دکتر مهدی امیدی /دانشیار و عضو هیأت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)
تمهید
جهت بررسی ابعاد تمدنی بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری، ابتدا لازم است بحث از مفاهیم یا مبادی تصوری بیانیه همچون: مفهوم انقلاب، انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی، تمدن، اقتصادمقاومتی، گام دوم و... را مورد بررسی قرار دهیم؛ سپس مبادی تصدیقی بیانیه همچون بحث از: دفعی یا تدریجی بودن انقلاب، علل وقوع انقلاب، اهداف انقلابیون و رهبران انقلاب، ارکان انقلاب، تمایز میان انقلابها، انقلاب با کدام قرائت از اسلام(فقاهتی، دموکراتیک، لیبرالیستی، سوسیالیستی، باطنگرا یا ظاهرگرا؟)، چیستی تمدن، چیستی تمدن نوین اسلامی، الزامات تمدن نوین، مراحل تحقق تمدن و... را تبیین نماییم.
بدیهی است که فهم دقیق مبادی تصوری و تصدیقی مقدمه لازم برای قرائت تمدنی از بیانیه است.
در باره خود بیانیه نیز میتوان پرسشهایی را مورد توجه قرار داد از جمله: ساختار کلی بیانیه از منظر تمدنی دارای چه دلالتهایی است؟ گزارههای بیانیه از منظر تمدنی دارای چه دلالتهایی است؟ اصطلاحات و مفاهیم مورد استفاده در بیانیه دارای چه دلالتهای تمدنی است؟ بایستگیها و اقتضائات فهم تمدنی بیانیه چیست؟ و بایستگیها و اقتضائات تحقق تمدنی بیانیه چیست؟
در این مقاله تنها به دو پرسش نخست خواهیم پرداخت.
ساختار کلی بیانیه
ساختار کلی بیانیه گام دوم را بر اساس رویکرد تمدنی میتوان به پنج بخش تقسیم کرد:
1. تبیین تاریخچه چهار دهه انقلاب اسلامی به مثابه گام اول تمدن نوین:
مقام معظم رهبری، تاریخچه انقلاب اسلامی را که نقطه آغاز تمدن نوین اسلامی است در سه سطح مورد توجه قرار دادهاند:
الف. چه بودیم؟ آغاز حرکت تمدنی از نقطه صفر، متوقف ساختن انحطاط تمدنی ناشی از دو نظام قجری و پهلوی قبل از انقلاب، مواجهه و مقابله تمدنی با دو اردوگاه شرق و غرب، و چالشهای تئوریک و عملی تمدن نوین (به ویژه چالش ترور- تجزیه طلبی-دفاع مقدس)؛
ب. چه شدیم؟ یعنی بیان دستاوردهای نظام در ابعاد مختلف؛
ج. چه باید باشیم و چه خواهیم شد؟ یا تبیین راهبردها و پیش بینی آینده.
2. ارزیابی فرصتها و دستاوردهای گام نخست تمدن نوین: این دو مسأله در سه سطح ملی- منطقهای و جهانی مورد اهتمام مقام معظم رهبری بوده و عرصههای عمدهای را چون: هویت، علم، صنعت، فرهنگ، سیاست، امنیت، اقتصاد و دین، در بر گرفته است.
3. ارزیابی تهدیدها و آسیبهای گذشته، حال و آینده تمدن نوین:
درباره آسیبهای گذشته محورهایی چون غفلتها، اشتباهات، دور شدن از اخلاق و معنویت، نفوذیها، عدول از شعارهای انقلاب در پارهای از عرصههای نظام؛
درباره آسیبهای حال محورهایی چون تفرقه، دنیاطلبی، خودباختگی، اهتمام اندک به جوانها، غفلت از فعالیت جهادی، کوتاهی در امر فرهنگ و فضای رسانههای مجازی؛
و درباره آسیبها و خطرات آینده، مباحثی مثل تضعیف نهاد خانواده، مفاسد اخلاقی، تغییر سبک زندگی، و مبحث معنویتهای کاذب مورد اهتمام ایشان قرار گرفته است.
4. راهبردهای گام دوم تمدنی انقلاب:
در بعد فرهنگی(خودباوری، جوانگرایی، اصلاح سبک زندگی، اخلاقمداری، گفتمانسازی)؛
در بعد سیاسی(قانونگرایی، مدیریت جهادی، نظام انقلابی، اقتدار، ارزشگرایی فطری)؛
در بعد اقتصادی (اقتصاد مقاومتی، نگرش ابزاری به اقتصاد، مبارزه با فساد)؛
و در بعد علمی(پژوهشمحوری، صنعتی...) مد نظر معظمله بوده است.
5. راهکارهای نیل به اهداف راهبردی تمدن: اگر چه در این باره در بیانیه محورهای خاصی تعیین نشده است، اما با بررسی ابعاد تمدنی طرح، میتوان مسئولیت اجرای این بیانیه را بر عهده اقشار مختلف جامعه همچون حوزههای علمیه، دانشگاهها، نهادها، مسئولان و مردم دانست.
نکات تمدنی دلالت گزارهها در بیانیه:
1. موتور پیشران تمدن نوین: موتور پیشران تمدن نوین اسلامی، انقلاب اسلامی است که در اراده استوار ملت و نظام اسلامی تبلور یافته و با ایستادگی در برابر سختیها از کرامت و ارزشهای خود صیانت میکند.
2. انتقال بینا نسلی عناصر تمدنی: انتقال صحیح فلسفه تمدن، دستاوردهای تمدنی و مدیریت حرکت تمدنی به نسل آینده، ضرورتی انکار ناپذیر است.
3. هویت سلبی و ایجابی تمدن نوین: تمدن نوین اسلامی از یکسو در چالش با ساختارهای نظام جهانی و قواعد بینالملل شکل یافته و از سوی دیگر هویت ایجابیاش را بر مبنای پیوند دین و دنیا استوار ساخته است.
4. اضلاع سهگانه نرمافزاری و سختافزاری تمدن نوین در مواجهه با تمدن غرب: مرجعیت دین جهت مهندسی دنیا، طرد نظام سلطه دو قطبی و تک قطبی جهانی و در نهایت ترسیم گفتمان جدید تمدنی بر پایه دین و اراده ملت، سه ضلع اساسی مواجهه نرمافزاری و سختافزاری تمدن نوین علیه قدرتهای جهانی اسلامی بوده و خواهد بود.
5. امکان گذار تمدن نوظهور از تهدیدات تمدنی غرب: تمدن نوین اسلامی به پشتوانه اراده و عزم ملت ایران و نظام اسلامی و نیروهای علاقهمند به انقلاب اسلامی در جهان از ظرفیت لازم برای عبور از تهدیدات سخت و نرم دشمنان برخوردار است. فرجام قدرتهای تهدید کننده تمدن نوین، افول و نابودی است.
6. اصول پایه و فطری تمدن نوین اسلامی: اصول بنیادین تمدن نوین اسلامی یعنی عقلانیت، معنویت، اخلاق، عدالت، استقلال، آزادی، عزت و برادری از اصول فطری و مورد اقبال ملتها در سطح جهانی است.
7. ظرفیت خودانتقادی و بازسازی هویتی تمدن نوین اسلامی: تمدن نوین اسلامی چونان پدیدهای زنده و با اراده، ضمن صیانت از ارزشهای هویتساز خویش، از ظرفیت لازم برای خود انتقادی، اصلاح رفتاری و بازسازی خلأها و آسیبها برخوردار است.
8. عدالت تمدنی و جایگاه نظام انقلابی در تمدن نوین اسلامی: جهتگیری و رویکرد انقلابی توأم با نظم سیاسی و اجتماعی در قالب نظام انقلابی، از اصول عدالتخواهی در تمدن نوین اسلامی است.
9. عقلانیت تمدنی و جایگاه مرزبندی عقیدتی-ارزشی: پرهیز از تحجر و التقاط به رغم پایبندی آگاهانه، روشناندیشانه و معقول بر مرزبندی عقیدتی و ارزشی از اصول عقلانیت تمدن نوین اسلامی است.
10. جوانگرایی و خلأ میان هستها و بایدهای تمدنی: تمدن نوین اسلامی با اتکاء به نسلی از مدیران جوان، مؤمن، انقلابی، آگاه، پرانگیزه و توانمند قادر به پر کردن خلأ میان هستها و بایدها، واقعیتها و آرمانهاست.
11. اعتدال فکری و عملی اساس جهتگیری اخلاقی در تمدن نوین اسلامی: اعتدال در عین اقتدار، صلح طلبی در عین آمادگی برای دفاع، عطوفت در عین ثبات، شجاعت عاری از بیرحمی و انفعال، ظلمستیزی به رغم دفاع از مظلوم، صداقت در متن سیاست از اصول اخلاقی تمدن نوین اسلامی است.
12. غایت تمدن نوین اسلامی : تمدن نوین اسلامی مقدمهای ضروری برای زمینهسازی گسترده و فراگیر جهت ظهور ولایت عظمای الهی در گستره جهانی است.
13. پیش نیازهای تحقق تمدن نوین اسلامی: تحقق تمدن نوین اسلامی و آرمانهای آن منوط به: 1. شناخت دقیق گذشته ملّت و امّت در عرصه ملی، منطقهای و جهانی جهت گذار سالم به آینده، 2. عبرتآموزی و بهرهگیری از تجارب علمی و عملی موجود، 3. حفظ و تقویت دستاوردهای موجود، 4. عزم جدی و مجاهدت عظیم عوامل انسانی تمدنساز به ویژه نیروی جوان مؤمن و کارآمد.
14. ماهیت و اصول بنیادی تمدن نوین اسلامی: تمدن نوین اسلامی که انقلاب اسلامی ایران طلیعه آن است، دارای ماهیتی درونزا و بروننگر است. این تمدن پس از طرد عوامل رسمی فساد و انحطاط و گذار از مرحله پیشاانقلاب، به رغم دسیسه قدرتهای برتر جهانی و بدون داشتن الگوی موفق تاریخی، از نقطه صفر آغاز و با تکیه بر سه اصل ایمان مردم، مکتب اسلام و رهبری الهی، طی چهار دهه اخیر در عرصههای گوناگون علمی و عملی بسط و تداوم یافته است.
15. استکبارستیزی در تمدن نوین اسلامی: تمدن نوین اسلامی با تغییر معادلات جهانی، زمینه ظهور دو قطبی اسلام و استکبار را فراهم ساخته است.
16. لوازم کسب استقلال هویتی و تمدنی: اصل مدیریت جهادی و اصل خودباوری از اصول دستیابی به استقلال در تمدن نوین اسلامی است.
17. نظامهای سلطنتی عامل اصلی انحطاط تمدنی در عصر قاجار و پهلوی.
18. نقش ساختار مردمسالاری دینی در پیشرفت و مدیریت تمدن: اسقاط نظام مستبد و ننگین، برقرار کردن نظام مردمسالار مبتنی بر اراده ملی، توان داخلی و مدیریت نیروهای جوان، عامل اساسی پیشرفت تمدنی ملت ایران بوده است.
19. نقش ثبات و امنیت در پیشرفت تمدنی: انقلاب اسلامی، ثبات و امنیّت کشور، تمامیّت ارضی و حفاظت از مرزها را که زمینهساز پیشرفت تمدنی است و آماج تهدید جدّی دشمنان در طول جنگ هشتساله قرار گرفته بود، ضمانت کرده است.
20. تلقی انقلاب اسلامی به مثابه موتور پیشران تمدن نوین اسلامی: انقلاب اسلامی موتور پیشران حرکت تمدنی کشور در عرصه علم و فنّاوری و ایجاد زیرساختهای حیاتی و اقتصادی و عمرانی است.
نکات دیگری را نیز میتوان به عنوان موضوعات این تحقیق مورد بررسی قرار داد که عبارت است از:
تمدن نوین اسلامی و مسابقه خدمترسانی، عیار تمدنی بصیرت عمومی در تمدن نوین اسلامی، تمدن نوین اسلامی و شکست انحصار روشنفکری، تمدن نوین اسلامی و نظام عدالت توزیعی، عیار تمدنی معنویت و اخلاق در تمدن نوین اسلامی، عیار مقاومت تمدنی در تمدن نوین اسلامی، نقاط قوت انقلاب اسلامی در عیار تمدنی، آسیبشناسی انقلاب اسلامی در عیار تمدنی، چالشها و تهدیدات فراروی شکلگیری و تداوم تمدن نوین اسلامی، جوانگرایی و مسئولیتپذیری در تمدن نوین اسلامی، ظرفیتهای امیدبخش تمدن نوین اسلامی، آرمانگرایی واقعبینانه و تمدن نوین اسلامی، سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی، نقش حوزه و دانشگاه در جهاد علمی تمدنی، فرهنگ و مسئولیتهای نظام سیاسی در رویکرد تمدنی.
در خوانش تمدنی بیانیه گام دوم از منظر رهبر معظم انقلاب، افزون بر مطالب مندرج در خود بیانیه میتوان از مجموعه بیانات ایشان در موضوعات مرتبط با پیشرفت و تمدن نیز بهره گرفت؛ همانگونه که میتوان محورهای تکمیلی این بیانیه در حوزه تمدنی را نیز مورد تأمل و بررسی قرار داد؛ نکاتی چون: ارتقاء دانشهای بومی و علوم جدید، لزوم ارتقاء و بسط قرائت و فهم تمدنی از اسلام، توجه به افکار و اندیشههای متنوع در پیشرفت تمدنی، توسعه تشکلهای صنفی و نهادهای مدنی برای تعقیب منافع و مطالبات اصناف و گروهها و ارتقای سطح عمومی نقدپذیری.
سوتیتر
* مرجعیت دین جهت مهندسی دنیا، طرد نظام سلطه دو قطبی و تک قطبی جهانی و در نهایت ترسیم گفتمان جدید تمدنی بر پایه دین و اراده ملت، سه ضلع اساسی مواجهه نرمافزاری و سختافزاری تمدن نوین علیه قدرتهای جهانی اسلامی بوده و خواهد بود.
* تحقق تمدن نوین اسلامی و آرمانهای آن منوط به این پیش نیازهاست: 1.شناخت دقیق گذشته ملّت و امّت در عرصه ملی، منطقهای و جهانی جهت گذار سالم به آینده 2.عبرتآموزی و بهرهگیری از تجارب علمی و عملی موجود 3.حفظ و تقویت دستاوردهای موجود 4.عزم جدی و مجاهدت عظیم عوامل انسانی تمدنساز به ویژه نیروی جوان مؤمن و کارآمد.
• بر بال قلم
• شماره 116 فروردین و اردیبهشت 1399
نوشتن دیدگاه
برای عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را وارد کنید.