تحلیل اندیشکده شورای آتلانتیک از حوادث اخیر آمریکا:
آمریکا تبدیل به یک کشور غیردموکراتیک شده است/ آشوبهای واشنگتن اعتبار جهانی آمریکا را از بین برد
یک اندیشکده آمریکایی بر این باور است شورشهای ناموفق دو هفته پیش در آمریکا نشان میدهد که جاهطلبیهای نخبگان سیاست خارجی آمریکا در سطح جهانی با واقعیت همخوانی ندارند.
اندیشکده شورای آتلانتیک در یادداشتی به قلم اما اشفورد نوشت: چه میشد اگر روزنامهنگاران در مورد سیاستهای آمریکا هم به همان شکلی مطلب مینوشتند که در مورد سایر کشورها مطلب مینویسند؟ تصاویری که از حمله طرفداران ترامپ به کنگره منتشر شدند یادآور بوریس یلتسین روی یک تانک، بهار عربی، یا خیابانهای ونزوئلا بودند. برای کسانی که در سراسر دنیا شاهد این اتفاقات بودند، آمریکا به چیزی تبدیل شده بود که رهبرانش بارها آن را محکوم کرده بودند: یک دموکراسی ضعیف که حین انتقال قدرت از یک رهبر به رهبر دیگر قادر به جلوگیری از وقوع خشونت و خونریزی نیست.
این اندیشکده آمریکایی مینویسد: اینکه واکنش اولیه بسیاری از مفسران، نگرانی درباره اقتدار اخلاقی و رهبری جهانی آمریکا است نشانگر شکننده بودن مباحثات سیاست خارجی این کشور است. همچنین نظراتی در این باره شنیده میشد که شی جین پینگ رئیسجمهور چین از این اتفاقات خوشحال خواهد بود و اینکه آشوبها ترویج دموکراسی آمریکا در خارج از کشور را تضعیف خواهند کرد. مایکل مکفاول، سفیر سابق آمریکا در مسکو در دوران اوباما، در توئیتر نوشت: امروز ترامپ جدیدترین هدیه خود را به پوتین تحویل داد، که امیدواریم آخرین آنها باشد. در همین حال، گروهی از سازمانهای غیردولتی، از جمله موقوفه ملی برای دموکراسی بیانیهای را صادر کرد که تعهدش به همبستگی با تمام کشورهای دنیا که به ارزشهای دموکراتیک پایبند هستند را دوباره تأیید میکند. به طور خلاصه، در بحبوحه یک کودتا با هدف بیاعتبار کردن یک انتخابات دموکراتیک، با حضور شورشیانی که به ساختمان کنگره آمریکا حمله کردند، بسیاری از فعالان سیاست خارجی نگران بودند که آیا آمریکا میتواند به ترویج دموکراسی و حقوق بشر در خارج از کشور ادامه دهد و اینکه آیا این اتفاقات روی توانایی آمریکا برای رقابت با ابرقدرتها مانند چین تأثیر میگذارد؟
به باور نویسنده در شرایط کنونی، ایالاتمتحده مشکلات بزرگتری از ناتوانی در ترویج دموکراسی در سراسر جهان یا نگرانی در مورد رقابت جهانی جاهطلبانه با چین دارد. سیاست داخلی ایالاتمتحده تحت تأثیر چندین دهه سوءاستفاده توسط سیاستهای پارتیزانی قرار دارد، و در حالی که بسیاری از نهادها تاکنون مقاومت کردهاند، امّا هیچ تضمینی وجود ندارد که آنها بتوانند در مقابل اشخاص استبدادگر بعدی ایستادگی کنند. تقریباً تنها نهادی که مردم آمریکا هنوز به آن اعتماد دارند ارتش است، که این هم پیامدهای نگرانکنندهای دارد.
آشوبهای کنگره قطعاً روی وجهه جهانی ایالاتمتحده تأثیر خواهد گذاشت، البته چهار سال گذشته به ریاست جمهوری دونالد ترامپ هم آسیب زیادی به این کشور رسانده بود. اگرچه آشفتگیهای سیاسی که از ماه نوامبر گریبانگیر این کشور شده است ایجاد یک ائتلاف بینالمللی علیه چین را برای آمریکا سختتر کرده است، امّا مشخص نیست چرا سیاستگذاران آمریکایی به جای تلاش برای توقف کشتارهای داخلی، ایجاد یک ائتلاف جاهطلبانه به منظور مقابله با چین را در اولویت قرار میدهند.
عدم همخوانی اهداف بلندپروازانه آمریکا با مشکلات سیاسی و اقتصادی
در ادامه این گزارش آمده است: البته این به معنای درخواست برای کنارهگیری آمریکا از جهان نیست، چون ایالاتمتحده به شدّت از تعامل جهانی بهره میبرد. امّا بحران روز چهارشنبه مشکل اصلی سیاست خارجی آمریکا را آشکار میکند: اهداف بلندپروازانه سیاست خارجی اصلاً با مشکلات سیاسی و اقتصادی این کشور همخوانی ندارند.
چگونه میتوان انتظار داشت - همانطور که جو بایدن قول داد - رهبری مسئولیتپذیرانه آمریکایی در سطح جهانی بازگردانده شود، وقتی این کشور حتی نمیتواند مشکلات داخلی خودش را حل کند؟ آمریکا چگونه میتواند دموکراسی را در جهان گسترش دهد یا به عنوان الگویی برای دیگران عمل کند، آن هم وقتی یک دموکراسی کارآمد در کشورش برقرار نیست؟ نخبگان سیاست خارجی واشنگتن همچنان متعهد به حفظ یک سیاست خارجی سه دههای با هدف تغییر دادن جهان از منظر آمریکا هستند.
حتی پروژههایی که از سال ۲۰۱۶ تاکنون با تمرکز بر روی فصل مشترک بین سیاستهای داخلی و خارجی در حال اجرا بودهاند - مانند پروژه موقوفه کارنگی - عمدتاً روی روشهایی برای فروش سیاست خارجی کنونی کشور به مردم آمریکا یا تثبیت سیاستهای تجاری و سرمایهگذاری تمرکز کردهاند تا طبقه متوسط جامعه از مزایای بیشتری بهرهمند شوند. در واقع، باید یک تجدید نظر کلی در مورد سیاست خارجی آمریکا صورت بگیرد، یک رویکرد ساده و متواضعانه نسبت به جهان و تلاشی برای پرداختن به مشکلات واقعی که توسط ناکارآمدی داخلی به وجود آمدهاند.
شورای آتلانتیک تصریح کرد: شورشهای هفته گذشته آمریکا دو مشکل مهم سیاست خارجی آمریکا را شدّت بخشید. اول اینکه، این احتمال را که سایر دولتها نسبت به انجام تعهدات یا همکاری عمیق با ایالاتمتحده محتاطانه رفتار کنند افزایش میدهد . چهار سال ریاست جمهوری ترامپ، کشورهای اروپایی و آسیایی را متقاعد کرده است که شاید تعهدات ایالاتمتحده حتی ارزش کاغذی که روی آنها نوشته شدهاند را هم نداشته باشند. قرارداد هستهای ایران، پیمان تجاری اقیانوس آرام و پیمان پاریس همگی قربانی سیاست خارجی پارتیزانی این کشور شدند. آشوب در واشنگتن و آشفتگیهای سیاسی گسترده پس از انتخابات نوامبر، این نگرانی را به نگرانیهای قبلی افزوده که ممکن است انتخابات آینده آمریکا حتی آزاد و عادلانه نباشند.
دوم اینکه، این احتمال را که سایر کشورها ایالاتمتحده را به جای یک تثبیتکننده، به عنوان یک عامل خطر در سیستم بینالمللی در نظر بگیرند افزایش میدهد. این ترس دلیل موجهی دارد: اقدامات آمریکا در خاورمیانه پس از سال ۲۰۰۱ باعث بیثباتی منطقه شده و بحران مهاجرت پناهندگان به اروپا را افزایش داده است. سیاستهای تحریمی ایالاتمتحده هزینهها و مشکلات زیادی را برای سایر کشورها به وجود آورده است. سیاست رفتن تا لبه پرتگاه دولت ترامپ در چند سال گذشته - با ایران، کرهشمالی و حتی با چین - بیش از اینکه تثبیتکننده باشد باعث بیثباتی شده است. کشورهای دیگر باید خطر کشوری که نیروی نظامی بسیار قدرتمندی دارد، در حالی که سیاستهای داخلی آن به صورت مداوم نامنظم و غیردموکراتیک شده است را جدی بگیرند.
این اندیشکده در پایان نوشت: از ماهها پیش، ایالاتمتحده به دلیل مشکلات اقتصادی و سیاست پارتیزانی در واکنش نسبت به بیماری همهگیر کووید ۱۹ دچار مشکل شده است. با این حال، آشوبهای واشنگتن شوک بزرگی به این کشور بود. یک شورش در قلب دولت ایالات متحده حتی اگر ناموفق بوده باشد، آثار ماندگاری بر جای خواهد گذاشت.{jcomments on}