْ عِبادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛ به بندگانم خبر بده که من آمرزنده مهربانم.» (حجر: 49)
«أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ؛ آیا نمیدانند که خداوند توبه را از بندگانش میپذیرد» (توبه: 104)
«أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛ اینکه او هرکس را از شما که از روی جهالت عمل زشتی مرتکب شود و سپس توبه کند و اصلاح نماید را می بخشد؛ چراکه او بسیار آمرزنده و دارای رحمت خاص است.» (انعام: 54)
«کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ؛ خداوند بر خود رحمت را فرض نموده است.» (انعام: 54)
«قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیم؛ بگو: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مىآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.» (زمر: 53)
«إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعِیداً؛ خداوند شرک به او را نمىآمرزد (ولى) کمتر از آن را براى هر کس بخواهد (و شایسته بیند) مىآمرزد و هر کس براى خدا شریکى قائل شود در گمراهى دورى افتاده است.» (نساء: 116)
4.«امید به خداوند» در دل سختیها
قرآن کریم، در برخی آیات با اشراف کامل بر ویژگیهای روانشناختی انسان، در متن سختیها، نوع نگاه او به سختی را نیز از ناامیدی و یأس به سمت امید تغییر میدهد؛ به عنوان نمونه قرآن کریم در برخی آیات خود بیان می کند که یکی از حکمتهای سختیهایی که خداوند انسانها را به آنها دچار می سازد، نزدیکی و تضرع و خضوع آنان به درگاه خداوند است. در واقع بسیاری از آنچه انسانها در زندگی خود سختی و مشکل تصور می کنند، ناشی از یک امر واقعی نیست، بلکه نشات گرفته از نوع نگاه و تفسیری است که او از ماجرا دارد. خداوند با شناخت نسبت به همین مساله، می خواهد زاویه دید انسانها به آنچه که مشکل می پندارند را هم تغییر دهد تا از دل سختی و یاس، آرامش و امید متولد شود:
«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ؛ ما به امتهایى که پیش از تو بودند (پیامبرانى فرستادیم) و سپس آنها را به شدت و رنج و ناراحتى مواجه ساختیم شاید (به درگاه ما) تضرع کنند.» (انعام: 42)
«وَ ما أَرْسَلْنا فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَبِیٍّ إِلاَّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ؛ ما در هیچ شهر و آبادى پیامبرى نفرستادیم مگر اینکه اهل آن را به ناراحتیها و سختی ها گرفتار ساختیم شاید (بخود آیند و به سوى خدا) بازگردند.» (اعراف: 94)
همچنین خداوند در آیات دیگری، برخی امور ناخوشایند را دارای حکمت هایی می داند که ممکن است به مرور زمان برای انسان آشکار گردد:
«وَ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛ چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است. و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شر شما در آن است. و خدا مىداند، و شما نمىدانید.» (بقره: 216)
5. راضی بودن به قضاء و قدر الهی
یکی از مفاهیم بسیار امیدبخش و آرامش بخش در قرآن کریم، «راضی بودن به قضاء و قدر الهی» است. برای نمونه به این آیات سوره مبارکه توبه که به مذمت شدن مسلمانان توسط منافقان اشاره دارد، دقت فرمائید:
«إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْکَ مُصِیبَةٌ یَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ وَ یَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ * قُلْ لَنْ یُصِیبَنا إِلاَّ ما کَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ * قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَنْ یُصِیبَکُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَیْدِینا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَکُمْ مُتَرَبِّصُونَ؛ هرگاه نیکى به تو رسد آنها را ناراحت مىکند، اگر مصیبتى به تو رسد مىگویند ما تصمیم خود را از پیش گرفتهایم و باز مىگردند در حالى که خوشحالند.* بگو هیچ حادثهاى براى ما رخ نمیدهد مگر آنچه خداوند براى ما نوشته است، او مولى (و سرپرست) ما است و مؤمنان تنها بر خدا توکل مىکنند.* بگو آیا در باره ما جز یکى از دو نیکى انتظار دارید (یا بر شما پیروز مىشویم و یا شربت شهادت مىنوشیم) ولى ما انتظار داریم یا عذابى از طرف خداوند (در آن جهان) یا به دست ما (در این جهان) به شما برسد، اکنون که چنین است شما انتظار بکشید ما هم با شما انتظار مىکشیم.» (توبه: 52-50)
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیات آرامش بخش می فرمایند:
«خداى تعالى از این گفتار منافقین، در دو آیه «قل لن یصیبنا...» و «قل هل تربصون بنا...»، دو جواب به ایشان داده است؛ جواب اول اینکه: «قُلْ لَنْ یُصِیبَنَا إِلَّا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ؛ بگو جز آنچه خدا براى ما مقرر داشته هرگز به ما نمى رسد او سرپرست ماست و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند.» (توبه: ۵۱)
حاصل این جواب این است که: ولایت و اختیار امور ما تنها و تنها به دست خداست - این انحصار از جمله «هو مولانا» استفاده مى شود- و اختیار ما نه بدست خود ما است و نه به دست هیچ یک از این اسباب ظاهرى، بلکه حقیقت ولایت تنها از آن خداست و خداى تعالى سرنوشتى حتمى از خیر و شر براى همه تعیین نموده...بنابراین، اگر خداوند حسنه را روزى ما کرد منتى بر ما نهاده و اگر مصیبت را اختیار کرد، مشیت و اختیارش بدان تعلق گرفته و ملامت و سرزنشى بر ما نیست و خود ما هم هیچ ناراحت و اندوهگین نمى شویم.
و چگونه غیر این باشیم، و حال آنکه خودش فرموده: «ما اصاب من مصیبه فى الارض و لا فى انفسکم الا فى کتاب من قبل ان نبراها ان ذلک على الله یسیر لکیلا تاسوا على ما فاتکم و لا تفرحوا بما اتیکم» و نیز فرموده: «ما اصاب من مصیبه الا باذن الله و من یومن بالله یهد قلبه» و نیز فرموده: «ذلک بان الله مولى الذین آمنوا» و نیز فرموده: «و الله ولى المومنین» و نیز فرموده: «فالله هو الولى».
آرى، اگر انسان براستى به این حقیقت ایمان داشته و مقام پروردگار خود را بشناسد قهرا بر پروردگار خود توکل مى جوید، و حقیقت مشیت و اختیار را به او واگذار مى کند، و دیگر به رسیدن به حسنه خوشحال و در برابر مصیبت اندوهناک نمى گردد.
و جواب دوم این است که: «قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَنْ یُصِیبَکُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَیْدِینَا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَکُمْ مُتَرَبِّصُونَ؛ بگو آیا براى ما جز یکى از این دو نیکى را انتظار مى برید در حالى که ما انتظار مى کشیم که خدا از جانب خود یا به دست ما عذابى به شما برساند؛ پس انتظار بکشید که ما هم با شما در انتظاریم.» (توبه: ۵۲)
مقصود از «حسنیین»، «حسنه» و «مصیبت» است...خواهى گفت چطور قرآن کریم «مصیبت» را هم «حسنه» خوانده و آن را با «حسنه»، «حسنیین» نامیده؟ در جواب مى گوییم: از نظر دینى، «حسنه» و «مصیبت» هر دو «حسنه» اند، چون اگر «حسنه»، «حسنه» است براى این است که پیروزى و غنیمت در دنیا و اجر عظیم در آخرت است و اگر «مصیبت»، «حسنه» است آنهم براى این است که شکست خوردن و کشته شدن و هر رنج و محنت دیگرى که به انسان برسد مورد رضاى خدا و باعث اجرى ابدى و سرمدى است، پس هر دو «حسنه» اند.
و معناى آیه این است که: ما و شما هر یک منتظر عذاب و گرفتارى طرف مقابل خود هستیم، با تفاوت اینکه آن عذاب و گرفتارى که شما براى ما آن را آرزو مى کنید در حقیقت خیر ماست؛ زیرا شما درباره ما انتظار یکى از دو احتمال را مى کشید، یا غلبه بر دشمن و مراجعت با غنیمت و یا کشته شدن در راه خدا. ولى ما براى شما انتظار عذاب خدا را مى کشیم، و آرزو داریم که یا با عذاب هاى سماوى و یا به دست خود ما شما را نابود کند.» (تفسیر المیزان؛ ج9؛ ذیل آیات 51 و 52 توبه)
6. تقویت اعتماد به نفس و تواناییهای درونی
یکی دیگر از روش های قرآن کریم برای تزریق امید، تقویت اعتماد به نفس در آنان است. روشی که می توان از آن در امور تربیتی، مشاوره ای و روانشناسی هم بهره گرفت. نکته مهم اینکه این تقویت اعتماد به نفس، منحصر در فرد نیست بلکه شامل یک امت و جامعه هم می شود. برای نمونه به این آیات توجه فرمایید:
«وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ؛ و سست نشوید و غمگین مگردید و شما برترید اگر ایمان داشته باشید.» (آل عمران: 139)
«فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَکُمْ وَ لَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمالَکُمْ؛ هرگز سست نشوید و دشمنان را به صلح (ذلتبار) دعوت نکنید در حالى که شما برترید و خداوند با شماست و چیزى از ثواب اعمالتان را هرگز کم نمىکند.» (محمد: 35)
7. نقش «توکّل» در «امیدآفرینی»
از کلیدی ترین مفاهیم امیدآفرین در قرآن کریم که در آیات متعددی تکرار شده است، مفهوم «توکّل» است. فرد متوکل، محال است که ناامید شود و به همین ترتیب جامعه ای که متکول علی الله و بالله شود، یاس و ناامیدی در آن راه نخواهد داشت:
«وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً؛ و هرکس بر خداوند توکل کند کفایت امرش را مىکند، خداوند فرمان خود را به انجام مىرساند، و خدا براى هر چیزى اندازهاى قرار داده است.» (طلاق: 3)
همچنین زمانی که موسی(ع) و بنی اسرائیل از دست فرعون فرار کرده بودند و به رود نیل رسیدند و در پیش روی خود با بن بست مواجه شدند، مردم همراه موسی(ع) از نجات خود کاملاً ناامید شده بودند؛ اما با توکل بر خداوند توانستند از آن صحنه هولناک نجات یابند. قرآن کریم در آیات امیدبخشی، این ماجرا را اینگونه به تصویر میکشد:
«فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِینَ * فَلَمَّا تَراءَا الْجَمْعانِ قالَ أَصْحابُ مُوسى إِنَّا لَمُدْرَکُونَ * قالَ کَلاَّ إِنَّ مَعِی رَبِّی سَیَهْدِینِ * فَأَوْحَیْنا إِلى مُوسى أَنِ اضْرِبْ بِعَصاکَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَکانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ * وَ أَزْلَفْنا ثَمَّ الْآخَرِینَ * وَ أَنْجَیْنا مُوسى وَ مَنْ مَعَهُ أَجْمَعِینَ * ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِینَ * إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً وَ ما کانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ * وَ إِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ؛ آنها (فرعونیان) به تعقیب بنى اسرائیل پرداختند و به هنگام طلوع آفتاب به آنها رسیدند. * هنگامى که هر دو گروه یکدیگر را دیدند، یاران موسى گفتند: ما در چنگال فرعونیان گرفتار شدیم. * (موسى) گفت: چنین نیست، پروردگار من با من است، به زودى مرا هدایت خواهد کرد. * و به دنبال آن به موسى وحى کردیم عصایت را به دریا زن، دریا از هم شکافته شد، و هر بخشى همچون کوه عظیمى بود! * و در آنجا دیگران را نیز به دریا نزدیک ساختیم. * موسى و تمام کسانى را که با او بودند نجات دادیم. * سپس دیگران را غرق کردیم. * در این جریان نشانه روشنى است (براى آنها که حقطلبند) ولى اکثر آنها ایمان نیاوردند. * و پروردگار تو عزیز و رحیم است.» (شعراء: 68-60)
8. داستان های امیدبخشِ قرآن کریم
روش دیگر قرآن کریم برای تزریق امید در مردم، بیان داستان های جذّاب امیدآفرین است. از ماجرای گلستانشدن آتش بر ابراهیم(ع) و بخشیدن فرزند به او در سن پیری تا نجات نوح(ع) و همراهانش از طوفان سهمگین و نجات موسی(ع) و بنی اسرائیل از جنایات فرعون و نجات یوسف(ع) از چاه و آوردن او به دربار عزیز مصر و عزّت و قدرتی که خداوند به او بخشید و بازگرداندن یوسف(ع) به یعقوب(ع) و نجات یونس(ع) از ظلمات شکم ماهی و اشارات امید آفرین در ماجرای همراهی موسی(ع) و خضر(ع) و نجات ایّوب(ع) از آن بیماری سخت و اعطاء فرزند به زکریّا در پیری و نجات پیامبر اکرم(ص) از شر دشمنان در غار ثور و چگونگی پیروزی مسلمانان در جنگ های متعدد و فتح مکه و بسیاری موارد دیگر.
9. امیدآفرینی با باورمندی به قدرت بینهایت خداوند
قرآن کریم دائماً مردم را به تأمّل در قدرت بی نهایت الهی فرامیخواند و این خود یکی از مفاهیم امیدآفرین است. وقتی قدرت خداوند را از همه قدرتهای کوچک و بزرگ بشری بالاتر بدانی و او را قادر متعال مطلق باور داشته باشی، نه ناامیدی در گرفتاریها و پیچیدگیهای زندگی معنا خواهد داشت و نه غره شدن و سرمستی در خوشیها. به این آیات امیدبخش نگاه کنید:
«ما یَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِکَ لَها؛ رحمتى را خدا به روى مردم بگشاید، کسى نمىتواند جلو آن را بگیرد.» (فاطر: 2)
«وَ إِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَ إِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ یُصِیبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛ و اگر خداوند (براى امتحان یا کیفر گناه) زیانى به تو رساند، هیچکس جز او آن را بر طرف نمىسازد، و اگر اراده خیرى براى تو کند هیچکس مانع فضل او نخواهد شد، آن را به هر کس از بندگانش بخواهد مىرساند و او غفور و رحیم است.» (یونس: 107)
«إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِه؛ خداوند فرمان خود را به انجام مىرساند.» (طلاق:3)
«وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ وَ لا یَعْلَمُها إِلاَّ هُو؛ کلیدهاى غیب، تنها نزد اوست؛ و جز او کسى آنها را نمىداند.» (انعام: 59)
«وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِین؛ و هنگامى که بیمار شوم، اوست که مرا شفا مىدهد.» (شعراء: 80)
10. امید به پیروزی بر دشمنان
همانطور که در ابتدای یادداشت بیان شد، اکنون در میانه یک جنگ سخت با دشمنان خود هستیم جنگی که دو وجه مهمش در بیان رهبر انقلاب، جنگ اقتصادی و جنگ رسانه ای عنوان می شود. شاید در نگاه اول با توجه به تعدد مشکلات اقتصادی و معیشتی و تعدد رسانه های دشمن و امکانات و تجهیزات آنها، برخی از دلسوزان انقلاب هم ناامید شوند؛ در اینجا توجه به وعده های خداوند به مؤمنان برای پیروزی بر دشمنان در نبردها و جنگها، بسیار اثربخش و یکی از مفاهیم و مضامین امیدبخش خواهد بود.
در این زمینه نیز آیات فراوانی در قرآن کریم وجود دارد که به چند نمونه اشاره خواهد شد:
فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ(مائده، 56)؛ «بهراستی حزب خدا است که پیروز است».
«ذلِکُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ کَیْدِ الْکافِرِینَ؛ سرنوشت مؤمنان و کافران همان بود که دیدید و خداوند نقشههاى کافران را سست مىکند.» (انفال: 18)
«وَ ما کَیْدُ الْکافِرِینَ إِلاَّ فِی ضَلالٍ؛ اما نقشه کافران جز در گمراهى نیست (و نقش بر آب مىشود).» (غافر: 25)
«ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنا وَالَّذِینَ آمَنُوا کَذلِکَ حَقًّا عَلَیْنا نُنْجِ الْمُؤمِنِینَ(یونس، 103)؛ «آنگاه فرستادگانمان و نیز کسانی را که ایمان آوردهاند نجات می دهیم. برعهدة ماست که مؤمنان را رهایی بخشیم».
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ(محمد، 7)؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر خدای متعال را یاری کنید یاریتان میدهد و گامهایتان را استوار میسازد».
کَتَبَ اللّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی(مجادله، 21)؛ «خدای متعال مقرر کرده است که: بهیقین، من و فرستادگانم چیره میشویم».
«وَقالَ مُوسی لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَالْعاقِبة لِلْمُتَّقِینَ ؛ موسی به قوم خود گفت: از خدای متعال کمک جویید و شکیبایی کنید که زمین از آنِ خدای متعال است و آن را به هرکس از بندگانش که خود بخواهد وامیگذارد و فرجام [نیک] ازآنِ پرهیزکاران است.» (اعراف، 128)
وَلَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلة فَاتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُون(آلعمران، 123)؛ «خدای متعال در بدر، که زبون بودید، یاریتان داد؛ پس، از خدای متعال بترسید تا شاید سپاس دارید» (همچنین، ر.ک: چهار آیه بعد).
إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِکة مُرْدِفِین(انفال، 9)؛ «هنگامیکه از پروردگار خویش کمک میخواستید و او شما را پاسخ [مثبت] گفت که «یقیناً به هزار فرشتة صفبسته یاریتان میدهم».
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمة اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً وَجُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَکانَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیراً (احزاب، 9ـ11)؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید، بهیاد آورید نعمت خدای متعال را بر خودتان، هنگامیکه سپاهیانی بهسویتان بیامدند و ما برضدشان بادی و سپاهیانی که ندیدیدشان فرستادیم و خدای متعال به آنچه میکنید بیناست».
إِنَّ اللّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا (حج، 38)؛ «خدای متعال از کسانی که ایمان آوردهاند دفاع میکند.»
«وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ بِما یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ؛ اگر (در برابر آنها) استقامت و پرهیزگارى پیشه کنید، نقشههاى (خائنانه) آنها به شما زیانى نمىرساند خداوند به آنچه آنها انجام مىدهند احاطه دارد.» (آل عمران: 120)
یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِؤا نُورَ اللّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَیَأْبَی اللّهُ إِلاّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ * هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ(توبه، 32 و 33)؛«میخواهند که نور خدای متعال را با دهانهای خویش خاموش کنند و خدای متعال نمیخواهد جزاینکه نورخویش را تمام کند و گرچه کافران را بد آید* اوست که پیامبر خویش را با هدایت و دین حق فرستاد تا وی را بر همه دینها چیره سازد و گرچه مشرکان را بد آید» (همچنین، ر.ک: صف، 8 و 9).
وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ(انبیاء، 105)؛ «در زبور، پساز کتاب [آسمانی]، نوشتیم که زمین را بندگان شایستة من بهمیراث میبرند».
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ؛ خداوند به کسانى که از شما ایمان آوردهاند و اعمال صالح انجام دادهاند وعده مىدهد که آنها را قطعا خلیفه روى زمین خواهد کرد، همانگونه که پیشینیان را خلافت روى زمین بخشید. و دین و آئینى را که براى آنها پسندیده پا بر جا و ریشهدار خواهد ساخت و خوف و ترس آنها را به امنیت و آرامش مبدل مىکند، آن چنان که تنها مرا مىپرستند و چیزى را براى من شریک نخواهند ساخت. و کسانى که بعد از آن کافر شوند فاسقند.» (نور: 55)
«وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ؛ اراده ما بر این قرار گرفته است که به مستضعفین نعمت بخشیم، و آنها را پیشوایان و وارثین روى زمین قرار دهیم!» (قصص: 5)
وَلَوْ قاتَلَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوَلَّوُا الأَدْبارَ ثُمَّ لا یَجِدُونَ وَلِیًّا وَلا نَصِیراً * سُنة اللّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنة اللّهِ تَبْدِیلا(فتح، 22 و 23)؛ «اگر کسانی که کفر میورزند با شما کارزار کنند، از میدان جنگ میگریزند و آنگاه دوست و یاوری نمییابند* این سنت خدای متعال است که از پیش چنین بوده است و روش خدای متعال را دگرگونیای نخواهی یافت».
11. یادآوری نعمت ها، موفقیتها و وقایع تاریخی امیدآفرین
به عنوان آخرین دسته از آیات امیدبخش قرآن که در اینجا ذکر می کنیم، آیاتی است که بر یادآوری نعمتهای خداوند تاکید دارند. یکی از روشهای قرآن کریم برای تقویت امید در مردم، یادآوری نعمت ها، موفقیتها و دستاوردهایی است که با یاری خداوند به دست آمدهاند. به همین دلیل است که خداوند به پیامبرش فرمان می دهد که:
«وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ؛ و نعمتهاى پروردگارت را بازگو کن.» (ضحی: 11)
و خطاب به حضرت موسی(ع) نیز می فرماید:
«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ؛ ما موسى(ع) را با آیات خود فرستادیم (و به او گفتیم:) قومت را از تاریکی ها به سوی نور بیرون آر! و «روزهای خدا» را به آنان یادآوری نما! که قطعاً در این یادآوری، نشانههایى است براى هرکس که بسیار صبرکننده و شکرگزار باشد! (ابراهیم:5)
بخشی از اینگونه آیات آمید آفرین، مربوط به قوم بنی اسرائیل و یادآوری نعمتهای الهی برای آنان است.(برای نمونه، ر.ک: بقره: 40، 47، 49، 50، 51، 53، 54)
آیات دیگر، مربوط به واقعه «جنگ بدر» در سوره مبارکه انفال است. خداوندمتعال در آیات ابتدایی این سوره، عنایات خاص خود در جنگ بدر را به آنان یادآوری مینماید که در نتیجه آن، سپاه 313 نفره اسلام در برابر سپاه تقریباً هزار نفره دشمن، با قاطعیت پیروز شد؛(ر.ک: انفال: 12-7 و آل عمران: 125-122) و سپس، به یادآوری دوران سخت حضور مسلمانان در مکّه و یاری خداوند به آنان و نجات آنان از شرّ کفار قریش اشاره می نماید:
«وَ اذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ فَآواکُمْ وَ أَیَّدَکُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ؛ و به خاطر بیاورید هنگامى که شما گروهى کوچک و اندک و ضعیف در روى زمین بودید آن چنان که مىترسیدید مردم شما را بربایند ولى او شما را پناه داد و یارى کرد و از روزیهاى پاکیزه بهرهمند ساخت تا شکر نعمتش را به جا آورید.» (انفال: 26)
همچنین موفّقیت و یوم اللّه دیگری که خداوند در قرآن کریم آن را برای مسلمانان یادآوری کرده است، پیروزی حیرت آفرین آنان در جنگ احزاب است.(احزاب: 27-9){jcomments on}