اصول دیدگاههای اقتصادی حضرت امام خمینی(ره)


شناختن حضرت امام خیمنی (ره) و آشنایی با چهارچوب فکری ایشان در تمام زمینه ها برای یک حکمران خوب، امری لازم و ضروری است. اندیشه های امام خمینی (ره) که بر گرفته از اندیشه های مکتب پویای اسلام است با هوش و ذکاوت ذاتی آن امام همام تلفیق شده و این اندیشه ها را در ابعاد جهانی مطرح ساخته است. و امروزه می توان از آن به عنوان راهکاری در جهت حل مشکلات استفاده کرد. یعنی با مراجعه به افکار آن حضرت مشکلاتی که در زمینه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی رخ می دهد، را مرتفع نمود.
امام خمینی (س) در زمینه ی اقتصاد نیز از اندیشه های ناب اسلام استفاده کرده است و اگر خوب در مسائل مطروحه ای که ایشان در این باب ابراز داشته اند ریز شویم ، ایشان به اقتصاد، با محوریت انسان سازی نظر داشته اند، نه به عنوان غایت .

دقت در دیدگاههای اقتصادی امام(ره) نشان میدهد که این دیدگاهها علاوه بر داشتن نگاهی جامع به مباحث اقتصادی دارای واقعگرایی و ارتباط ملموس و نزدیک با حقایق و شرایط اقتصادی و سیاسی جوامع امروزی به ویژه کشورهای اسلامی است.

لذا اقتصاد در نظر ایشان غایت نیست، هدف نهایی نیست، بلکه وسیله ای است در جهت رسیدن به اهداف متعالی: نظر ما به اقتصاد نیست مگر به‌طور آلت، نظر ما به فرهنگ اسلامی است که این فرهنگ اسلامی را از ما جدا کردند و غرب در شرق آن‌طور نفوذ کرد که شرق خودش را باخت و  محتوای بسیاری از جوان‌های ما را گرفت.از نظر حضرت امام خمینی (ره) اقتصاد اصولاً در اسلام هدف نیست، بلکه ابزاری برای تکامل معنوی جامعه است. همچنین تبیین و پیاده کردن نظام اقتصادی اسلام برعهده علما و محققان اسلامی و کارشناسان مسلمان و متعهد است که باید اولاً نظام اقتصادی اسلام را مطابق نیازها، شرایط و مقتضیات روز از منابع اسلامی استخراج، تبیین و تدوین کنند و ثانیاً طرح ها و برنامه هایی برای تحقق آن ارائه دهند.

اساساً امام (ره) نگرشی سامانمند به حوزه های مختلف و از جمله اقتصاد داشتند و معتقد بودند که حوزه های مهم سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در یکدیگر تأثیری متقابل داشته و عملکردی همسوی آنها میتواند یک نظام اجتماعی تحت عنوان نظام اجتماعی اسلام را شکل دهد. به گفته ایشان، "حل تمامی مشکلات و پیچیدگیها در زندگی انسان ها تنها با تنظیم روابط اقتصادی به شکل خاص حل نمیشود و نخواهد شد، بلکه مشکلات را در کل یک نظام اسلامی باید حل کرد."

دیدگاههای اقتصادی امام (ره) بیش از آنکه مبتنی بر قوانین علمی اقتصاد باشد ماهیت هنجاری با رویکرد تعیین چارچوب های کلی دارد و مسائل اقتصادی نه به صورت خاص و مستقل، بلکه در ارتباط با مسائل سیاسی و اجتماعی و حتی فرهنگی و به طور کلی یک نظام اجتماعی مورد توجه قرار میگیرد. اقتصاد در نظر ایشان ابزاری در جهت پیشرفت و تعالی بشر مبتنی بر اصول شریعت اسلامی است.

صحبت از مواضع اقتصادی حضرت امام(ره) وعمق اندیشه های اقتصادی ایشان هرچند مشکل اما با تامل و دقت ویژه می توان جهت گیری های اقتصادی ایشان را استنباط کرد. حضرت امام(ره)، جهت گیری های اقتصادی زیادی دارن. ازجمله:

۱ خودکفایی و استقلال اقتصادی. در این مورد فرماید:« ما باید مستقل باشیم.ما وابسته نباشیم. ما باید متکی به خودمان باشیم ما باید به صورتی زندگی کنیم که خودمانبتوانیم خودمان را اداره کنیم.خودکفا باشیم.»

۲- قدردانی از متخصصین و تشویق ایشان به کار و همچنین مصرفی نبودن.« بر دولت ها و دست اندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسل های آینده، که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمک های مادی و معنوی تشویق به کار نمایند. و از ورود کالاهای مصرف ساز و خانه برانداز جلوگیی نمایند. غرب جز تباهی شما و اغفالتان از سرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخایر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی کشیدنتان و مصرفی نمودنتان به چیز دیگری فکر نمی کند.»

۳- حفظ منافع محرومین و مستضعفین.« اصولا جهت گیری اقتصاد اسلام، در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان در مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگ ترین هدیه و بشارت آزادی انشان از اسارت فقر و تهیدستی است.»

۴- پذیرش مالکیت(به نحو محدود)و عدالت اجتماعی.« اسلام نه رژیمی است مثل آمریکا و انگلستان و نه رژیمی مانند کمونیزم و مارکسیسم لنینیسم است که با مالکیت فردی مخالف و قایل به اشتراک می باشند به اختلاف زیادی از دوره های قدیم تاکنون. حتی اشتراک در زن و هم جنس بازی بوده و یک دیکتاتوری و استبداد کوبنده دربرداشته، لکه اسلام یک رژیم معتدل، با شناخت مالکیت احترام به آن به نحو محدود در پیدا شدن مالیت و مصرف که اگر به حق به آن عمل شود چرخ های اقتصاد سالم به راه می افتد و عدالت اجتماعی که لازمه یک رژیم سالم است تحقق می یابد.»

برای درک بهتر اندیشه های حضرت امام خمینی(ره)، لازم است ابتدا نگاهی گذرا به اندیشه های اقتصادی لیبرالی(سرمایه داری) و مکتب سوسیالیستی داشت، آنگاه دست به مقایسه زد و افتراق آنها را با نظام اقتصاد اسلامی بر خاسته از دیدگاه امام خمینی (س)  برشمرد.
نظام سرمایه داری:
نظام سرمایه داری نظامی است که در آن هدف اصلی دستیابی به بیشترین رفاه مادی و سود اقتصادی است و آزادی اقتصادی از وجوه مشخصه آن می باشد. در خصوص این الگو می توان کشورهایی همچون آمریکا و انگلستان و در کل، بلوک غرب را نام برد که از این سیستم به عنوان الگوی خود استفاده می کنند.
نظام سوسیالیستی:
سوسیالیسم، سیستم اقتصادی است که در آن مالکیت خصوصی ابزارهای تولید جای خود را به مالکیت دولتی یه همگانی شدن ابزارتولید می دهد. در خصوص این الگو نیز باید به اتحاد جماهیر شوروی سابق و بلوک شرق اشاره کرد که به شدت تحت تاثیر این الگوی اقتصادی بوده اند.
همانگونه که ملاحظه می کنید حتی در این تعاریف کلی هم می توان به تفاوت اصلی دیدگاههای فوق با دیدگاه اقتصادی اسلامی مد نظر امام خمینی (س) پی برد.
اصولا در مکاتب اقتصادی بالا ، اصالت از آن اقتصاد است.اقتصاد هدف نهایی و غایی است. زندگی ای که بیشترین رفاه را داشته باشد.بیشترین سود را داشته باشد.و غایت استفاده ی آن به این دنیای فانی محدود می شود.این مکاتب ، مکاتبی می شوند که برای رسیدن به هدف(زندگی مادی ) ، هر وسیله ای را توجیه می کنند.و اینگونه نه تنها به اهداف متعالی معنوی وقعی نمی نهند، بلکه با توجه به کارکردشان  مردم تحت سلطه ی خود را هم  از عدالت اجتماعی  محروم می کنند:" یکی از اموری که لازم به توصیه و تذکر است آن است که اسلام با سرمایه داری ظالمانه و بی حساب و محروم کننده ی توده های تحت ستم و مظلوم نه تنها موافق نیست ، بلکه آن را به طور جدی در کتاب و سنت محکوم می کند و مخالف عدالت اجتماعی می داند.
در حالیکه دیدگاههای فوق در باتلاق افراط و تفریط گیر افتاده اند و هر چه بیشتر برای نجات خود دست و پا می زندد، بیشتر غرق می شوند:" اگر مارکسیسم در روش‌های اقتصادی و اجتماعی به بن‌بست رسیده است، دنیای غرب هم در همین مسائل البته به شکل دیگر و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است". در واقع بررسی جامع نظرات اقتصاد ی لیبرالی و سوسیالیستی و بررسی فرمایشات حضرت امام نشان می دهد که هیچ سازگاری و موافقت و همسازی میان نظرات الحادی و مادیگرایانه لیبرالی و سوسیالیستی و نظرات حضرت امام خمینی (س) که به دنبال اصلاح و تنظیم و اجرای امور اقتصادی جامعه براساس ارزش های ناب دینی و احکام الهی است، وجود ندارد چرا که حرف امام حرف حق است، حرف خداست در حالی که نظرات اقتصادی لیبرالی و سوسیالیستی حرف شیطان و حرف استثمارگران و چپاولگران روی کره خاکی است. بر همین مبنا، حضرت ایشان، به عنوان والاترین اندیشمند اسلامی دوران معاصر که کلامش میزان است و فهمش حجت هیچ یک از دو نظریه بالا را نه تنها صحیح نمیداند بلکه مردود دانسته و در امور اقتصاد مانند سایر امور بر ضرورت اجرای احکام اسلام اصرار می ورزند و هدف حرکت و نیز تحقق خکومت الهی را جز از این طریق میسور و ممکن نمی دانند. و در عین حال، بر وصول به عدالت اجتماعی و مراعات سیاستها و روش هایی که این مهم را فراهم می سازد تاکید می فرمایند. برای نمونه حضرت امام(ره) می فرمایند« ارایه طرحها و اصولا تبیین جهن گیری اقتصاد اسلام در راستای حفط منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار می رود. و مطمن باشید آنچه صلاح جامعه است در بسط عدالت و رفع ایادی ظالمه و تامین استقلال و آزادی و جریانات اقتصادی و تعدیل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و عینیت در اسلام به طور کامل می باشد و محتاج به تاویلات خارج از منطق نیست. آن حضرت در ادامه افزودند اگر احکام اسلام پیاده بشود مستضعفین به حقوق خودشان می رسند. تمام اقشار ملت به حقوق حقه ی خودشان می رسند، ظلم و جورو ستم ریشه کن می شود... در جمهوری اسلامی عدل اسلامی جریان پیدا می کند، عدالت الهی بر تمام ملت سایه می افکند. همچنین ایشان می فرمایند مساله مالکیت به یک معنا، هم مشروع، هم مشروط محترم است؛ لکن معنا این نیست که هرکس هر کاری می خواهد، بکند و مالکیت از هرچا می خواهد پیدا بشود. مشروع بودن معنایش این است که روی موازین شرعی باشد... اسلام این طور نیست که هرج و مرج را بکوید که نه، هرج و مرج جایز است، اسلام حدود دارد و باید روی حدودش عمل بشود».

عدالت اجتماعی در پرتو عدالت اقتصادی:
در اسلام اقتصاد وسیله ای است در جهت بر قراری عدالت اجتماعی .این عدالت در خصوص معیشت مردم باید اثر گذار باشد.به دور از افراط و تفریط حاکمی که در جریانات دیگر اقتصادی است باشد. در این خصوص امام خمینی (س) می فرمایند: "اسلام تعدیل می خواهد ؛ نه جلو سرمایه را می گیرد و نه می گذارد سرمایه آن طور بشود که یکی صدها میلیارد دلار داشته باشد و برای سگش هم اتومبیل داشته باشد و شوفر داشته باشد و امثال ذالک ؛ و این یکی که شب برود پیش بچه هایش نان نداشته باشد . نمی شود ؛ این عملی نیست . نه اسلام با این موافق است نه هیچ انسانی با این موافق است".و در جای دیگر ایشان می فرمایند:" " اسلام برنامه اش است که مابین فقیر و غنی، و نمی دانم، کرد و ترک و لر و این ها فرق نگذارد ، همه برادر و همه برابر و برای همه است".

امام خمینی(ره) بخشی از وصیت نامه خود را به مباحث اقتصادی اختصاص دادند تا مسئولان آحاد ملت با سرمشق قرار دادن آن، افق روشنی درکشور ایجاد کنند. یکی از اموری که معمار کبیر انقلاب اسلامی لازم به توصیه و تذکر دانسته اند، این نکته است که اسلام نه تنها با سرمایه داری ظالمانه بی حساب و محروم کننده توده های تحت ستم و مظلوم موافق نیست، بلکه آن را به طوری جدی در کتاب و سنت محکوم می کند و آن را مخالف عدالت اجتماعی می داند. به اعتقاد ایشان، اگرچه بعضی کج فهمان بی اطلاع از حکومت اسلامی و مسایل سیاسی حاکم در اسلام در گفتار و نوشتار خود طوری وانمودکرده اند که اسلام طرفدار بی حدومرز سرمایه داری و مالکیت است، با این شیوه که با فهم کج خویش از اسلام برداشت کرده اند، چهره نورانی اسلام را پوشانیده و راه را برای مغرضان و دشمنان اسلام باز کرده که به اسلام بتازد و آن را رژیمی چون سرمایه داری غرب مثل آمریکا، انگلیس و دیگر چپاولگران غرب به حساب آورند. امام خمیی(ره) در بخشی از وصیت نامه سیاسی الهی خود آورده اند که از طرف دیگر اسلام مانند رژیم کمونیسم و مارکسیسم لنینیسم نیست که با مالکیت فردی مخالف و قایل به اشتراک هستند؛ بلکه اسلام یک رژیم معتدل با شناخت مالکیت و احترام به آن به نحو محدود در پیدا شدن مالکیت و مصرف است که اگر به حق به آن عمل شود، چرخ های اقتصاد سالم به راه می افتد و عدالت اجتماعی که لازمه یک رژیم سالم است، تحقق می یابد. ایشان همچنین با اشاره به کسانی که اسلام را موافق مکتب مارکسیستی دانسته اند، اعلام کردند: در این میان یک دسته نیز با کج فهمی ها و بی اطلاعی ها از اسلام و اقتصاد سالم، آن را طرف مقابل دسته اول قرار داده و گاهی با تمسک به بعضی آیات یه جملات نهچ البلاغه، اسلام را موافق با مکتب های انحرافی مارکس و امثال آن معرفی کرده اند. امام خمینی (ره) به مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، دولت، رییس جمهوری و شورای قضایی وصیت کردند که در مقابل احکام متعال خاضع بوده و تحت تاثی تبلیغات بی محتوای قطب ظالم چاولگر سرمایه داری و قطب ملحد اشتراکی و کمونیستی قرار نگیرند و به مالکیت سرمایه های مشروع با حدود اسلامی احترام بگذارند و به ملت اطمینان دهند تا سرمایه ها و فعالیت های سازنده به کار افتد و دولت و کشور را به خود کفایی و صنایع سبک و سنگین برسانند ایشان تاکید کردند که ثروتمندان و پولداران مشروع ثروت های عادلانه خود را به کار اندازند و به فعالیت سازنده در مزارع و روستاها و کارخانه ها برخیزند که این خود عبادتی ارزشمند است. رهبر فقید انقلاب اسلامی، همچنین به کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت و تاکید کردندکه خیر دنیا و آخرت همه رسیدگی به حال محرومان جامعه است که در طول تاریخ ستمشاهی در رنج و زحمت بوده اند؛ و چه نیکو است که طبقات تمکن دار به طور داوطلب برای برای زاغه و چپرنشینانُ مسکن و رفاه تهیه کنند و مطمن باشند که خیر دنیا و آخرت در آن است و از انصاف به دور است که در جامعه یکی بی خانمان و یکی دارای چندین آپارتمان باشد.

خودکفایی استقلال اقتصادی(عدم وابستگی)

در بین دیدگاه های اقتصادی حضرت امام(ره) تاکید بیش از حد ایشان بر قطع وابستگی و استقلال اقتصادی و تلاش به منظور رسیدن به خود کفایی جالب توجه است.

استقلال اقتصادی و دستیابی به مرز قابل قبولی از خودکفایی یکی از آرمان های جوامع مختلف در طول تاریخ بوده است. این مهم پس از جنگ جهانی دوم و شدت گرفتن رقابت های اقتصادی در عرصه بین المللی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و تلاش جدی تری برای تحقق آن به عمل آمده است، به طوری که می توان گفت یکی از آرمان های رهبران سیاسی و ملی کشورهای جهان بوده است. امام خمینی(ره) به عنوان معمار انقلاب اسلامی نیز در کنار سایر دیدگاه های خود در عرصه اقتصاد، عنایت ویژه ای به مقوله استقلال اقتصادی داشته و در طول سال های رهبری خود در بیانات و مکتوباتش بر نقش و جایگاه استقلال اقتصادی در رشد پایدار جامعه تاکید کرده است.

 بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی(ره) در وصیت نامه سیاسی- الهی خویش می فرمایند: « و وصیت من به همه آن است که با یاد خدای متعال به سوی خودشناسی و خودکفایی و استقلال، با همه ابعادش به پیش، و بی تردید دست خدا با شما است. اگر شما در خدمت او باشید و برای ترقّی و تعالی کشور اسلامی به روح تعاون ادامه دهید.» قطع وابستگی از بیگانگان در جنبه های مختلف، خصوصاً در بُعد اقتصادی از مواردی است که امام خمینی(ره) در بیانات و نوشته های خود، آن را از مردم و مسئولین انتظار داشته و همواره مورد تأکید قرار می دادند.
اسلام و استکبار، دو مقوله ضد هم هستند و امکان سازش میان آنها وجود ندارد. از این رو، ملتی که اسلام و طریق مبارزه با استکبار را برگزیده است، چاره ای ندارد جز اینکه برای تأمین زندگی سرفرازانه خود و رهایی از زیر فشار دشمنان، به سمت خودکفایی و استقلال حرکت کند که یکی از رموز تأکید حضرت امام(ره) به خودکفایی و استقلال نیز همین امر است.
بی تردید، کوشش برای رسیدن به خودکفایی، بهترین راه مقابله با تحریم های اقتصادی دشمن است و تا زمانی که دست نیازمان به سوی بیگانگان دراز باشد، بیگانگان نیز از تحریم به عنوان وسیله ای برای فشار آوردن بر ما استفاده خواهند کرد.
دشمنان نمی خواهند در شرایطی برابر، با ملت ایران تعامل داشته باشند، بلکه آنها درصددند با فشارهایی که وارد می آورند این ملت را به تسلیم و ذلّت بکشانند و هویّت دینی آنان را که مایه عزتشان در دنیا و آخرت است، از دست آنها بستانند.
تحریم های اقتصادی، نتیجه اسلام خواهی و حق طلبی و استکبار ستیزی ملت ایران است و نه چیز دیگر، پس نباید این سخن امام را به فراموشی بسپاریم که: « نکته مهمی که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم، این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمّل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویّت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفته قرآن کریم، هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما برنمی دارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروی[سابق] در تعقیب مان خواهند بود تا هویّت دینی و شرافت مکتبی مان را لکه دار نمایند.»
بنابراین، لازم است با اتّکا به توانمندی های خودی، همه تلاشمان را برای رسیدن به خودکفایی و استقلال اقتصادی بکار بندیم و به این طریق است که هم امکان رهایی از فشارهای اقتصادی فراهم می شود و هم می توانیم، دین، هویّت و استقلال خودمان را حفظ کنیم. ملت ایران دستیابی به خودکفایی را از طریق دستیابی دانشمندان ایرانی به فنّاوری پیچیده هسته ای آزموده اند و می دانند که با سختکوشی و حرکت جهادی و استقامت، پیمودن راه سخت و پر فراز و نشیب خودکفایی امکان پذیر است و می توانند این راه را به سرانجام خود برسانند.

عوامل و عناصر مهم و موثری در بیانات و صحبت های امام(رض) در رساندن جوامع اسلامی به یک قدرت اقتصادی بزرگ و استقلال اقتصادی وجود دارد، که می توان از آن راهبرد و خط و مشی اقتصاد به خود متکی بودن را استنباط کرد. حضرت امام(ره) شرط سیدن به رشد و توسعه ی اقتصادی را بسیج مردم و افزایش کارایی اقتصادی و بازدهی اجتماعی آن ها می دانند. ایشان معتقدند که باید با بسیج همه مردم و امکانات مان آن ها در فعالیت های اقتصادی، و مشارکت دادن جدی و عملی آن ها، از هر نوع بیکاری جوانان و کنار رفتن مردم و بخش خصوصی از صحنه‌ي اقتصادجلوگیری کرد. ایشان اعتقاد دارند: همان طور که مردم همه با هم رژیم شاه را شکستند، حالا هم باید باسازی را هم چیزی مثل جنگ بداند. ارزش و جایگاه انقلابی و معنوی و سیاسی که امام(ره) به اقتصاد می دهند؛ و برداشت ایشان از رسیدن به قدرت اقتصادی از طریق نبرد با کفر و ظلم و احیای شخصیت و هویت از دست رفته ی جوامع اسلامی، عادت بزرگی محسوب می شود. همچنین ایشان از مبارزه ي علمی برای خلق ابتکارات ابداعات و اختراعات صحبت کرده و به عنوان یک پیشرفت مهم در طول دفاع مقدس هشت ساله، راه اندازی صنایع نظامی و ساخت سلاح هایی برای نخستین بار در کشورمان را به رخ مایوسان می کشند و می فرمایند: شما باید گمشده ی خودتان را که خودتان هستید، باید، به زبان خود، و کالاهای خود، از اسارت غرب نجات یابد.

حضرت امام رضوان الله تعالی علیه در وصیتنامه سیاسی خودشان می فرمایند: غم انگیزتر اینکه آنان، ملت های ستمدیده ی زیرسلطه را در همه چیز عقب نگه داشته و کشورهای مصرف بار آوردند؛ به قدری ما را از پیشرفتهای خود و قدرت های شیطانی شان ترسانده اند که جرات دست زدن به هیچ ابتکاری را نداریم، و همه چیز خود را تسلیم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهای خود را به آنان سپرده، و چشم و گوش بسته مطیع فرمان هستیم. و این پوچی و تهی مغزی مصنوعی موجب شده که در هیچ امری به فکر و دانش خود اتکا نکنیم؛ کورکورانه از شرق و غرب تقلید نماییم؛ بلکه از فرهنگ و ادب و صنعت ابتکار، اگر داشتیم، نویسندگان و گویندگان، غرب و شرق زده ی بی فرهنگ، آن ها را به باد انتقاد گرفته و فکر و قدرت بومی ما را سرکوب و مایوس نموده و می نمایند، و رسوم و آداب اجنبی را هرچند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترویج کرده، با مداحی وثناجویی آنها را به خورد ملتها داده و میدهند.
بنابراین، لازم است با اتّکا به توانمندی های خودی، همه تلاشمان را برای رسیدن به خودکفایی و استقلال اقتصادی بکار بندیم و به این طریق است که هم امکان رهایی از فشارهای اقتصادی فراهم می شود و هم می توانیم، دین، هویّت و استقلال خودمان را حفظ کنیم. ملت ایران دستیابی به خودکفایی را از طریق دستیابی دانشمندان ایرانی به فنّاوری پیچیده هسته ای آزموده اند و می دانند که با سختکوشی و حرکت جهادی و استقامت، پیمودن راه سخت و پر فراز و نشیب خودکفایی امکان پذیر است و می توانند این راه را به سرانجام خود برسانند.

ملتی که دارای اهداف و آرمان های بزرگی است، چنانکه فاقد روحیّه استقامت در مقابل گرفتاری ها باشد، نمی تواند به اهداف و آرمان های خود نایل شود و نباید این بیان امام خمینی(ره) فراموش کرد که: «در جهان حجم تحمل زحمت ها و رنج ها و فدارکاری ها و جان نثاری ها و محرومیت ها، مناسب حجم  بزرگی مقصود نیست. بلکه، بدین معناست که پرداختن به اقدامات دیپلماتیک نباید مسئولین را از توجه به برپایی اقتصاد مقاومتی غافل کند. راه اصلی حلّ مشکلات اقتصادی کشور ایجاد خودکفایی و استقلال اقتصادی است. آنچه در بیان امام خمینی(ره)، خودکفایی و استقلال اقتصادی نامیده شده است، در زبان رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدّظلّه العالی)، «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» است که پیشتر از آن «اقتصاد مقاومتی» نام نهاده شد.

مولف: علی نقی لو{jcomments on}