جوان گرایی و مغالطه های پیش رو


مقام معظم رهبری همواره  بر بکار گیری نیروهای جوان در عرصه های مختلف تاکید داشته اند و بطور مشخص در بیانیه گام دوم انقلاب توصیه های واضح و اشکار در این زمینه نمودند و در بیانات معظم له هم به کرات شاهد اشارات مستقیم به امر مذکور بوده و هستیم .

اما علی رغم این تاکیدات رهبری مبنی بر جوانگرایی  که مبتنی بر دلایل عقلی و علمی فراوان نیز هست ،عده ای که ظاهرا این تغییرات به مذاقشان خوش نمیاید و از طرفی هم توان و جرات مخالفت با این موصوع را هم ندارند ،  دست به دامن  توجیهات و مغالطه هایی‌برای مقابله با جوانگرایی شده اندکه در ذیل به مواردی از آنها اشاره میکنیم .

عده ای در مخالفت با این امر ، اشاره به مواردی از جوانگرایی در عرصه اجرایی و قانونگذاری کشور دارند که بلحاظ مبنایی با اصول جوانگرایی مد نظر رهبری اختلاف فاحش دارد . 

این عده در بیان  مخالفت با این موصوع ، به  جوانان بی لیاقت و بی تجربه ای  استناد میکنند که در بعضی مناصب مدیریتی  و یا مراجع قانونگذاری کشور  مَشغول بکار هستند و عملکرد ضعیف ایشان را به جوان بودن ایشان نسبت میدهند و لذا نتیجه میگیرند که بابستی در این مناصب اجرایی و قانونگذاری از افراد با تجربه و پابه سن گذاشته بیشتر استفاده شود و بقول معروف دولت و مجلس محل آزمون وخطا نیست و قس علی هذا ...

 در پاسخ به این شبهه باید عرض شود که مقصود از جوانگرایی در منویات مقام معظم رهبری قطعا بکار گیری  جوانان ناپخته و بی لیاقت و نا اهل نبوده و نیست . 

موافقان جوانگرایی به هیچ وجه معتقد نیستند که صرف جوان بودن برای ورود به مناصب اجرایی و قانونگذاری کافیست !! 

 متاسفانه این مغالطه ایست که مخالفان جوانگرایی بکار میبرند که به هیچ وجه مورد تایید مقام معطم رهبری و موافقان نبوده و نیست ،نگاه اجمالی به جوانانی هم که مورد استناد مخالفان هستند نشان میدهد که ایشان نه به لحاظ شایستگی و لیاقت در این مناصب بکار گرفته شده اند ونه در ورود ایشان به عرصه قانونگذاری ؛ ملاکها و معیارهای لیاقت ، مدنظر بوده است . جوانان مورد استناد مخالفان در واقع همان اقازاده های بی خاصیتی هستند که هیچ مزیتی جز دختر بابا یا پسر بابا بودن ندارند و در بکار گیری ایشان صرفا مشخصات پدر مد نظر بوده است لذا استناد به این موارد در واقع ظلم بزرگیست به این توصیه مقام رهبری .

در پاسخ به این شبهه باید این مورد را هم افزود که مگر در سیستم اجرایی و قانونگذاری کشور ،آقایان پا به سن گذاشته بی لیاقت و کم توان ؛ کم هستند؟ اگر شما نام ده نفر جوان بی لیاقت در مناصب کشوری را ببرید ، بنده میتوانم نام چند صد مدیر پابه سن گذاشته بی لیاقت شاغل را ببرم که خسارات عظیم، هم در مقام اجرا وهم تصمیم گیری و قانونگذاری  بر کشور تحمیل کرده اند، واقعیت این است که اگر درست وعلمی بررسی شود ،در مجموع  آسیبی که کشور از مدیران و شخصیتهای پابه سن گذشته و بقول خودشان با تجربه ؛دیده ،بمراتب بیشتر از آسیب مدیران جوان بوده است.

قطع به یقین منظور رهبری و موافقان جوانگرایی ، بکار گیری نیروهای جوانیست که حائز مراتب علمی و عقلی و دینی بالا هستند و شایستگی و لیاقتشان جای تردید ندارد. 

واقعیت این است که ما به وفور جوانان مستعد با لیاقت و شایسته ای داریم که به مراتب از بسیاری افراد پابه سن گذاشته ای که هم اکنون در سیستم اجرایی و قانونگذاری کشور مشعول بکار هستند ، بالا تر و برتر هستند ولی ، متاسفانه بدلیل نداشتن پشتوانه قدرت و ثروت ، قادر به ورود به عرصه نیستند. 

منظور نظر رهبری هم حمایت از این جوانان پرتوان و شایسته انقلابیست . البته این جرایان مخالف با جوانگرایی در تاریخ مسبوق به سابقه است و بالاترین خسارت را تشیع از همین توجیهات خورده است .

 درجریان سقیفه و تعیین جانشینی پیامبر هم، بزرگترین   بهانه و توجیه  کنار گذاشتن حضرت امیر ؛ همین جوان بودن ایشان بود ، والا کسی نمیتوانست منکر لیاقت و شایستگی و اعلمیت و مراتب بالای حضرت باشد ، در بیان دلیل بر کنار گذاشتن حضرت میگفتند : ایشان علی رغم شایستگی و برتری ، جوان هستند ، و خلافت نیاز به فردی پابه سن گذاشته دارد که دیگران از او حساب ببرند و حرف شنوی داشته باشند!!

قبلتر از ان هم در جریان برگزیدن اسامه بن زید جوان به فرماندهی لشکر ؛ عده ای به همین دلیل جوانی ؛ زیربار فرماندهی وی نرفتند ،درحالیکه اسامه به تایید پیامبر، از مراتب بالای مدیریتی و فرماندهی و جنگی برخوردار بود.خیلی قبل تر هم ؛وقتی خداوند طالوت را برای فرماندهی لشکر مقابله با جالوت برگزید ،باز جوانی وی  بهانه ای  بود برای سرپیچی از فرمان .

درواقع مشکل اصلی این است که عده ای جوانی را فارغ از توان و لیاقت فردی ،نقطه ضعف میپندارند و حتی در مواردی که جوان انقلابی با توان بالاتر هم داریم ،افراد پا به سن گذاشته را براساس همین استدلال ترجیح میدهند و همین امر باعث شده مقام رهبری وارد میدان شده و منویات و تاکیدات ایشان بر لزوم جوانگرایی ،به جهت رفع این آسیب از سیستم مدیریتی و قانونگذاری کشور میباشد.

 تبعیت از منویات مقام معظم رهبری در همه امور و من جمله جوانگرایی، قطعا موجبات پیشرفت کشور در همه امور سیاسی و اقتصادی و فرهنگی را فراهم خواهد کرد  و درواقع کلید اصلی بن بست مدیریتی کشور در حال حاضر ،ورود نیروهای جوان شایسته و انقلابی به عرصه مدیران کشور میباشد .