پس از عملیات طوفان الاقصی در مهر ماه ۱۴۰۲ و ضرورت حمایت گسترده و موثر منطقهای از مجاهدان فلسطینی، ناگهان در میان برخی سیاستورزان و اهل رسانه عبارت " تله جنگ " بسیار پرتکرار شد.
جنگ شناختی و پیوستی بهنام تله جنگ
✏️محمود فارسی
جانباز 70 درصد- عضو شورای مرکزی جمعیت جانبازان
پس از عملیات طوفان الاقصی در مهر ماه ۱۴۰۲ و ضرورت حمایت گسترده و موثر منطقهای از مجاهدان فلسطینی، ناگهان در میان برخی سیاستورزان و اهل رسانه عبارت " تله جنگ " بسیار پرتکرار شد.
اما آنچه موضوع آشکار و پیدا در میدان بود، عملیات پرشدت و بسیار جنایتکارانه رژیم صهیونیستی در برابر مردم مظلوم فلسطینی بود که آنگونه که باید حمایتی قوی از بیرون دریافت نمیکردند و آماج سبوعانهترین حملات بودند.
در این میان برای جبهه عبری عربی غربی نیاز مبرمی بود که محیط امن و مطمئن را برای نابودی و یکسره کردن کار غزه بهوجود آورد و این امر را در حوزه دیپلماسی، رسانهای، تدارکات جنگی و غیره بهخوبی انجام میداند؛ اما در سمت مقابل و جایی که به نام جبهه مقاومت شناخته میشود مشکلاتی وجود داشت و نیاز بود طرحها و نقشههایی برای آن هم پیشبینی شود.
یکی از کمهزینهترین این طرحها ایجاد خطای ادراکی و محاسباتی در سیاستمداران و فرماندهان جبهه مقاومت بود، بنابراین لازم بود برای آن پیوست شناختی و سناریوی عملیات روانی تولید شود که بر عهده دستگاه دیپلماسی و همچنین عملیات پروپاگاندای ناتو گذارده شد و از قضا خیلی سریع تهیه شد و موثر و کارآمد هم بود.
برای فهم این مهم باید به عملیات میدانی آمریکا و غرب نگاه شود که تمام و کمال در خدمت اهداف و اقدامات رژیم صهیونیستی است؛ از تامین و پشتیبانیهای اقتصادی و سیاسی گرفته تا غیره و غیره که به منظور کمک به تحقق اهداف راهبردی آن؛ یعنی "نابودی و پاکسازی کامل فلسطینیها از سرزمین تاریخی خود" است.
این پیوست شناختی بهنام گریز از تله جنگ معرفی شد که از یک سو سگ هار صهیونیسم را تجهیز و رها کردهاند و از سوی دیگر ملتها و دولتها را از مقابله و برخورد با آن میترسانند و منفعل میکنند.
و نکته جالبتر هم این است که در کشورهای منطقه هم دقیقا جریانهای غربگرا و تسلیمطلب وظیفه محلی و بومی جا انداختن این ذهنیت را در سطح حاکمیت و مردم را بهعهده گرفتهاند.