Main menu

یادداشت

شبکه نفوذ انقلابی نماها

سوال درسی می پرسید و اگر جواب درست نمی دادی، با دست های سنگینش چنان چک هایی می زد که روی پایت دوام نمی آوردی! یکی از آقای سالم می خوردی یکی از آقای دیوار!...


کلاس پنجم دبستان بودیم. یک روز آقای سالم (مدیر مدرسه) وارد کلاس شد. هر وقت آقای سالم وارد کلاسی می شد، نفس ها در سینه حبس می شد و چند نفر خودشان را خیس می کردند!

سوال درسی می پرسید و اگر جواب درست نمی دادی، با دست های سنگینش چنان چک هایی می زد که روی پایت دوام نمی آوردی! یکی از آقای سالم می خوردی یکی از آقای دیوار!

آن روز به دلیل اینکه در ایام دهه فجر بودیم، اول با ملاطفت، کمی از انقلاب و ارزش هایش گفت و بعد از چند دانش آموز سوال درسی پرسید.

اینطور وقت ها، معلم کلاس هم سرد و ساکت کناری می ایستادند و فقط نگاه می کردند و احتمالا دلشان برای بچه های مظلومی که قرار بود کتک بخورند می سوخت!

چندتا از بچه ها سوالات را دست و پا شکسته و با صدایی که از ترس لرزان بود پاسخ دادند تا اینکه یکی از بچه ها نتوانست جواب درست بدهد!

آقای سالم او را از میز بیرون کشید و درست مثل فیلم هایی که آن روزها از شکنجه گرهای ساواک بازسازی کرده بودند و دائم در تلویزیون نشان می داد، آن طفل معصوم و مظلوم را به باد کتک گرفت و بعد از آنکه چند چک و لگد به او زد و روی زمین پهنش کرد، کف کفشش را روی سر او گذاشت و رو به بچه هایی که حالا دیگر خیالشان راحت شده بود که آقای سالم شکارش را گیر آورده و دیگر به کسی کار ندارد کرد و گفت: "امام خمینی فرموده اند حرام است کسی به مدرسه برود و درس نخواند"

و اینجا بود که بچه ها دلیل کتک خوردن آن همکلاسی را فهمیدند و کینه و نفرت از آقای سالم، جایش را داد به کینه و نفرت از امام خمینی!

آری!

شبکه نفاق و نفوذ چیز پیچیده ای نبود و نیست. کسانی که با ظاهرسازی و نیرنگ، خود را انقلابی معرفی کردند و خود را در جای جای این انقلاب جا کردند و به هر شکل ممکن تخریب کردند و بنام انقلاب و اصلاح و امید و تدبیر، دل مردم را پر از کینه و نفرت از انقلاب کردند و کاری کردند که همه ی ضعف ها و کاستی ها بنام امام و رهبری بخورد، همان شبکه نفوذ و نفاق هستند. هاشم اسدی(جانباز مدافع حرم) 

Add comment

Security code Refresh

Submit

تمامی حقوق محفوظ است.

امام خامنه ای امام خمینی
                 

 

 

Template Design:Dima Group