نامه سرگشاده عضو شورای مرکزی جمعیت جانبازان به رئیس جدید بنیاد شهید 

فراموش نکنید جامعه هدف بنیاد شهید عزیزترین مردم روی زمین را تشکیل میدهند


خدمت جناب آقای اوحدی ریاست محترم بنیاد شهید و امور ایثارگران و جانبازان 

با عرض سلام و ارادت ؛در ابتدا انتصاب جنابعالی به ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران را تبریک گفته و برای شما که از قاطبه جانبازان و ایثارگران می‌باشید آرزوی توفیق روزافزون دارم ؛ بنده انتصاب یک جانباز آزاده از جنس قشر ایثارگر را به این سمت به فال نیک گرفته و امیدوارم این تغییر در راس، به ختم بخیر شدن   احوال و امور معیشتی و درمانی ایثارگران منجر گردد.

نه  بنابر نصیحت زمامداران امور مسلمین ؛بلکه بنابر خیرخواهی مومنانه ،از جانب یک دوست به یک هم مسلک و هم پیمان ؛نکاتی را درباب اصلاح امور بنیاد  عرضه میدارم؛

اول؛   الویت اصل خدمت‌رسانی به ایثارگران  متاسفانه در طی سالها در بنیاد شهید کم رنگ شده و بنیاد شهید از یک نهاد خدمت رسان به جایی برای ریاست و تمشیت امور تبدیل شده است .

مدتهاست که دیگر خدمت به ایثارگر، الویت کاری بنیاد نیست و روزمرگی، جایگاه والای خدمت را اشغال کرده است.

همانگونه که مستحضرید در نگاه و رویکرد خدمت محور ،اصل کسب رضایت جامعه هدف است یعنی بنیاد در سیستم خدمت محور، میبایست تمام تلاش خود را معطوف به این امر کند و با ارایه خدمت مورد لزوم ویا خدمت جایگزین ویا حتی در صورت عدم امکان ارایه خدمت ،با اخلاق نیکو و از موضع تواضع لبخند رضایت را بر چهره ایثارگر بنشانددر واقع در مدیریت خدمت محور ،رییس و بالادست اصلی کسانی هستند که باید مورد خدمت قرار بگیرند  ولی متاسفانه مدتهاست که این رویکرد، جای خود را به ریاست از بالا به پایین داده است وبا عرض شرمندگی مدتهاست که ایثارگر برای دریافت خدمت باید در راهروهای عریض و طویل و بی خاصیت بنیاد در رفت و آمد باشد ،شاید به آنچه حق بدیهی اوست دست بیاید .

حال تصمیم با شماست که در ابتدای کار انتخاب کنید که میخواهید سیستم را به نهاد خدمتگزار تبدیل کنید یا ...

دوم ؛ همانگونه که عرض شد اصل اولیه تشکیل این نهاد ،خدمت رسانی به جامعه هدف بوده و اگر هم منابعی به این مجموعه تعلق گرفته واز طرف حاکم شرع در اختیار گذاشته شده ،برای خدمت رسانی بهتر بوده است ،ولی متاسفانه مجموعه های اقتصادی زیر نظر بنیاد مدتهاست بجای ارایه خدمت تمام هم و غم خود را صرف درآمد زایی کرده اند .

بطور مثال مجموعه هتل های کوثر که قاعدتا به جهت ارایه بهتر خدمات به ایثارگران و جانبازان وبرای اهداف زیارتی و سیاحتی در اختیار بنیاد قرار گرفته بودند ،امروز فاقد حداقل خدمات برای این قشر می‌باشند ،جهت اطلاع عرض میگردد که هم اکنون در صد تخفیف این هتل ها برای ایثارگران در حد تخفیفات سایر اقشار می‌باشد. 

الویت درآمدزایی در بنیاد  تا بدان جا پیش رفته که معدوداردوهای فرهنگی و ورزشی هم که گاه بیگاه توسط بنیاد برگزار میگردد به فصولی موکول می‌شود که هتل حداقل مسافر عادی را داشته باشد تا ذره ای در امر درآمدزایی بنیاد خللی ایجاد نشود ,آیا بلحاظ علمی و اخلاقی اردوی ورزشی جانبازان نخاعی کشور در فصل زمستان در هتل کوثر رامسر منطقی و در راستای خدمت رسانی می باشد؟ علاوه بر خطرات جاده ای  مسافرت در برف و هوای نامساعد ؛جانبازان نخاعی که  مستعد انواع عفونت های تنفسی و کلیوی هستند با کدام منطق میبایست دراین فصل به اردو اعزام شوند؟ 

همین سیاست اقتصادی در موسسه ایثار بنیاد بشکل دیگری پیگیری میشود ،مجموعه های اقامتی درمانی آسایشگاهی که با هدف تحت پوشش قرار دادن بروز و علمی تر جانبازان در معرض خطر و پایه سن گذاشته وبا الگوگیری از مجتمع های مشابه در سایر کشورها طراحی و ساخته شده است و با توجه بهمین اهداف، از وزارت بهداشت وامور پزشکی و معاونت گردشگری مجوز گرفته است ، امروزه تبدیل به محلی برای کسب درآمد از طریق واگذاری به بخش خصوصی شده است ،اصل هدف که خدمت به ایثارگران بوده به محاق فراموشی سپرده شده است . موسسه ایثار برخلاف نام بامسمی خود با افتخار هر روز گزارش مزایده مجموعه های فرهنگی ورزشی و اقامتی خود به بخش خصوصی را در کانال خود به اشتراک میگذارد . بخش نامه تنظیمی این موسسه در خصوص مزایای ایثارگران در استفاده از مراکز تحت پوشش موسسه ؛بیشتر به یک  طنز تلخ شبیه است ،مزایای کاریکاتور گونه ای که صدای اعتراض ایثارگران کشور را به داد خواهی بلند کرده است و ظاهراً در این وانفسای سوداگری ،البته آنچه به جایی نرسد فریاد قشر مظلوم ایثار گر می‌باشد.

از این نمونه ها بسیارند که برای طرح آن فرصت فراخ میطلبد فقط برای درک عمق فاجعه به ذکر مختصر چند نمونه در مانی دیگر اکتفا مینمایم.

نمونه بعدی شرکت متد که اصولاً برای تامین تجهیزات پزشکی و درمانی جانبازان تاسیس شد ولی اکنون به مکانی  برای سوداگری تجهیزات درمانی تبدیل شده و بقول معروف نه تنها دردی از وضعیت نابسامان تجهیزات پزشکی درمان نمیکند که خود قوزی شده بالای قوز  کمبود ویلچر و عصا و...

ویا بیمه درمانی دی که به این عنوان که بنیاد شهید سهامداراصلی آن است به عنوان بیمه مکمل ایثارگران، وارد گود شد ولی تنها نامش برای ایثارگران بود وکامش مال دیگران !! و وضع خدمات بیمه ای بمراتب از قبل بدتر و بدتر شد که بهتر نشد .

بانک دی هم که به استناد مدارک سهامدار اصلیش ایثار گران هستند و طی واریزیهای ایثارگران، تامین مالی اولیه شده است ،به محلی برای کامروایی از ما بهتران تبدیل شده که مدارک و مستندات آن در صورت نیاز تقدیم میگردد.

سوم ؛نبود امنیت مالی ایثارگران خصوصا خانواده معظم ایشان .

بدین معنی که تامین مالی برای خانواده های جانبازان خصوصا درصد بالا، که هر آن در معرض شهادت می‌باشند وجود ندارد، خانوادهای جانباز شهید پس از شهادت جانباز به علت قطع بسیاری از خدمات و مستمری های قبلی با مشکلات جدی مواجهند . بطور مثال جانباز با توجه به مقدار مستمری اقدام به گرفتن وامی برای تامین نیازش نموده و با شهادت جانباز خانواده جانباز میمانند ومستمری که هفتاد درصدش کسر شده و قسطی که باید پرداخت شود، به همه اینها اضافه کنید همسر جانبازی که در طول قریب به چهل سال کار مراقبت از جانباز را بعهده داشته و اکنون خود با آثار صدمات ناشی از پرسناری روبروست و بقول معروف اگر برای  همسران جانبازان ، تعیین درصد صورت گیرد، اگردرصدازکارافتادگی شان از همسران جانبازان خود بیشتر نباشد ،کمتر نیست.

لذا رسمیت بخشیدن به کار خدمت رسانی جانبازان و اعطای حقوق و بیمه کاری به ایشان حداقل کاریست که برای امنیت روانی خانواده محترم جانبازان و ایثارگران لازم است .

تخصیص سهام شرکتها و کارخانه ها و مراکز تولیدی در اختیار بنیاد به ایثارگران همانند آنچه در سالهای قبلتر به آزادگان عزیز اختصاص یافته ،از دیگر راههای امنیت بخشی به ایثارگران و خانواده محترم ایشان می‌باشد.

چهارم ؛وضعیت کنونی ایثارگران و جانبازان به مثابه وضعیت اورژانس و قرمز است که دستاورد مدیریت فرتوت و فشل قبل می‌باشد ؛لذا بخشهایی از خدمات رسانی به ایثارگران میبایست به فوریت امداد شود تا از صدمات جبران ناپذیر جلوگیری گردد.

یکی از این اولویت‌های اورژانسی وضعیت درمان و تهیه تجهیزات پزشکی مورد نیاز می‌باشد ،عدم انجام تعهدات بیمه ای سبب اخلال جدی در خدمات بیمارستانی و تهیه دارو گشته که باتوجه به وضعیت پر خطر جانبازان درصد بالا ،رسیدگی هرچه فوری تر وتخصیص منابع فوری جهت گشایش  این مهم را میطلبد .

مضیقه معیشتی ایثارگران هم در این وضعیت نابسامان اقتصادی همت روز افزون از جانب بنیاد را میطلبد که به تخصیص منابع و بودجه فوری در این خصوص اقدام نماید

در آخر بنابر اهمیت نکته اول یعنی اصل خدمت به قشر ایثارگر ،بحضورتان عرض میکنم که فراموش نکنید جامعه هدف بنیاد شهید عزیزترین مردم روی زمین را تشکیل میدهند ،«معروفون فی السما و مجهولون فی الارض» توصیف دقیقی است از حال کنونی ایثارگران .

سخن آن حکیم فرزانه را یاد آور میشوم که فرمود: خدمت به جانبازان خدمت به نبی مکرم اسلام صلوات الله علیه وآله است.

نیاز به توضیح نیست که امام راحل اهل گزافه و مبالغه نبود و  به قدر و بار معنایی کلمات بخوبی واقف بود ،بجای لفظ خدمت به نبی مکرم میتوانست با کلمات و توصیفاتی دیگر اهمیت موضوع را برساند ،بنده به جد معتقدم منظور از کلام امام دقیقا همان است که از کلام برمی آید وجای هیچ تأویل و تفسیردیگری نیست ،حکم خدمت به جانبازان همانند حکم خدمت به پیامبر است یعنی  همانگونه که اگر کسی به پیامبر خدمت کند به خدا خدمت کرده، خدمت به جانبازان هم هم پایه آن ،با ارزش است وقاعدتا عکس آن نیز صادق خواهد بود یعنی حکم خیانت به خون شهدا و جانبازان حکم خیانت به نبی مکرم اسلام و خیانت به خداست ،این نه مغالطه است ونه تأویل و نه تفسیر به رای ،اگر امام دلها را به حکمت و علم در گفتار پذیرفته باشیم معنی کلام واضح و آشکار است.

واین حرف بیراهی نیست ،چه اینکه خدا تجارت با ایشان را پذیرفته و جانبازان وشهدا هم جان وسلامتی را در ازای کسب رضای اومعامله کرده اند .درلحظه شهادت ،خدا وکالت امور خانواده شهید را برعهده میگیرد ،پس زنهار که با وکیلی چون خدا به مجادله برنخیزی که بدعاقبتی در پس وپیش دارد ،هنگام جانبازی ولحظه نثار دست و پا و چشم و سلامتی هم خدا ضمانت امور ایشان را در باقیمانده عمر برعهده گرفته ،پس زنهار که خشم چنین ضامنی، عقوبتی سخت در دنیا و آخرت در پیش دارد.خداییکه به احترام چند ساعت سختی روزه دار ،نفس وی را تسبیح بحساب میاورد پس با نفس ها وآه های درد آلود کسی که سختی یک عمر درد را برای رضای خدا بجان خریده ،چه خواهد کرد ؟

دوست عزیز؛ اگر دعای بیماری که در بیمار شدنش هیچ نقشی نداشته مستجاب است و حتی دعای پرستار و عیادت کننده بیمار را ضمانت به استجابت کرده ،پس حال دعای کسیکه با اختیار، سلامتی را در راه  جهاد فی سبیل الله  داده چه خواهد بود ؟ پس بکوش که در محضر خدمت به این عزیزان مستجاب الدعوه بودن نهفته است و ایضا در نفرین وآه ایشانغضب الهی.

برای اثبات اهمیت خدمت و عاقبت خیانت به این قشر والامقام در نزد پروردگار ،کافیست نگاهی به عاقبت و حال کنونی کسانی بیاندازید که قبل از شما بر این کرسی تکیه زده بودند و نام نیکی از خود بجا نگذاشتند!

ودرآخر کوتاه سخن اینکه،

دوست گرامی و فرهیخته و پیشکسوت جهاد و شهادت ،این نصیحت مشفقانه را از این حقیر سراپا تقصیر بپذیر که اگر در قبول این مسوولیت ،جز به نیت و دغدغه خدمت به ایثارگران پای نهاده ای ،وباری بهر جهت در پی گذراندن زمان این مسوولیت هستی،عطای این مسند را همین الان به لقایش ببخش که خیری در آن برای کسانیکه دغدغه خدمت ندارند،نیست واین مسوولیت جز برای کسانی که عاشق خدمت به نظرکرده های الهی هستند ،عاقبت بخیری ندارد.

والسلام علی من التبع الهدی والعاقبه للمتقین.

سجاد قنبری ۱۳۹۹/۳/۲۷{jcomments on}