دیپلماسی قرآنی


قال الله تعالی فی کتابه المجید:

محمد رسول الله والذین معه اشدا علی الکفار و رحما بینهم 

 

آیه فوق را میتوان پایه واساس دکترین دیپلماسی اسلام دانست ، یکی از سیاسی ترین آیه های قرآن که باوجود ترجمه ساده وروان آن  دارای مضامین دقیق و عالی است که میتواند معیار و مقیاس روابط در  سیاست خارجی و داخلی دولت اسلامی باشد. 

در آیه فوق پیامبر اعظم و کسانی که با ایشان هستند را دارای خصوصیتی میخواند که در مقابل کفار که دشمنان قسم خورده دین اسلام هستند با شدت عمل  برخورد میکنند ودرمقابل دوستان مهربان و نرم خو هستند. 

در آیه فوق کفار بصورت مطلق آورده شده " ال" اول کفار دلالت بر اطلاق دارد یعنی همه کفار  اگر کفار را در آیه مذکور دشمنان اسلام تفسیر کنیم ؛ میتوان گفت دشمنان دین را نمیتوان به خوب وبد تقسیم کرد واساسا در جبهه دشمن خوب و بد معنی ندارد حتی افعال دشمنان هم از آن جهت که منتسب به دشمن است بعنوان فعل بد محسوب میشود ولو در نظر خودشان خوب باشد ، به عبارت دیگر کسانیکه افتخار همراهی با پیامبر را دارند و در جبهه حق مستقر میباشند در برابر هر عمل و حرکت دشمن با بدبینی و شدت و غلظت برخورد میکنند ، همانطور که عرض شد این معنی از اطلاق کلمه کفار مفهوم میگردد ، چون عملی که از کفار ساطع میشود از دو حال خارج نیست یا دارای خصومت اشکار است که دراین صورت طبیعتا هرعقل سلیمی در مقابل عمل خصومت آمیز ،شدت عمل بخرج میدهد و این امر انچنان بدیهیست که توصیف کردن یاران پیامبر به این صفت طبیعی ،آنچنان موضوعیت ندارد چرا که این خسیسه در بین همه ادیان و فرق ذاتیست که با کسیکه دشمنی میکند میبایست با شدت برخورد کرد ، پس منظور آیه احتمالا شق دوم  است یعنی یاران پیامبر حتی در مواقعیکه دشمنان  ظاهرا روی خوش  مینمایانند و عملشان ظاهرا دوستانه است، هم با شدت و غلظت برخورد میکنند چون ذات دشمنان دین بر ازبین بردن دین اسلام است و دست از این مقصود برنمیدارند تا به هدف برسند. 

پس دشمن چه عملش دشمنی محض باشد چه به ظاهر دوستی ، جوابش از جانب جبهه حق شدت و غلظت است و دوستی بین جبهه حق و باطل معنی ندارد همانگونه که به تعبیر امام راحل بین گرگ و گوسفند دشمنی هرگز ازبین نمیرود.

 درسیاست داخلی هم همین معنی دوگانه نهفته است یعنی بدیهیست که هرکسی در مقابل دوستی و عمل نیک جوابی جز نیکی و مهربانی ندارد پس منظور دقیقتر آیه از" رحما بینهم " زمانیست که خطا و بدی از جانب دوست سربزند که دراین حالت ، یاران پیامبر کسانی هستند که در مقابل خطا و بدی یکدیگر مهربان و عطوفند و با گذشت برخورد میکنند و خطا ولغزش در جناح حق منجر به کدورت و تفرقه نمیشود .  

بر طبق آیه فوق سیاست خارجی دولت اسلامی میبایست بر بدبینی حداکثری و شدت وغلظت تمام با دشمنان انقلاب باشد در این دیپلماسی فرقی بین اوباما و ترامپ وجود ندارد ، قاعده یاران پیامبر بودن این است که با دست دوستی اوباما ،همانگونه رفتار کنیم که با مشت دشمنی ترامپ برخورد میکنیم ، برطبق دیپلماسی اسلامی فرقی بین اوبامای به ظاهر مودب و متشخص، و ترامپ که  بهیچ وجه مبادی آداب نیست وجود ندارد و بر این مبناروسای  جنتلمن  ادکلن زده اروپایی که شراکتشان در دشمنی ثابت شده، همانقدر چندش آورند که قیافه های نخراشیده داعش حال بهم زن هستند. 

بتعبیر آقانباید "دستکش چرمی بر دست آهنین" شان مارا باشتباه بیاندازد، دست این "جنتلمن های پشت میز مذاکره" همانقدر بخون آغشته است که دست ابوبکر بغدادی . 

 حتی اگر مذاکره ای هم لازم باشد میبایست با شدت و علظت و بدبینی هرچه تمامتر صورت گیرد ، در دیپلماسی اسلامی خنده بروی دشمن عین حماقت و خیانت است ! 

دیپلماتهای کشور وقتی میتوانند نام دیپلمات تراز انقلاب اسلامی را یدک بکشند که وقتی در روابط بین الملل ویا میز مذاکره روبروی جنتلمن های ادکلن زده قرار میگیرند همان تنفر و غلظت و بدبینی در اعماق وجودشان شراره بکشد که اگر مثلا برابر قیافه های نخراشیده  جلادهای داعشی قرار بگیرند، در غیر اینصورت میبایست در اصل دیانت  ووفاداری خویش شک کنند ، مسلمانیکه به دشمن اسلام اعتماد کند و دوستی بورزد یا خائن است یا بویی از اسلام نبرده هرچند شبها را به عبادت و روزها را به روزه سپری کرده باشد چون  اصل تبری و تولی را هنوز درک نکرده است. دکتر سجاد قنبری{jcomments on}