فراخوان «خودمختاری» و شورش خیابانی در روزنامه اصلاح طلب
روزنامه اعتماد- به مدیرمسئولی «الیاس حضرتی» نماینده اصلاح طلب مجلس دهم و کاندیدای ردصلاحیت شده انتخابات مجلس یازدهم و به سردبیری «بهروز بهزادی» - در هفته های گذشته در مصاحبه با «عماد باقی» مدعی شده بود که «باید حق براندازی در ایران به رسمیت شناخته شود»! این مصاحبه تأمل برانگیز در ستون ویژه های مشرق مورد بررسی قرار گرفت. حالا این روزنامه اصلاح طلب در شماره اخیر خود در 11 مرداد فراخوان آشوب و اغتشاش خیابانی صادر کرده است!
«سعید مدنی» از اعضای گروهک موسوم به «ملی مذهبی» و از فعالین فتنه ۸۸ که تاکنون چندین بار بازداشت و محکوم شده است، در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: «خطای بزرگی است اگر تصور شود تعامل و ارتباط در فضای مجازی بدون ارتباط رودررو در فضای حقیقی و اشغال فضای شهری کاری از پیش خواهند برد. گاهی حتی نگرانی نظامهای مستقر از ورود جمعیت به خیابان موجب میشود تا برابر بسیج در فضای مجازی عقبنشینی کنند و مطالبات را بپذیرند. بر این اساس شبکههای ارتباطی دیجیتال بخشی جداییناپذیر از جنبشهای اجتماعی و کنشهای خیابانی هستند. همانطورکه گفتم برخی مواقع فشار در فضای مجازی به دلیل ترس از بسیج در فضای حقیقی، پاسخ مناسب دریافت میکند».
این فعال فتنه ۸۸ که روزنامه اعتماد از او به عنوان «تحلیل گر خوشنام مسائل اجتماعی»! نام برده، در ادامه گفت: «همانطور که کاستلز گفته اینترنت فقط ابزار نیست، اینترنت شرایط را برای شکلی از عمل فراهم میکند که به جنبش بیرهبر امکان بقا، هماندیشی، هماهنگی و گسترش میدهد و امکان غلبه بر سلطه نهادینه شده را فراهم میکند. بنابراین برخلاف آنچه در سوال شما آمده کنشگری هشتگی و جنبش کف خیابان در تعارض و رقیب یکدیگر نیستند، بلکه مکمل و در تعامل با یکدیگرند...اتفاقی که به نظرم در جنبش سبز، اعتراضات دیماه ۹۶ و اعتراضات آبانماه ۹۸ تجربه شد...آنچه حامیان حفظ وضع موجود را نگران و وادار به سرکوب یا عقبنشینی میکند، پیوند بین انسانها در فضای خودمختار است؛ یعنی فضایی که با اشغال شهر ایجاد میشود یا با هشتگ اعدام».
سعید مدنی که پیش از این کتاب «جنبشهای اجتماعی و دمکراتیزاسیون» را نوشته، در ادامه تاکید کرد: «سرپیچی اساسا مبنای خودمختاری است. پس تقابل بین جنبش و قدرت مسلط اجتنابناپذیر است. مردم از طریق پیوند شبکهای با هم بودن را تجربه میکنند تا بر ترس خود غلیه کنند و امیدوار شوند. هدف جنبشها در نهایت آن است که با نافرمانی مدنی اعم از مسالمتآمیز یا غیر آن از جانب جامعه سخن گویند. حالا برابر چنین کنش بالقوه تهدیدکننده برای نظامهایی که قادر به مدیریت بحران ساختاریشان نیستند، نظامها چه باید کنند؟ نظامها اگر عاقل باشند، به دگرگونی روابط قدرت میاندیشند و وارد مذاکره و گفتوگو میشوند - این همان چیزی است که جنبشهای جدید دنبال آن هستند؛ یعنی پاسخگو کردن نظامها- اما اگر نظامها بحران را درک نکنند، راهی جز برخورد و سرکوب برابر خود نمیبینند».
این عضو گروهک ملی مذهبی در ادامه مصاحبه تصریح کرد: «حکومتها بخواهند یا نخواهند خیابان جزیی انکارناپذیر از اعتراض است. شبکهای شدن نهتنها مانع از خیابانی شدن نمیشود، بلکه تسهیلکننده حضور خیابانی است. تصمیم با دولتهاست یا باید امکان حضور قانونمند خیابانی را فراهم کنند یا منتظر باشند تا خیابانها اشغال شوند. وقتی بحران سراسر ساختارهای موجود را فرا گرفته، وقتی فساد تا قله دماوند پیشروی کرده، وقتی فقر و نابرابری رنج و فلاکت را دوچندان کرده و کاهش ارزش پول ملی فقرا را فقیرتر و پولدارها را پولدارتر کرده، وقتی بوی مشمئزکننده تبعیض و رانت سراسر یک جامعه را دچار نفرت کرده، پیشبینی آینده چندان دشوار نیست».
سعید مدنی در پایان گفت: «جنبشها محصول بحران در شرایط زندگی مردم هستند. شرایط غیر قابل تحمل است که مردم ناراضی را وادار به کنش اعتراضی میکند. در واقع بیاعتمادی به نهادهای مدیریتکننده جامعه عامل مهم اعتراض و کنش اعتراضی است...مردم ریسک اعتراض را میپذیرند تا برای ایجاد زندگی بهتر بجنگند. در جنبشهای اعتراضی روابط و پیوند معترضان بسیار اهمیت دارد. شبکههای مجازی این پیوندها را به بهترین نحو ممکن فراهم میکنند. اما نه برای نیامدن به خیابان، بلکه برعکس برای آمدن به خیابان. هر کنشگری اعم از مجازی یا حقیقی تمرینی است برای ایجاد فضای خودمختار و آمادگی برای کنش جمعی و اشغال خیابان...با وجود تداوم بحرانها و ناتوانی نظام حکمرانی در کاهش و حل بحرانهای ساختاری کنونی کنشگری جمعی- چه مجازی و چه حقیقی- پایانی ندارد؛ همانطور که بارها گفتهام تا اطلاع ثانوی جامعه ایران در وضعیت جنبشی است».
این مصاحبه، بیش از آنکه یک گفت و گو باشد، «درسنامه آشوب و اغتشاش خیابانی» است. سعید مدنی که سابقه فعالیت در فتنه ۸۸ را در کارنامه خود ثبت کرده در مصاحبه مذکور به سبک رسانه های معاند، از فتنه گرانی که در سال ۸۸ کشور را ماهها دچار آشوب و التهاب کرده و مردم را با مشکلات متعدد مواجه کردند، تمجید کرده و از آنان با عنوان «جنبش سبز»! نام می برد.
مدنی در مصاحبه مذکور، وضعیت فعلی کشور را بغرنج و سیاه و کاملا ناامیدکننده توصیف می کند. این در حالی است که اولا وضعیت فعلی کشور به هیچ عنوان بغرنج و ناامیدکننده نیست. ثانیا وضع فعلی اقتصادی و از جمله گرانی دلار نتیجه سیاست های دولتِ اصلاح طلبان است.
دلار ۲۵ هزارتومانی و پراید ۹۰ میلیونی و سکه ۱۱ میلیونی نتیجه اعتماد به آمریکا و اروپا و بی اعتمادی به توان داخلی و بی توجهی به استعدادهای عظیم جوانان نخبه و متخصص و مومن انقلابی است.
فعالین و رسانه های اصلاح طلب اکنون بجای عذرخواهی و جبران خسارت هایی که حداقل در این هفت سال به کشور تحمیل کرده اند ژست شاکی به خود گرفته و جوانان و مردمی که از سیاست های همین طیف متحمل خسارت شده اند را به شورش و اشوب خیابانی تشویق می کنند.
آقازاده ها و دامادهای برخی مقامات اصلاح طلب اکنون به دلیل غارت اموال مردم، یا زندانی اند یا متواری. از سوی دیگر ژنرال های خودخوانده اصلاح طلب نیز خسارات عدیده ای به کشور وارد کرده اند. حالا همقطاران «آقازاده ها و ژنرال ها» بجای عذرخواهی و تلاش برای جبران خسارت، جوانان این مرز و بوم را به اغتشاش و اشوب تشویق می کنند!
هیچگاه آشوب و اغتشاش و آتش زدن اموال عمومی و خصوصی منجر به بهبود اوضاع نشده است. بانیان وضع موجود بجای تشویق به آشوب، باید شهامت داشته باشند و قصور و تقصیرهای خود را بپذیرند و در فرصت باقیمانده تا پایان دولت دوازدهم، آن را اصلاح کنند.{jcomments on}