بسيج از ديدگاه مقام معظم رهبري


بسم الله الرحمن الرحیم

 

چكيده: 

فرآيند مديريت استراتژيك با اجرايي شدن چشم انداز بيست ساله جمهوري اسلامي ايران آغاز مي‌گردد، براي تأمين اهداف و آرمانهاي اين نظام بسيج ملي پاسخگوي سه نياز مبرم زير مي‌باشد: 

1- حفظ كشور در برابر جهان متخاصم در تمام ابعاد. 

2-غلبه بر دشمن بر اساس اهداف آرماني جمهوري اسلامي. 

3- الگو پردازي و مدل سازي رفتاري براي سايرين و همچنين در اين مقاله سعي شده  است با بررسي اجمالي از آرمانهاي نظام رهبري در جمهوري اسلامي ايران (كه همان آرمانهاي نظام است) سپس مختصراً تعريف بسيج و ويژگي‌هاي آن، وظيفه و نقش بسيج در همه ابعاد از ديدگاه مقام معظم رهبري بحث به ميان مي‌آيد.

 

 واژه هاي كليدي:

1- مقام معظم رهبري

2- آرمانها 

3- بسيج

4- هويت 

5- ايمان و انگيزه 

6- دفاع و امنيت 

7- بازدارندگي 

8- سازندگي 

 

 

بيان مسأله :

در ايران، پس از نقلاب اسلامي بسياري از فضائل كه گَرد غفلت روي آنها را پوشانده بود حيات و جوشش خود را آغاز كرد، بديهي است كه استمرار آرمانهاي آن با تكيه بر اين ارزشها استمرار خواهد داشت و تحقق اهداف انقلاب لزوماً نياز به يك ظرفيت دفاعي – امنيتي داشت، آن هم متناسب با آرمانهاي بلند آن كه هم در بعد داخل و هم در بعد خارج از كشور با محدوديتها و فشارهايي رو به رو بوده و خواهد بود، لذا لزوم حركتي علمي- مردمي به عنوان سرمايه اجتماعي جهت ايجاد اين ظرفيت از پيش مشخص گشت و با دور‌انديشي معمار انقلاب ‌اسلامي حضرت ‌امام‌ خميني‌ (ره) در قالب، بسيج مستضعفين پا به عرصه نهاد و بركسي پوشيده نيست كه يكي از اركان و زير بناهاي نگهدارنده و حافظ اين نظام و انقلاب تاكنون بوده است. 

 

 

مقدمه :

1- بسيج، سرمايه اجتماعي نظام:

بيست و هشت سال از عمر با شكوه انقلاب اسلامي مي‌گذرد و اين مهم باعث حيات مجدد اسلام ناب محمدي (ص) در جهان گرديده است. در اين ميان نقش رهبري ديني و سياسي حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبري و همچنين حضور مردم در پيروي از ولايت فقيه بركسي پوشيده نيست.

 تجربه‌هاي گرانسنگ اين دوران به خصوص نقش بسيج عموماً در هشت سال دفاع مقدس با اهدافي آرماني و همچنين واقع‌گرا كه تاكنون پاسخگوي سه نياز بوده است:

الف) حفظ كشور در برابر جهان متخاصم  در تمام ابعاد.

ب) غلبه بر دشمن بر اساس اهداف آرماني نظام جمهوري اسلامي.

ج) الگو پردازي و مدل سازي رفتاري براي سايرين. 

بحراني كه در دهه اول انقلاب با آن مواجه شديم، بحران تثبيت نظام و نقطه اوج آن تحميل هشت سال جنگ عليه ايران اسلامي بود. نيروهاي مسلح به خصوص مردم در قالب بسيج با اتكاء بر ايمان الهي و مشاركت گسترده در دفع تجاوز خارجي و رفع مشكلات داخلي به شكل مستقيم و غير‌ مستقيم به تثبيت پايه‌هاي نظام پرداختند، خيل عظيم و مقتدري كه در اين دوران به يكي از مهمترين سرمايه‌هاي  اجتماعي كشور تبديل شده است. 

از سيصد سال گذشته تا قبل از تحميل جنگ هشت ساله، هر آنچه دشمنان چشم طمع به اين سرزمين دوختند و جنگي را آغاز نمودند، تنها طرف برنده متجاوزين و بازنده ميدان، ايران بوده است. سيصد سال قبل ايران بزرگ ما دو برابر ايراني بوده است كه امروز در آن زندگي مي‌کنيم و بخش عظيمي از آن همچون؛ بخارا، سمرقند، باكو، نخجوان، هرات و آخرين قسمت آن در دوران ستم شاهي پهلوي (بحرين) از ايران جدا شد. 

در دوران دفاع مقدس نيز استكبار يك بار ديگر چشم طمع خود را به پنج استان خوزستان، ايلام، كرمانشاه، كردستان، آذربايجان دوخته و به تهاجم همه جانبه عليه ايران پرداخت. آن زمان همه در اين فكر بودند كه يك بار ديگر خاطره تلخ گذشته تكرار خواهدشد، اما جوانان پرشور و گمنام بسيجي ملت پرافتخار ايران توانستند در كنار نيروهاي ارتشي و سپاهي به تاريكي‌ها پايان داده و چهره نوراني انقلاب اسلامي را در افقهاي دور روشن‌تر از پيش بنمايانند.

مقاومت در مقابل متجاوز و حادث بزرگ پيروزي در تاريخ پرافتخار ملت ايران به عنوان يك اتفاق عظيم ثابت شد و اين مهم حادث نشد مگر در سايه دلير مردي و حضور پرشور نيروهاي انساني مخلص و متعهد و بسيج ساير منابع توسط رهبري انقلاب. 

بسيج اين سرمايه اجتماعي متكي بر ايمان الهي تاكنون مانع از دستيابي طراحان براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران به اهداف نابخردانه بوده است و مي‌توان با صداقت اذعان داشت كه توسعه پايدار امنيت، فرهنگ، دين، انقلاب، اقتصاد و ... منوط به تقويت همه جانبه بسيج است. 

 

2- آرمانهاي رهبري در ايران:

با مطالعه و تحقيق در انديشه‌هاي حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبري پيرامون آرمانهاي اين دو رهبر الهي در ايجاد و ادامه‌ي حيات انقلاب اسلامي به موارد ذيل پي خواهيم برد:

الف) مهمترين هدف بر پايي حكومت اسلامي، عدلي است. 

« حكومت حق براي نفع مستضعفان و جلوگيري از ظلم و جور و اقامه‌ي عدالت اجتماعي، همان كه مثل سليمان بن داوود و پيامبر عظيم الشأن اسلام (ص) سپس اوصياي بزرگوارش (ع) براي آن كوشش مي‌كردند، از بزرگترين واجبات و اقامه‌ي آن از والاترين عبادت است  .»

ب) توحيد، عدل، رفع ظلم و حاكميت اسلام و اجراي خط الهي. 

«آرمان بلند ملت ايران همان چيزي است كه شما از ظهور طلعت مهدي آل محمد «عج» انتظار داريد.......»

همت ما بايد ايجاد جامعه‌اي باشد كه: باطن آن توحيد، آرايش آن عدل، جهت‌گيري آن اجراي خط الهي و خط انبياء در طول تاريخ و بناي آن بر اساس برخورداري انسان از آرزوي ديرين هميشگي‌اش است .»

اقامه‌ي قسط و عدل و رفع ظلم و ايجاد زندگي صحيح براي بشر به هدف اديان است، پس بايد حركت به سمت حاكميت اسلام باشد و حاكميت اسلام در كشورها و جوامع اسلامي، امري ممكن است .» شاه‌بيت قوام و دوام جامعه و حكومت اسلامي عدل و قسط است و اگر دريك نظام اسلامي به لحاظ مادي و دنيايي همه چيز فراهم شود ولي از عدالت چندان خبري نباشد، مثل اين مي‌باشد كه كاري صورت نگرفته است. موضوع عدل نزد همه انسانها بهترين مفهوم است كه با تكيه به آن امنيت، آرامش و .... ايجاد خواهدشد. 

- براي رسيدن به آرمانهاي فوق از ديدگاه مقام معظم رهبري مراحل زير بايد تحقق يابد:

مرحله اول: ايجاد انقلاب اسلامي  

« قدم اول كه پرهيجان‌تر و پرسر و صدا تر از همه است، ايجاد انقلاب اسلامي است، كار آساني نبود لكن اين آسانتر است  ».

مرحله دوم : ايجاد نظام اسلامي 

« قدم بعدي، ترتب نظام اسلامي به انقلاب اسلامي است. يعني ايجاد نظام اسلامي، يعني هندسه عمومي جامعه، اسلامي بشود و اين هم شد  .» 

مرحله سوم : ايجاد دولت اسلامي 

« قدم بعدي كه از اينها دشوارتر است، ايجاد دولت اسلامي است، دولت نه به معناي وزيران، يعني مجموعه كارگزاران حكومت، يعني من و شما، اين مشكل تر از مراحل قبلي است .»

مرحله چهارم: ايجاد كشور اسلامي 

« مرحله تلألو وتشعشع نظام اسلامي است، يعني مرحله‌ي ايجاد كشور اسلامي، اگر اين مرحله به وجود آمد آنگاه براي مسلمانهاي عالم، الگو و اسوه مي‌شويم. لِتَكونُوا شُهدا عَلَي الناس .»

مرحله پنجم: دنياي اسلام 

« از اين مرحله (چهارم) كه عبور كنيم، بعدش دنياي اسلام است. از كشور اسلامي مي شود دنياي اسلام را درست كرد، الگو كه درست باشد، نظايرش در دنيا به وجود مي‌آيد  .»

مرحله كنوني:

« ما در كدام مرحله‌ايم؟ ما در مرحله سوميم، ماهنوز به كشور اسلامي نرسيد‌ه‌ايم، هيچ كس نمي‌تواند ادعاكند كشور ما اسلامي است، ما يك نظام اسلامي را طراحي و پايه‌ريزي كرديم و اَلان يك نظام اسلامي داريم كه اصلش هم مشخص و مبناي حكومت در آنجا معلوم است، مشخص است كه مسئولان چگونه بايد باشند .»

با توجه به اهميت و استراتژيك بودن موارد متعددي كه در مقدمه لحاظ گشت پي خواهيم برد كه نياز به يك عزم عمومي دارد تا اين اهداف عالي محقق شود، نقش بسيج در مراحل قبل انقلاب بسيار ممتاز بوده و در تداوم اين راه نيز مي طلبد كه اين سرمايه اجتماعي مهم با ساز و كارهاي لازم بايد مورد توجه ويژه قرار گيرد، بدليل اينكه نظام اسلامي با پشتيباني‌هاي عظيم مردمي است كه تا اين مرحله رسيده و ادامه آن نيز بدون بسيج عمومي امكان پذير نخواهد بود. لذا جهت آشنايي بيشتر با بسيج و نقش آن در توسعه امنيتي، فرهنگي، اقتصادي، سياسي و ...كشور ايران، به بررسي ديدگاههاي، مقام معظم رهبري پيرامون بسيج در ابعاد گوناگون مي پردازيم:

 

الف- تعريف بسيج:

« بسيج يعني حضور بهترين و با نشاط‌ترين و با ايمان‌ترين نيروهاي عظيم ملت در ميدان‌هايي كه براي منافع ملي، براي اهداف بالا، كشورشان به آنها نياز دارد، هميشه بهترين و خالص‌ترين و شرافتمندانه و پرافتخارترين انسانها اين خصوصيات را دارند. بسيج در يك كشور، معنايش آن زمره اي است كه حاضرند اين پرچم افتخار را بر دوش بكشند و برايش سرمايه‌گذاري كنند »

« اگر بخواهيم بسيج را در يك نگاه معرفي كنيم بايد بگوئيم بسيج عبارتست از مجموعه اي كه در آن پاكترين انسانها، فداكارترين و آماده به كارترين جوانان كشور در راه اهداف عالي اين ملت و براي به كمال رساندن و به خوشبختي رساندن اين كشور جمع شده‌اند. بسيج عبارتست از تشكيلاتي كه در آن افراد متفرق و تنها به يك مجموعه‌اي عظيم و منسجم، به يك مجموعه آگاه، متعهد، بصير و بينا به مسائل كشور و به نياز ملت تبديل مي‌شوند، مجموعه‌اي كه دشمن را بيمناك و دوستان را اميدوار و خاطر جمع مي‌كند، معناي بسيج اين است  ». 

1- بسيج يعني ايمان عاشقانه و عميق: 

«علت اينكه دركشور ما بسيج اين طور درخشان شد و شگفت، چه بود؟ ايمان عاشقانه، ايمان عميق، ايمان توأم با عواطف كه از خصوصيات ملت‌ايران است، مثل بعضي ازملتهاي‌ديگر، عواطف دراين ملت‌جوشان است كليد بسياري از مشكلات است. اين ايمان با آن عواطف همراه‌شد واين رودخانه عظيم خروشان را‌به‌اين درياي‌پهناور تبديل‌كرد و مشكلات رادر هرجايي كه لازم ‌بود از بين برد .»

2- بسيجي يعني دل با ايمان: 

«بسيجي، يك عنوان ارزشمند و والاست. بسيجي، يعني دل با ايمان، مغز متفكر، داراي آمادگي براي همه‌ي ميدان‎هايي كه وظيفه انسان را به آن ميدان‎ها فرا مي‌خواند. اين معناي بسيجي است. همه‌ي جوانها همه‌ي انسانها و همه‌ي مردان و زناني كه در اين كشور، دلشان با نور ايمان، منور است در قبال مسئوليت عظيمي كه بر دوش ملت ايران نهاده شده است، احساس وظيفه مي‌كنند. اين پرچم پر افتخاري كه دست ملت ايران سپرده شده است، يعني پرچم سربلندي اسلام، پرچم عزت اسلام، پرچم نام آوري و شكست ناپذيري اسلام، اينها امروز دست ملت ايران است. همه‌ي كساني كه نسبت به اين وظيفه‌ي بزرگ، احساس مسئوليت مي‌كنند در حقيقت‌ بسيجي هستند هرجا وظيفه‌اي‌ باشد انسان بسيجي در ميدان آن وظيفه حاضر است .»

3- بسيجي كيست ؟

«هركس كه در دل براي سرنوشت خود، سرنوشت اين ملت و آينده ايران اسلامي ارزش قائل است آن كسي كه براي استقلال و هويت ملت خود ارزشي قائل است، آن كسي كه از تسلط قدرتهاي بيگانه بيزار است، آن كسي كه برايش آينده اين كشور و اين ملت و آينده دنياي اسلام يك هدف بزرگ محسوب مي شود، آن كسي كه از رنج هاي ملت فلسطين دلش خون است .... آن كسي كه مايل است بيش از يك ميليارد مسلمان دنيا قدرت عجيبي را تشكيل بدهند كه بشريت را به سمت كمال هدايت كنند و خودشان در قله كمال قرار بگيرند، آن كسي كه اين احساسات و اين دركها را دارد و حاضر است در اين را ه قدمي بردارد او بسيجي است  .»

«بسيج در حقيقت مظهر يك وحدت مقدس ميان افراد ملت است  .» «بسيج در واقع مظهر عشق و ايمان و آگاهي و مجاهدت و آمادگي كامل، براي سربلند كردن كشور و ملت است .»

4- بسيج نيروي كارآمد همه‌ي ميدانها:

 « بعضي خيال مي‌كنند كه بسيج يك سازمان نظامي، مثل سازمانهاي نظامي ديگر – يعني ارتش و سپاه – است؛ اين خطاست، بسيج، يك نيروي كار آمد كشور براي همه‌ي ميدانهاست، ميدان جنگ مطرح بود. بسيج كار آمدي خود را ثابت كرد. ميدانهاي ديگر هم كه پيش بيايد و تا حالا خيلي از آنها پيش آمده است، باز بسيج كار آمدي خود را اثبات مي‌كند. در ميدان تحليل سياسي كه وارد مي شود، هم همين گونه است  .»

5- بسيج بزرگترين ضرورت كشور براي امنيت: 

«انكار بسيج، انكار بزرگترين ضرورت و مصلحت براي كشور است. ما در ميدان جنگ هم اگر بسيج را نداشتيم كميتمان لنگ بود. دردوران بعد از پايان جنگ هم اگر بسيج نمي‌بود و اگر امروز هم نباشد كميت اين انقلاب و اين نظام و همه‌ي حركتهاي سازنده‌ي اين كشور لنگ است. انكار بسيج و بي احترامي به آن، نابخردانه است يا خائنانه است. تا وقتي براي اين كشور امنيت لازم است، تا وقتي كه اين كشور و اين ملت به امنيت احتياج دارد يعني هميشه، چون هميشه احتياج به امنيت هست به نيروي بسيج، به انگيزه‌ي بسيجي، به سازماندهي بسيجي و به عشق و ايمان بسيجي احتياج هست  .»

6- وجود بسيج در كشورهاي مردمي يك ضرورت است:

«ملتهايي كه مردم در آن از نظر مسئولان آن كشور نقشي دارند. همه جا چيزي شبيه بسيج هست منتهي به اين درخشندگي، به اين فراگيري، به اين فداكاري، من در جايي سراغ ندارم..... .»

7- بسيج نيروي خاصي در قبال نيروهاي ديگر نيست:

«نكته‌ي اول اين است كه بسيج، نيروي خاصي در قبال نيروهاي ديگر نيست. يعني اين طور نيست كه ما بگوئيم يك نيروي زميني داريم، يك نيروي هوايي داريم، يك سپاه داريم، يك ارتش داريم، يك بسيج هم داريم، اگر اين طور بگوئيم؛ بسيج را كوچك كرده‌ايم. حقيقت بسيج بيش از اينهاست، بسيج يعني مردم، غير از اين است؟!!  شما مردم را به چند قشر تقسيم كنيد. در ميان اينها آدمهاي از كار افتاده هست، آنها هيچ، آدمهاي لابالي هست، آنها هيچ؛ آدمهاي كم انگيزه هست، آنها هيچ؛ سروته قضيه را كه زديد، آن لب مطلب، بسيج است. يعني همه‌ي نيروهاي مؤمن پرانگيزه‌ي با شور با توان در جامعه‌ي اسلامي – اعم از زن و مرد – عضو بسيجند. بسيج يعني متن مردم، آن مردمي كه مي توان اميد دفاع از انقلاب را از آنها داشت اين مردم كجا هستند؟ اين مردم در اداره و مدرسه و دانشگاه و حوزه و دكان و ... هستند: يعني يك زندگي دوزيستي. تا وقتي هنوز مسأله‌ي دفاع نظامي، به مرور به صورت يك فرهنگ در نيامده، مردم بر اساس وظيفه‌شان حركت مي‌كنند. اين در جامعه اسلامي به تدريج به شكل يك فرهنگ درخواهدآمد  .» 

«..... نيروي مقاومت بسيج در دوران دفاع مقدس در خلال يگانهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كارهاي بزرگي كرد. امروز اين نيرو به عنوان يك سازمان بزرگ از سازمانهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است؛ شعبه‌ي گسترده‌ي آن نيز در همه‌ي قشرها و در همه‌ي بخشهاي كشور حضور دارد؛ اما توجه به اين نكته مهم است كه نيروي مقاومت بسيج با اين كه يك نيروست و جزء سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است، ولي يك نيروي رزمي محض نيست؛ يك نيروي مردمي، انساني، الهي، اخلاقي، علمي، تربيتي و يك مجموعه‌ي آماده‌ي به كار براي كارهاي بزرگ است؛ چنين موجود بي‌نظير و پرفايده و پر بركتي است. مسئولان نيروي مقاومت بسيج، با اين چشم به بسيج نگاه كنند ....»

8- بسيجي بايد نمونه باشد:

 «شما بسيجيها بايد به گونه اي رفتار كنيد كه احترام و محبت مردم جلب شود. شما بايد نمونه‌ي اخلاق و تواضع و مهرباني و رعايت مقررات باشيد. اين فكر غلط بايد از ذهن‌هاي ديگران بيرون برود كه بسيجي كسي است كه مقررات را رعايت نمي‌كند. برعكس آن كسي بسيجي‌تر است كه مقررات را بيشتر رعايت مي‌كند؛ به خاطر آن كه اين فرد بيشتر ازهمه براي نظام دل مي‌سوزاند و مقررات، لوازم قطعي اداره‌ي درست نظام است  .»

افتخار مي‌كنم يك بسيجي باشم: 

« اگر يك فرد بسيجي، در مدرسه و دانشگاه و حوزه‌ي علميه و كارخانه و مزرعه و اداره مشغول است بداند كه جزء ارتش عظيم مردمي و انقلابي است و بايد به آن افتخار كند. در هر مجموعه اي كه افراد آن، عضو بسيج هستند؛ از جهت خدمت به انقلاب، نسبت به ديگران برتر و مقدمترند؛ زيرا هر گاه خطري نظام را تهديد كند، سينه‌ي بسيجي سپر انقلاب خواهد شد. بنابراين هر كس وارد اين عرصه شد؛ با ارزشترين افراد جامعه است و بايد به اين توفيق افتخار كند. من هم افتخار مي‌كنم كه يك بسيجي باشم به عنوان يك بسيجي، هر جا كه انقلاب به وجود من نياز داشته باشد؛ حاضرم خدمت كنم. همه بايد به اين عضويت افتخار كنيم، چون اساسي‌ترين كار انقلاب را بسيج انجام مي‌دهد » .

 

 

 

ب ) ويژگيهاي بسيج :

1- بسيج با انگيزه‌هاي فرهنگي و ديني: 

از مهمترين ويژگيهاي بسيج اسلامي بودن آن است. تدين و دينداري خمير مايه‌ي اصلي عناصر و اعضاء بسيج بوده و به عنوان يكي از اركان مهم تشكيل دهنده ساختار آن مي‌باشد. 

مقام معظم رهبري در اين رابطه مي‌فرمايند: 

« ...... فرهنگ بسيج و بسيجي – با اين معنايي كه ما امروز آن را به كار مي بريم يكي از پديده‌هاي بسيار مبارك انقلاب اسلامي است. بسيج، يعني حضور ناشي از ايمان و اخلاص و انگيزه‌ي ديني و ايمان صادقانه در هر ميداني كه انسان احساس مي‌كند كارايي و توانايي حضور در آن ميدان را داراست. از اول انقلاب تا امروز، هر جا كه اين حالت و انگيزه و اقدام مشاهده شده، خيرات و بركات آن بي نهايت بوده است. فرق نمي‌كند؛ در هر ميداني ممكن است اين حالت پيش بيايد، كه نمونه‌ي بارز آن، ميدان جنگ بود. هر كس كه احساس كرد مي‌تواند در آن ميدان نقش ايفا كند، نه نگاه كرد سنش چقدر است؛ نه نگاه كرد شأن اجتماعي‌اش چه اندازه است ؛ نه نگاه كرد سود مادي او چيست و با اين حضور و اقدام، آينده‌ي او چگونه رقم خواهد خورد، با همان انگيزه‌ي صادقانه و معنوي و انقلابي، در آن ميدان حضور پيدا كرد؛ اين شد بسيج و شد تعيين‌كننده  ....»

 

2- مردمي بودن، با ايمان و حاضر در صحنه‌هاي خدمت:

از ديگر خصوصيات بارز و برجسته بسيج، مردمي بودن آن است. در واقع بسيج نهايت تجلي و بروز يك ارتش مردمي و عاليترين مرتبه تعامل نيروهاي مسلح يك كشور با توده مردم خود مي‌باشد. ايشان در اين مورد عنوان مي‌فرمايند:

« .... موج فعاليتهاي مغرضانه‌ي تبليغي گاهي ممكن است كه روشن‌ترين حقايق را هم به كنج تاريكي براند. بسيج در نظام جمهوري اسلامي يك حقيقت منحصر بفردي است كه حاكي از نهايت توانايي مكتب و تفكر عميق و ماندگار انقلابي و اسلامي در اين سرزمين است. بسيج يعني آن مجموعه‌اي از مردم، اعم از جوانان مشغول تحصيل يا مشغول كار موظف اداري يا مشغول كشاورزي و كارگري ويا مشاغل آزاد ديگر و خلاصه آن مرد و زني كه با ايمان عميق خود – كه با عواطف و احساسات پاك و صادقانه همراه است- حاضر است همه‌ي توان خود را در خدمت اهداف نظام، اهداف انقلاب و منافع ملت خرج كند اين، معناي بسيج است. (توجه كنيد) اگر ما بخواهيم از اول پيروزي انقلاب، در ميان عوامل انساني به دنبال يك عامل كه از همه مؤثرتر بوده، بگرديم، عامل بسيج را پيدا می‌کنيم. معنا، مفهوم و حقيقت بسيج جز اين چيزي ديگري نيست. يك انسان به خاطر بصيرت و روشن‌بيني خود – كه با روح گذشت و فداكاري همراه است – منافع شخصي، آسايش و راحتي خود و كسب امتيازات شخصي خود را در درجه‌ي بعد قرار مي‌دهد و منافع ملت و كشور، سربلندي مردم، پيشرفت انقلاب و آبرومندي نظام را بزرگترين هدف خود قرار مي‌دهد. اين چيز بسيار بزرگ و با اهميتي است و چيز كمي نيست. در جنگ هم همين روحيه‌ي بسيجي بود كه توانست براي كشور ما افتخار به بار بياورد. هر جا اين روحيه‌ي بسيجي وارد شد، گره ها را باز كرد. در جنگ هم در سازمانهاي موظف نظامي، در آنجا كه يك فرمانده يا يك نظامي روحيه‌ي بسيجي داشت، همه چيز رنگ ديگري به خود مي‌گرفت، فداكاري برجسته تر مي‌شد و پيشرفت، اميد و نگاه به آينده روشن‌تر مي‌شد؛ اين، معناي بسيج است. در هر جايي كه چنين روحيه‌اي باشد و هر ملتي كه مردماني با چنين روحيه‌اي داشته باشد، آن ملت بدون ترديد موفقيتهاي بزرگي به دست خواهدآورد. فرق است بين آن كسي كه مي‌نشيند تا در قالب يك دستور اداري، به اندازه‌اي كه مسئوليت و مأموريت او با رعايت همه‎ي جوانب اقتصاء مي‌‌کند، يك كاري را انجام بدهد و آن كسي كه وقتي احساس وظيفه و تكليف كرد، ديگر خود نمي‌شناسد، منافع خود برايش مطرح نيست و حاضر است منافع،آسايش و حتي عمر خود را در راه پيشرفت و صلاح ملت و كشور و اعتلاء اسلام و عظمت نام ارزشهاي اسلامي، پشت سر قرار بدهد و نيروي خود را در اين راه به كار گيرد؛ اين بسيجي است. در دانشگاه هم چنين انساني – چه شاگرد باشد و چه استاد – يك موجود ممتاز است. چنين انساني در محيط‌هاي گوناگون تحصيلي، در كارگاهها، درمحيط شهري يا روستايي و در هر منطقه‌اي حضور داشته باشد، نور وجود او فضا را نوراني مي‌كند؛ معناي بسيجي اين است .... معناي بسيج، حضور آگاهانه و فداكارانه‌ي يك انسان در مواجهه‌ي با دشمنان انقلاب، دشمنان نظام، دشمنان اسلام، دشمنان كشور و دشمنان ملت است. با چنين مفهوم و با چنين حقيقتي، تنها كسي مي‌تواند دشمن و مخالف باشد كه مخالف اسلام، مخالف مصالح كشور و مخالف ملت باشد؛ والا اگر كسي كشور، ملت، اسلام و نظام را دوست مي‌دارد، بايد از چنين عنصري قدرداني و ستايش بكند ....»

 

3- حضور همه اقشار و همه اقوام جامعه در بسيج عمومي:

- مقام معظم رهبري درخصوص حضور همه قشرها در بسيج عمومي كشور مي‌فرمايند:

«بسيج در همه‌ي قشرهاست، قشرهاي جوان، در قشرهاي پير، در قشرهاي دانشگاهي، در قشرهاي دانشجويي، در قشرهاي كارگري، در قشرهاي كاسب و پيشه‌ور، در قشرهاي روحاني، بسيج اختصاص به يك منطقه‌ي جغرافيايي و يك منطقه‌ي انساني و طبقاتي و قشري ندارد، همه جا هست»

«..... ما يك نيروي مقاومت بسيج داريم، يك بسيج عظيم ملي هم داريم كه در تمام بخشها و قشرها هستند؛ ممكن است اينها داخل نيروي مقاومت بسيج هم نباشند، اما نيروي مقاومت بسيج نسبت به اين موج عظيم و اين پهنه‌ي وسيع، داراي مسئوليت است. هر جوان بسيجي، مرد بسيجي، زن بسيجي، دانش‌آموز بسيجي، دانشجوي بسيجي، كارگر بسيجي و روحاني بسيجي مي‌تواند محور باشد و انسانهايي را به خود جذب كند و با سخن و خلاق و رفتار و درس خواندن و كار كردن و احساس مسئوليت و آگاهي سياسي و اطلاعات ديني و معنوي خود، مثل شمعي دلها را روشن كند و ديگران را اميدوار به آينده و آماده‌ي به كار براي حضور در ميدانها قرار دهد. ببينيد چه مسئوليت بزرگ و سنگين و در عين حال شيرين و هيجان انگيزي است. اين درصورتي به وجود مي‌آيد و به وقوع مي پيوندد كه در داخل سازمان نيروي مقاومت بسيج، كار اداره‌ي فكري و عملي و قلبي و اخلاقي و روحي و سياسي از همه جهت، آن چنان منظم و با تدبير صورت بگيرد كه بتواند چنين محصول عظيمي داشته باشد .....»

 

4- حضور همه گروههاي سني بطور داوطلب در بسيج عمومي: 

يكي از ويژگيهاي اين بسيج، حضور گروههاي سني مختلف جامعه در آن مي‌باشد در اين ارتش مردمي از دانش آموزان و نوجوانان (13-14 ساله )كم سن سال گرفته تا افراد مسن و كهنسال (80-70 ساله) عضويت دارند. اين ويژگي نيز روحية مسئوليت پذيري و احساس تكليف نسبت به كشور را در بين اعضاي جامعه نشان مي‌دهد.

5- حضور زنان و دختران در بسيج عمومي:

شايد بدون مبالغه بتوان گفت يكي از ويژگيهاي منحصر به فرد بسيج مردمي و عمومي، حضور فعال و جدي دختران و زنان دركنار مردان بسيجي مي‌باشد. دختران و زنان مؤمن و متدين دوشادوش برادران بسيجي خود، حضوري مفيد و مؤثر در بسيج داشته و در دفاع از آرمانهاي آن تا پاي جان مصمم مي‌باشند. اين حضور علاوه بر اين كه خود في نفسه داراي نقش و تأثير مي‌باشد، در تقويت روحيه و آرامش رواني پسران و مردان بسيجي نيز نقش بسيار مهمي دارد و موجب مي‌شود آنها با آگاهي از اين كه خواهران و مادران خويش مؤيد و پشتوانه آنان مي‌باشند، با احساس آرامش لازم، وظيفه خود را بهتر انجام دهند. «.... من به شما جوانان عزيز، به شما پسران و دختران بسيجي مؤمن، از هر قشري هستيد، عرض مي‌كنم: عزيزان من! كشور مال شما جوانهاست؛ كشور متعلق به نسل جوان است؛ شما بايد اين كشور را بسازيد؛ شما بايد پايه‌هاي مجد و عظمتي را كه اين انقلاب و دست تواناي معمار انقلاب بنا گذاشته است، حفظ كنيد و بالا ببريد؛ شما بايد با نيروي خود با اراده خود، با دانش خود، با ايمان خود، عقب ماندگي‌هاي چند ده ساله دوران قبل از انقلاب را جبران كنيد. در ميان جوانان، هر كسي كه اين احساس مسئوليت را، اين احساس علقه به اهداف را، همراه با اخلاص در وجود خود حس مي‌كند، او بسيجي است؛ چه در نيروي مقاومت باشد، چه نباشد؛ چه رسماً كارت بسيج گرفته باشد؛ چه نگرفته باشد.آن كسي كه با ايمان است، آن كسي كه دنبال اهداف والاست، آن كسي كه حاضر است از وجود خود براي كشورش، براي اسلامش، براي نظام اسلامي، براي آحاد ملّتش، با وجود خود، با استعداد خود، با جان وتن خود سرمايه‌گذاري كند؛ او بسيجي است؛ در هر كجاكه باشد. افتخار كنند جوانان عزيز بسيجي ما در گردانهاي مخصوص بسيج؛ گردانهاي عاشورا و يا زهرا در نيروي مقاومت، در بخشهاي مختلف بسيح كه توانسته اند با حضور سازماني در بسيج، اين احساس را مجسم كنند ...»

 

6- بسيج مظهر اخلاص، عشق، ايثار و فداكاري با انگيزه و مسئوليت پذير: 

«... در دوران جنگ تحميلي، بسيج درخشيد. عالي‌ترين مضامين انساني، در بسيج معنا شد و تجسم يافت. پرجاذبه‌ترين جلوه‌هاي هستي، در بسيج خود را نشان داد. در دنيايي كه خودخواهي و خودپرستي و حرص و هواي نفس، اغلب حوادث آن را رقم مي‌زند، بسيج مظهر عشق و ايثار و فداكاري و گذشت و نگاه حكيمانه‌ي  يك جوان به عالم وجود شد چقدر جوان فداكاري كه در دوران جنگ تحميلي به بركت بسيج، مثل پيران سالك راه خدا، حقايق هستي را شناختند و راه به معنويتي بردندكه انسانهاي معمولي با سي سال، چهل سال تلاش نمي‌توانستند به آن حقايق و چشمه هاي فياض برسند. آنچه را كه ما در تاريخ خوانده بوديم، در زمان خود ديديم. در جنگ، مجروح تشنه‌ای آب را از لبان خود بگيرد و به لبان تشنه‌ي مجروح ديگر برساند و او هم به سومي بدهد و هيچكدام فرصت پيدا نكنند كام تشنه‌ي خود را در هنگامه‌ي شهادت سيراب كنند و به خاطر ايثار، تشنه شهيد شوند؛ هر كس اينها را مي‌خواند، داستانهاي تمام شده‌ي تاريخ به حساب مي‌آمد و فكر نمي‌كرد قابل تكرار باشد؛ اما صدها و هزارها بار اين جلوه‌هاي فضيلت، به وسيله‌ي جوانان پاك و خالص بسيجي در جبهه‌هاي جنگ تكرار شد. بسيج مثل ستاره‌ي درخشاني شد؛ هم سرنوشت جنگ را با حضور خود تحت تاثير قرار داد؛ هم به نيروهاي مسلح – ارتش و سپاه – روحيه بخشيد؛ هم توانست در پشت جبهه، كانونهاي عظيمي از معنويت و عشق و خدمت وايثار به وجود آورد؛ زن و مرد و پير و جوان به اين ميدان آمدند و آبديده شدند ....»

 

7- حضور بسيج در همه جاي كشور:

از ديگر ويژگيهاي بسيج، حضور آن در همه‌ي نقاط كشور مي‌باشد. پايگاههاي بسيج در محله‌ها و مساجد شهرها و روستاهاي سراسر كشور استقرار يافته است اين استقرار به قدري گسترده و فراگير است كه تقريبا در همه‌ي محله‌ها ومناطق مسكوني شهرها و روستايي كشور بسيج حضور دارد. بدون ترديد اين حضور فراگير و گسترده از لحاظ حفظ دستاوردهاي انقلاب اسلامي و مقابله با عناصر ضدانقلاب داخلي و خارجي بسيار حائز اهميت و استراتژيك است و از نظر ايجاد امنيت داخلي و ملي نقش بسيار مهمي را ايفا مي‌كند. 

 

8- منطق بسيج، هم درانديشه و هم در عمل: 

تبليغات مسموم دشمنان در پي آن است تا بسيج و بسيجي را امواج انساني بی‌منطق نشان دهند. 

رهبر معظم انقلاب در اين خصوص مي‌فرمايند:

«... بسيج منطقي است. يكي از كارهايي كه دشمن عليه بسيج مي‌كند، اين است كه وانمود كند بسيج غير منطقي است و حرف حساب سرش نمي شود اين، دروغ و تهمت است. برادران عزيز! من تأكيد مي‌كنم كه در برخورد با كساني كه تصور مي‌کنيد با روش و راه شما موافقت ندارند، از روشهاي منطقي مانند بحث، سخن گفتن، استدلال و نصيحت استفاده كنيد. خيلي‌ها در خود اين كشور دوست مي‌دارند، طوري عمل بشود كه بتوانند بگويند بسيج اهل مواجهه‌ي با حرف حساب نيست و با خشونت و روشهاي خشونت آميز رفتار مي‌كند. دلشان مي خواهد كه اين را بگويند؛ هم بسيج را در جاي خود مظلوم كنند، هم جوان حزب اللهي مؤمن را – كه متأسفانه در بعضي جاها اين كار مي‌شود – و هم تهمت بزنند كه بسيج از خشونت استفاده مي‌كند. من تأكيد مي‌كنم كه نگذاريد اين طور وانمود كننند كه نيروهاي مؤمن و حزب اللهي و بسيج در هر جايي كه در مي مانند، از مشت استفاده مي‌كنند. نه، مااحتياجي به اين كار نداريم. البته ما از مشت و بالاتر از مشت هم استفاده مي‌كنيم، اما در مقابل آمريكا، اسرائيل و در مقابل دشمن حقيقي. ما در مقابل كسي كه احياناً در فهم موقعيت سياسي كشور اشتباه مي‌كند، حتي در مقابل كسي كه با عقيده‌ي ديني ما مخالف است – البته تعرضي هم نمي‌كند – با رفتار مهربانانه و بزرگوارانه بايد برخورد كنيم. اين را هم درنظر داشته باشيد. ديده شده كه يك چيز كوچكي را بهانه مي‌كنند، اگر بهانه‌اي هم نداشته باشند، گاهي بهانه مي‌سازند، براي اينكه بسيج و سپاه را زير سؤال ببرند. نه آنها حق دارند اين كار را بكنند و نه عنصري كه خود عضو مجموعه‌ي نيروهاي بسيج و جواني حزب اللهي است. او هم نبايد رفتار و برخوردي بكند كه اين نيروهاي عظيم و مؤمن و پاك نهاد و مؤثر و تعيين كننده، زيرسؤال برود؛ مراقب باشيد .....»

 

9- ضرورت مسلح شدن بسيج به سلاح ايمان و بصيرت و خودسازي:

«..... عناصر بسيجي در هر كجا كه هستند، بايد درست توجه كنند كه دشمن آنها را به عنوان شخص يا به عنوان بسيجي هدف گرفته است. خب، نتيجه‌ي اين توجه چه مي‌شود؟ نتيجه‌ي اين توجه بايد اين بشودكه هر عنصر بسيجي بايد اين مانع در مقابل دشمن را روز به روز مستحكم‌تر كند. اين مانع چگونه مستحكم‌تر مي‌شود؟ استحكام مانع انساني در مقابل دشمن با بالارفتن بصيرت، ايمان و خودسازي امكان‌پذير است. عزيزان من! من و شما قبل از آنكه ديگران بخواهند مارا بسازند، بايد خودمان را مستحكم كنيم و از درون بسازيم. خودمان بايد خودمان را بسازيم. هر انساني مسئول دل خود و فكر خود و احساسات و انگيزه‌هاي خود در مقابل خداست. جوانان بهتر از قشرهاي ديگر مي‌توانند خودسازي كنند. جوان نيرومند است. بعضي خيال مي‌كنند كه جوانها درمقابل گناه بي‌تاب‌اند. من عرض مي‌كنم كه جوان همچنان‌كه از قدرت جسماني برخوردار است، از قدرت اراده هم برخوردار است. اراده همان چيزي است كه انسان ميتواند با اتكاء به آن، خود را به خدا نزديك كند و از شيطان دور كند. اسلام تربيت و تهذيب نفس را براي انسان لازم دانسته و در خلال برنامه‌هاي اسلامي آن را تأمين‌كرده، يعني هم تهذيب نفس و هم به دست آمدن بصيرت، راه بصيرت يعني يك جوان بداندكه با چه وسيله و با چه انگيزه‌اي به دنبال اين هدف در حركت است. بداند كه به كجا مي رود و دارد چه كار مي‌كند. امروز ملت ايران و به خصوص جوانان از بصيرت برخوردارند، اين را همه مي‎فهمند...»

«... اين بصيرت را روز به روز بايد بيشتر كنيد. وقتي بصيرت انسان زياد شد، استقامت و پايداري انسان هرگز تمام نمي شود؛ وسوسه‌ي وسوسه كنندگان و شكلك در آوردن دشمنِ عاجز، انسان را از ميدان خارج نمي‌كند. بسيج منطقي است، بايد منطقي بينديشد ومنطقي عمل كند. البته اين كار بيشتر برعهده‌ي برادران عزيزي است كه در قالب نمايندگي‌هاي داخل سپاه و بسيج، دفاتر نمايندگي رهبري و يا در قالب بخشهاي فرهنگي فرماندهان گوناگون مشغول خدمت‌اند ....»

« ... بسيجيان بايد آگاهي و معرفت خود را در زمينه‌هاي مختلف از جمله موارد حضور بسيج در صحنه افزايش دهند ....»

10- بسيج معجزه انقلاب:

«... بسيج، يكي از معجزات انقلاب و از كارهاي عظيمي بود كه امام بزرگوار ما با آن ديد و بصيرت نافذ و تدبير حكيمانه‌ي الهي، اين نهال برومند و پر ثمر و مبارك را به وجود آورد. بسيج در آن روزي كه با فرمان امام بزرگوار در سرتا سر كشور اسلامي مانند گياه معطر و مباركي شروع به رويش كرد، كشور نهايت نياز را به يك حركت عمومي و برخاسته از ايمان و اخلاص و صفا داشت؛ اين پاسخ به يك نياز حقيقي بود. دست قدرتمند امام بذر بسيج را در سر تا سر اين كشور پاشيد- بدون اين كه براي تحليلگران، سياسيون سابقه‌دار و حتّي انقلابيون قديمي و مخلص، قابل پيش‌بيني باشد و اين بذر مبارك در همه‌ي زواياي كشور روييد، باليد و ثمر بخش شد ...»

 

 

 

ج) وظيفه و نقش بسيج (انتظارات از بسيج):

با توجه به ويژگيها و خصوصيات بسيج كه در بالا به آنها اشاره كرديم، هشت نقش مهم و اساسي براي بسيج متصور است كه درگذشته نيز تجربه شده‌اند:

1-دفاع از آرمانها و دستاوردهاي انقلاب اسلامي ايران :

تجربه علمي بيش از چهل سال گذشته كشور نشان مي‌دهد كه هر گاه آرمانها و دستاوردهاي انقلاب اسلامي در معرض خطر و تهديد قرار گرفته است بسيج نقش خود را به خوبي ايفا نموده و موفقيت لازم را نيز كسب كرده است. 

رهبر معظم انقلاب در اين رابطه مي‌فرمايند:

« اگر بگوييم قوام انقلاب به بسيج است حرف گزافي نگفته‌ايم ». و نيز مي‌فرمايند:

« دفاع از اين نظام، اولين و مقدس‌ترين و واجب‌ترين فرايض ملت ايران است و بسيجي كسي است كه دفاع از انقلاب را به عهده مي‌گيرد. چون درحقيقت از اسلام و قرآن دفاع كرده‌است.»

«... آنجايي كه مسئله ارزشها و اساس انقلاب و حاكميت دين خدا مطرح مي‌باشد زمان حضور بسيج در صحنه است ...»

«... برنامه بسيج منسجم و مشخص و عبارت از حراست از دستاوردهاي انقلاب و هويت اصلي انقلاب اسلامي است ...»

« ... اين جاست كه بايد راز حمله تبليغاتي به بسيج را فهميد چرا در تبليغات جهاني و راديوها به بسيج اهانت مي شود؟ چرا آن كساني كه هميشه چشم به دهان بيگانگان دارند تا حرف آنهارا تكرار كنند نسبت به بسيج زبان به ناسزا مي‌گشايند؟ بسيج را كه در خور تشريف و تعظيم و تحسين است، مورد اهانت و بي‌مهري قرار مي‌دهند. چون نقش بسيج را در حفظ استقلال ملّي، در حفظ غرور ملّي، در حفظ افتخارات ملّي، در تأمين منافع ملّي و بالاخره و بالاتر از همه در اعلاي پرچم اسلام و نظام جمهوري اسلامي مي‌دانند؛ به جد با بسيج دشمنند؛ اما دشمني آنها فايده‎ا‌ي ندارد ....»

 

2- نقش بسيج در جنگ و نيروي كمكي براي ارتش و سپاه (نيرو هاي مسلح ):

«... يكي از ثمرات عظيم بسيج اين است كه به بركت آن، سپاه پاسداران از يك سازمان كوچك و محدود، به يك سازمان رزمي كارآمد و وسيع تبديل شد و توانست آن امتحانهاي سر افراز كننده را در طول دوران جنگ تحميلي و پس از آن در مقابل چشم ملت ايران از خود نشان دهد. اگر اين گياه پربركت و پر ثمر در اين سرزمين نمي‌روييد، يقيناً سرنوشت جنگ غير از آن چيزي بود كه پيش آمد. جنگ را به ما تحميل كردند تا بتوانند ملت ايران را تحقير كنند؛ اما بسييج با حضور قدرتمندانه‌ي خود –كه نشانه‌ي عزت ملت ايران بود – عملاً عكس اين را نشان داد و ثابت كرد. جنگ را تحميل كردند تا نظام مبارك جمهوري اسلامي را به ناتواني در اداره‌ي مرزهاي كشور متهم كنند؛ اما بسيج با حضور در سازمانهاي نيروهاي مسلح و با فداكاري عمومي، موجب استحكام هر چه بيشتر پايه‌هاي نظام جمهوري اسلامي شد؛ معلوم گرديدكه مسئله‌ي دفاع از مرزها در ايران اسلامي، مانند اغلب كشورهاي دنيا نيست كه فقط متكي به نيروهاي سازمان يافته باشند- كه گاهي ممكن است كار آمد باشند، گاهي هم نباشند- بلكه به اراده‌ي ملت ايران متكي است ....» 

«..... يقين بدانيد اگر بسيج نبود، ما در مقابل جنگ تحميلي عراق بر ما، يكي از آن ننگهاي بزرگ تاريخي را براي تاريخمان شاهد مي بوديم. تنها كليد حل مشكلات جنگ – كه خود مشكل جنگ، از همه‌ي مشكلاتي كه پيرامون و در دل آن وجود دارد، بزرگتر است –بسيج بود. حل مشكل جنگ، بدون حضور بسيجي ممكن نبود ...»

 

3- بسيج، پاسدار هويت ملي و ديني:

«... بعضي تصور كردند كه با پايان جنگ، بسيج هم پايان خواهد گرفت؛ بعضي هم صلاح‌انديشي كردند كه با پايان دوران جنگ، ديگر احتياجي به بسيج نيست! فكرهايي كه از نور بصيرت معنوي برخوردار نيست، بهتر از اين محصولي نمي‌دهد. بسيج، آن روز از مرزهاي نظامي جغرافيايي كشور دفاع كرد و در ميدان رزم توانست خود را نشان دهد؛ اما مگر مرزهاي دفاعي انقلاب فقط به مرزهاي جغرافيايي منحصر مي‌شود؟ از بزرگترين مسئوليتهاي يك مجموعه‌ي بسيح در كشور اين است كه از هويت ملي و ديني پاسداري مي‌كند و بايد پاسداري كند.بسيج، يعني حضور در ميدانهايي كه نظام اسلامي، وظيفه‌ي انساني و الهي و نيازهاي كشور، حضور او را در آن ميدان‌ها لازم مي‌داند و او را به آنها فرا مي‌خواند . بسيجي، هر يك از آحاد ملت است كه در هر جايي كه به حضور او نياز هست، آماده باشد ....» 

4- نقش بازدارندگي در برابر تعرضات دشمنان:

يكي از نقشهاي برجسته‌ي بسيج عمومي، نقش بازدارندگي و پيشگيرانه آن در برابر تهاجمات و تعرضات دشمنان داخلي و خارجي نظام مي‌باشد. گسترده‌بودن بسيج در سراسر كشور و آزمايش شدن آن در هشت سال دفاع مقدس، موجب اين شده است كه دشمنان داخلي و خارجي  به سادگي نتوانند هوس تعرض و تهاجم به اين ملت و استقلال و امنيت ملي ما كند.

مقام معظم رهبري در ارتباط بحث بازدارندگي مي‌فرمايند:

«...معلوم است كه اگر در يك ملتي، مجموعه‌ي عظيمي از اين گونه جوانها حضور داشته باشند، كار دشمنان مشكل مي‌شود. دشمن هميشه دنبال آن نقطه‌اي مي‌گردد كه نفوذپذير باشد و مانعي سر راه او نباشد تا بتواند تاخت و تاز كند، چه از لحاظ نظامي و چه از لحاظ فرهنگي و سياسي. هر جا مانع هست، دشمن ناراحت است و عليه آن مانع، همه قوا و نيروي خود را به كار مي‌اندازد. يك وقت شما نگاه مي‌کنيد، مي بينيدكه راديوهاي بيگانه عليه بسيج حرف مي‌زنند، قلم‌هاي نامطمئن عليه بسيج مي‌نويسند، زبانها و حنجره‌هاي بي‌تعهد عليه بسيج حرف مي‌زنند، معناي اين كارها چيست؟ معنايش اين است كه اين نقطه و اين مانع براي نفوذ دشمن، يك مانع جدي است و دشمن متمركز شده است تا اين مانع را از سر راه بردارد. البته دشمنان يا دلهاي فريفته‌ي دشمن در طول اين سالها هرچه عليه بسيج گفتند و نوشتند – به فضل پروردگار نيروي بسيج وسيعتر، انگيزه‌هاي بسيج قوي‌تر و نور اميد در دل بسيجيان درخشان‌تر شد ...»

«... خدا را شكر مي‌كنيم كه جوانان بسيجي ما – كه نمونه‌اش اين درياي عظيم بسيجي است و نمونه‌ي ديگرش را در روزهاي گذشته در خيابان‌هاي رشت ديديد و نمونه‌هاي ديگرش هم در جابجاي اين ميهن عزيز اسلامي، جوانهاي مؤمن و مستحكم الاعتقادي هستند كه زير نام نيروي مقاومت بسيج و يا بيرون از آن فعاليت مي‌كنند- آن نيروي مستحكم و قاعده‌ي اصلي مقاومت در نظام‌اسلامي را تشكيل مي‌دهند و همچنان با قدرت، قوت و ايمان راسخ در مقابل دشمن ايستاده‌اند و يقيناً خواهند ديد و شما جوان‌ها خواهيد ديد آن روزي را كه دشمن به زانو در بيايد و به شكست خودش اعتراف بكند ...»

5- بسيج نيروي اصلي درسازندگي وعرصه هاي گوناگون كشور:

بسيج و تفكر بسيجي مي‌تواند مسئولان نظام را در سازندگي سريع و مستمر كشور ياري نمايد. حضور بسيج در كشاورزي، حفظ و توسعه جنگلها، افزايش توليد كارخانجات و راه‌اندازي صنعت كشور بويژه در نفت و پتروشيمي، بهداشت و واكسيناسيون، از جمله ميدان‌هاست كه كار‌آمدي بسيج را در استقلال اقتصادي و سازندگي كشور به اثبات رسانده است. مقام معظم رهبري در اين‌باره مي‌فرمايند:

« امروز، روزي است كه همه‌ي نيروها بايد همه سرمايه‌هاي علمي، فكري، تخصصي، تجربي، مادي و معنوي خود را همچون بسيجيان عمل كرده و نيروهاي كارآمد بسيجي را به حضور در ميدان سازندگي تشويق كند و با برنامه‌ريزي جامع، جايگاه هر قشر و هر فردي را در جهاد بازسازي كشور تعيين‌كند»

مقام معظم رهبري درخصوص دامنه فعاليتهاي بسيج  نيز مي‌فرمايند:

«.... دامنه‌ي بسيج، خيلي وسيع است. بسيج را نبايد در نيروي مقاومت بسيج خلاصه كرد. نيروي مقاومت بسيج با فعاليت و ابتكار وحضور خود، مانند لكوموتيوي است كه قطار عظيم بسيج ملت ايران را به پيش مي‌راند؛ بنا بر اين دامنه‌ي بسيج، خيلي وسيعتر از نيروي مقاومت بسيج است. كشور به نيروي مقاومت بسيج نياز دارد؛ اما به بسيج عظيم مردمي در همه‌ي ميدانهاي فرهنگي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي و – آن وقتي كه لازم  باشد – نظامي نيز نيازمند است. وظيفه‌ي نيروي مقاومت بسيج، الگو شدن براي همه‌ي جوانهاي بسيجي در كشور است. جواني كه در نيروي مقاومت بسيج به عنوان يك نيروي بسيجي، خود را خدمتگزار اهداف انقلاب و آرمانهاي اسلامي مي داند، بايد آن چنان خود را بسازد كه مثل شمعي پروانه‌ها را به دور خود جمع كند؛ سازندگي علمي، اخلاقي، معنوي، فكري و سياسي داشته باشد ..»

«... درميان آحاد عظيم ملّت (شصت و پنج ميليوني) ما، آن كساني كه اگر جان لازم باشد، مي‌دهند؛ اگر مال لازم باشد، مي‌دهند؛ اگر حضور به تن و جسمشان لازم باشد، آن را حاضر مي‌كنند؛ اگر بحث سازندگي باشد، پا وسط مي‌گذارند؛ اگر بحث دفاع باشد، در وسط ميدان مي‌آيند؛ اگر لازم باشد براي هدفهاي كشور، خود را از لحاظ علمي آماده كنند، اين كار را مي‌كنند، هر چه هدفهاي والا از آنها بخواهند، حاضرند آن را تقديم بكنند؛ آن جمعي كه اين خصوصيت را دارند، اسمشان بسيج است  ....»

6- بسيج پناهگاه دلهاي با صفاي جوانان ، براي استقرار معنويت در جامعه :

«... امروز نيروي مقاومت بسيج كه مجموعه‌ي عظيمي در سازمان وسيعي از عمدتاً جوانان كشور است – بايد اين مسئوليت را بر دوش خود احساس كند كه دست جوانان نوخاسته‌ي كشور را در سر تا سر اين كشور بگيرد. اين كارها فقط بر عهده‌ي سازمانهاي موظف فرهنگي نيست؛ البته آنها وظيفه دارند، روحانيت وظيفه دارد، گويندگان ديني وظيفه دارند، همه‌ي مسئولان كشوري به هر نحوي وظيفه دارند، اما اين سازمان عظيم نيروي مقاومت بسيج مي‌تواند اين نقش بزرگ را ايفا كند كه براي استقرار معنويت در جامعه، به عنوان ملجأ و پناهگاه دلهاي با صفاي جوانان و راهنماي دلسوز و دردشناس و همدل، دست جوانان را بگيرد. عزيزان من! خود را بسازيد و آماده‌ي اين نقش عظيم كنيد ...»

 

 

7- بسيج عامل دفاع، حفظ وايجاد امنيت در كشور:

امنيت از جمله عناصر اصلي حضور يك حاكميت مقتدر است. نظام جمهوري اسلامي، با تكيه بر توده‌ي مردم، امنيت شايسته را با وجود تمام دشمني‌هاي بين‌الملل و داخلي در كشور پديد آورد. مخدوش كردن اين امنيت يكي از مهمترين اهداف دشمنان است. ناآراميها، هرج و مرج، اختشاش و شرارتها  و كنترل مرزها از جمله عوامل نقض كنندة امنيت كشور است. 

بسيج مردمي در تأمين و حفظ امنيت كشور ركن اصلي به حساب مي‌آيند و در عمل اقتدار خود را در صحنة نشان داده‌اند. در اين خصوص رهبر معظم انقلاب مي‌فرمايند:

«... تا وقتي كه اين كشور و اين ملت به امنيت احتياج دارد، يعني هميشه چون هميشه احتياج يه اين امنيت هست، به نيروي بسيج، به انگيزه‌ي بسيج، به سازماندهي و به عشق و ايمان بسيجي احتياج هست»

-ايشان نيز در جاي ديگر مي‌فرمايند:

«... بسيج معنايش اين است كه دستگاه‌هاي مسئول كشور براي بازكردن گره‌هاي بزرگ، براي برداشتن قدمهاي بلند، براي دفاع از كشور، فقط به سازمانهاي رسمي و دولتي تكيه نكنند. در جنگ، ما سازمانهاي مسلح نيرومندي داريم؛ ارتش و سپاه را داريم؛ اما آن روزي كه ميدان دفاع از مرزهاي كشور يا از استقلال كشور يا از سربلندي كشور مطرح باشد و باز بشود، اين فقط سازمان‌هاي رسمي نيستند كه وارد ميدان مي‌شوند، همچنان كه در طول اين بيست سال در دوران جنگ و قبل از جنگ و بعد از جنگ وارد شدند؛ اين معناي بسيج است. بسيج، يعني حضور بهترين و با نشاط‌ترين و با ايمان‌ترين نيروهاي عظيم ملّت در ميدانهايي كه براي منافع ملّي، براي اهداف بالا، كشورشان به آنها نياز دارد؛ هميشه بهترين و خالص‌ترين و شرافتمندترين و پرافتخارترين انسانها اين خصوصيات را دارند. بسيج در يك كشور، معنايش آن زمره‌يي است كه حاضرند اين پرچم افتخار را بر دوش بكشند و برايش سرمايه‌گذاري كنند، آسان هم كه نيست. خدا را شكر مي‎كنيم كه از روز اول انقلاب، نيروي خود جوش مردم در همه ميدانها حاضر بود؛ و امام قدر اين نيرو را دانست و آحاد ملّت قدر اين جريان جوشنده عظيم را در ميان خودشان دانستند؛ آنهاي كه خودشان حاضر نبودند، يا آمادگي نداشتند كه در اين ميدانهاي خطر وارد بشوند، آن جوانان آماده و عناصر از خود گذشته را تحسين و تشويق كردند؛ اين آن چيزي است كه دستگاههاي اقتدار جهاني را، دستگاه‌هاي استكبار را، آن كساني را كه مي‌خواهند سرنوشت كشورها و ملّتها را بنا حق در دست بگيرند، خشمگين مي‌كند ...»

8- نقش بسيج در مبارزه با مفاسد سازمان يافته:

دشمن در توطئه سازمان يافته تهاجم فرهنگي، به اشاعه مفاسد پرداخته تا از رهگذر تباهي‌ها، ايمان جوانان به دين و ارزشهاي انقلاب اسلامي را سست نموده و عمق جبهه اسلامي را آسيب پذيرسازد. بسيج است كه در اين ميدان نيز كارساز و گره گشاست. 

مقام معظم رهبري در اين ارتباط مي‌فرمايند:

« دشمن براي شايع كردن فساد در بين جوانان اين كشور، برنامه‌ريزي مي‌كند. چه كسي بايد در مقابل اين اشاعه‌ي فساد بايستد؟ چه كسي بايد در مقابل توطئه‌هايي كه دشمن به وسيله‌ي عوامل خود در داخل كشور انجام مي‌دهد وممكن است يك عده ساده لوح را هم به دنبال خود بكشاند بايستد؟ بسيج، همين نيروي عظيم  »

د- جمع‌بندي و نتيجه‌گيري :

- در يك جمع‌بندي مختصر از ديدگاه مقام معظم رهبري پيرامون بسيج مي‌پردازيم:

اهداف آرماني ايشان كه برگرفته از رسالت انبياء است:

1- برپايه حكومت اسلامي، عدلي 

2- توحيد، عدل، رفع ظلم و حاكميت اسلام و اجراي خط الهي 

اعتقاد ايشان به بسيج در همه‌ي عرصه‌هاي فرهنگي – سياسي – اقتصادي – اجتماعي – امنيت داخلي – بين‌المللي – دفاع و... مي‌باشد. يعني درمواقع ضروري بسيج مردمي و منابع و همه امكانات را در نظر دارند و ايشان در اين بسيج عمومي چنين نقشي براي بسيج قائلند:

حفظ استقلال ملي، حفظ غرور ملي، حفظ افتخار ملي، تامين منافع ملي و بالاخره و بالاتر از همه در اعلاي پرچم اسلام و نظام جمهوري اسلامي مي‌دانند.

 

 

تهیه کننده :

عبــــدالله كريــــمي عضو شورای مرکزی جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی

 

پاییز 1399

 

 

ه- فهرست منابع :

1- حضرت امام خميني، وصيت نامه سياسي الهي.

2- محمدي‌احسان، نيكنام‌احمد- گامي بسوي دولت‌اسلامي، صادق‌آل‌محمد، قم، 1384.

3- محمدي احسان، نيكنام احمد – دولت توانا، تنسيم انديشه، قم، 1383.

4- نيكنام احمد، هلالي محمد رضا – دولت عدالت، تنسيم انديشه، قم، 1383.

5- سپاه پاسداران (مع سياسي) – راهبردهاي ولايت شماره 4 و 5 و ... (شماره هاي ديگر)

6- ستاد مشترك سپاه (مع فرهنگي)- دستاوردهاي داخلي انقلاب اسلامي، چاپ دوم، 1382.

7- كريمي عبدالله ، نشريه منور (سرمقاله)، اصفهان، 1384.

8- روزنامه قدس، مورخ 5/9/76.{jcomments on}

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال

تمامی حقوق محفوظ است.

امام خامنه ای امام خمینی
                 

 

 

Template Design:Dima Group