اتاق تخریب اصلاح طلبان و نهضت آزادی با استفاده از تجربیات دهه شصت

دبیر کل گروهک آمریکایی نهضت ازادی پس از بیانیه جبهه اصلاحات در نداشتن نامزد انتخاباتی به صحنه آمده و اعلام کرد؛ نظام در آستانه بازگشت به دهه ۶۰ قرار دارد.


 در حالی که طیف قابل‌توجهی از اصلاح‌طلبان به دنبال حمایت یکی از دو نامزد تائید صلاحیت شده برای شرکت در انتخابات است؛ جبهه اصلاحات در اتفاقی برنامه ریزی شده با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد نامزدی در انتخابات ندارد. این بیانیه با پیش‌زمینه‌سازی از سوی لیدر جریان اصلاحات با اعلام نگرانی از جمهوریت نظام تهیه‌شده و با دست خط گروهک نهضت آزادی به نگارش در آمده است.

 

پس از انتشار این بیانیه از سوی ستاد انتخاباتی جبهه اصلاحات، بسیاری از فعالان در میان جناح‌های سیاسی اصلاح‌طلب با اعتراض به رویه موجود؛ اعلام موضع از سوی نهاد اجماع ساز را اقدامی عجولانه و خودسرانه با دستور از بالا خوانده و بیان کردند «تحریم خاموش» انتخابات پروژه‌ای عقیم و عقب‌مانده است که بخش بزرگی از جبهه اصلاحات را به سرنوشت گروه‌های اپوزیسیون چون سکولارهای مدعی ملی گرایی تبدیل می‌کند.

 

البته از هم‌اکنون علامت‌های قابل‌فهمی وجود دارد که نشان می‌دهد، اصلاح‌طلبان در انتخابات دو نامزد دولتی مؤثر داشته و به‌زودی ستادهای خود را در جهت همکاری با یکی از آن دو همراه می‌کنند. علی‌محمد نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نیز پیش‌ازاین اعلام کرده، همتی رئیس بانک مرکزی با علامت تائید از سوی جبهه اصلاحات در انتخابات نامزد شده و اصلاح طلبان به‌منظور افزایش تنش روانی و ایجاد دوقطبی حمایت از او را به دقیقه نود سپرده است. 

 

اما اتاق تخریب ستاد انتخابات اصلاح‌طلبان در حال حاضر فشار بر نامزدهای رقیب را مهم‌تر از حمایت از نامزد خود دانسته و معتقد است آن‌قدر باید با جنگ روانی را غلیظ کرده و مسیر را برای نامزدهای تائید صلاحیت شده هموار کرد تا آن‌ها با کم‌ترین ضربه راه را طی کنند.

 

اما در این تاکتیک انتخاباتی چه کسانی نقش اول را بازی می‌کنند؟

 

از مدتی قبل متصل شدن اعضای نهضت آزادی به جبهه اصلاحات با واکنش بسیاری از اصلاح‌طلبان و دلسوزان انقلاب اسلامی روبرو شده بود. نهاد اجماع ساز در اولین نشست انتخاباتی خود با هدایت مهره مدیریت آشوب‌های خیابانی (بهزاد نبوی) چند عضو ارشد گروهک برانداز نهضت آزادی را نیز به جلسه دعوت کرده بود. 

 

در آن زمان باز شدن پای لیبرال‌ها به حسینیه جماران اتفاق تلخی بود که اصلاح طلبان بدون هیچ توضیحی، از کنارش عبور کرده و حضور عناصر نفوذی و برانداز را به همکاری با چند جوان غیر تشکیلاتی تقلیل داد. اما آگاهان به‌خوبی می‌دانستند که پیوند عوامل گروهکی و اصلاح‌طلبان اتفاقی نبوده و سابقه تاریخی دارد: از دورانی که اصلاح‌طلبان(چپ های خط امامی) با پروژه اجتماعی شدن از حلقه‌های فکری محفلی در اواخر  دهه شصت پا بیرون گذاشته و خود را در معرض بروز و ظهور در ابتدای دهه هفتاد قراردادند، مشخص بود که دوران استحاله چپ‌ها فرارسیده و به‌زودی آن‌ها باید جامه از تن درآورده و تغییر مرام دهند.

 

علیرضا علوی تبار، در مقاله‌ای در ماهنامه آفتاب با تحلیلی از استراتژی اصلاحات نوشت: جامعه در آستانه یک آزمون فیصله بخش قرار خواهد گرفت که نتیجه آن رد قطعی نظریه اصلاح‌پذیری جمهوری اسلامی است. این یادداشت خط به خط شبیه به نظریه حکومت عرفی است که از سوی بازرگان در آخرین مقاله خود با عنوان «آخرت و خدا هدف بعثت انبیاء» آمده است.

 

یک دهه بعد اصلاح‌طلبان در همکاری با لیبرال‌ها جبهه دموکراسی خواهی را تشکیل داده و بعدها عبدالله ناصری از نزدیکان خاتمی اعتراف کرد که هم‌گرایی از سر تقارن‌های فکری میان خاتمی و مهدی بازرگان پدید آمده و اصلاح‌طلبان خود را برای پوست‌اندازی آماده می‌کنند. 

 

بر این اساس با سرعت زیاد از نقش خط امامی‌ها در میان اصلاح‌طلبان کاسته و گروهکی‌ها، بازیگر اصلی میدان شدند. سران نهضت آزادی از فرصت پدید آمده حداکثر بهره‌برداری را کرده و به‌سرعت اصلاحات را استحاله کردند؛ و خط براندازی را در میان بخش جوان‌تر جناح چپ تئوریزه کردند. اعضای نهضت آزادی در جلسات رودررو و دعوت از جوانان اصلاح‌طلب به محافل خود به‌مرور فرصت را برای تغییر ایدئولوژیک و همکاری مؤثر ایجاد و آن‌ها را در اتاق تخریب نظام سازمان‌دهی کردند.

 

ابراهیم یزدی در بیست و ششمین سالگرد تشکیل نهضت آزادی اظهار امیدواری کرده بود که نظام جمهوری اسلامی از بین برود. او با پیش‌بینی از عجیبی گفته بود: «هنوز در حالت انقلاب هستیم و پیروزی انقلاب را چشم‌انتظاریم؛ چراکه تمام قرائن و شواهد نشان می‌دهد که باید امیدوار باشیم و بدانیم که این رژیم از بین می‌رود».

 

یزدی پیش از برگزاری انتخابات سال ۸۸ با استفاده از فرصت دو تابعیتی بودن خود به آمریکا سفرکرده و با سرویس‌های امنیتی غربی مسئله «تقلب در انتخابات» را هماهنگ کرد[۴] . در آن زمان عبدالعلی بازرگان به‌صراحت اعلام کرد نهضت آزادی عضوی از جنبش سبز (جنبش براندازی نرم) است. 

 

دبیر کل نهضت گروهک نهضت آزادی در بازگشت از آمریکا در دفتر گروهک خود خوانده «کانون مدافعان حقوق بشر» با شیرین عبادی؛ صدر حاج سید جوادی؛ عضای دفتر تحکیم وحدت(طیف خود خوانده و آمریکایی علامه) و نیز شاخه جوانان حزب منحله مشارکت جلسات منظمی را برگزار می کرد که نتیجه آن ایجاد کانون های شورش پس از انتخابات بود.

 

گروهک نهضت آزادی و عناصر معاند ملی مذهبی همواره بزنگاه انتخابات را فرصتی مناسب برای سنگرگیری و ایجاد جنگ با نظام می‌دانند؛ ازاین‌رو در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ بار دیگر با مأموریت از پیش تعیین‌شده به میدان آمده و در اولین فرصت کلیدواژه‌های لارم را برای نیروهای ستادی فراهم کردند.

 

در اولین ساعت پس از رد صلاحیت نامزدهای دولتی محمد توسلی دبیر کل گروهک نهضت آزادی انتخابات را انتصابات خوانده و آن را بازگشت به دهه شصت می‌خواند! توسلی بازگشت به دهه شصت را تهدید علیه امنیت ملی می‌نامد.

 

به‌صورت مشخص بازگشت به دهه شصت کدهای مشخصی از تظاهرات خیابانی ملیشیای منافقین در ۳۰ خرداد در خود دارد و دبیر کل نهضت آزادی نظام را به جنگ مسلحانه تهدید می کند.

 

در آن دوران تلخ عناصر گروهک رجوی در خیابان مردم عادی را ترور ناجوانمردانه می‌کردند؛ نکته قابل‌تأمل آن‌که زمینه فکری جنگ با نظام از سوی منافقین توسط بازرگان و عزت‌الله سحابی (پدران فکری لیبرال‌ها) فراهم آمده و آن‌ها با سم‌پاشی علیه قانون اساسی زمینه بازی با اسلحه از سوی منافقین را فراهم آوردند.

 

مهدی بازرگان در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۶۰، طی مقاله‌ای در روزنامه میزان تحت عنوان «مبارزه قانونی و مبارزه مسلحانه»، مشروعیت سیاسی و اعتقادی اقدام مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی را تئوریزه و تأیید کرده بود. یک ماه بعد از آن منافقین مبارزه مسلحانه خود علیه نظام جمهوری اسلامی ایران را با بمب‌گذاری‌های متعدد و ترور مسئولین نظام آغاز کردند، بازرگان بارها به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم، اقدامات تروریستی و براندازانه آنان را تأیید کرد. به‌عنوان نمونه، بازرگان در یک سخنرانی در مجلس اول شورای اسلامی، با دفاع از تروریست‌های منافق، آن‌ها را جوانان جانباز نامید و گفت: «این جوانان جانباز، در خانواده‌های آمریکایی زاییده و بزرگ نشده‌اند که بتوان مزدورشان خواند»

 

مسعود رجوی سرکرده عامل منافقین چند روز پیش از عملیات وحشیانه خیابانی در گفتگو با نشریه راه مجاهد می‌گوید: «به جرئت می‌توان گفت که اگر اوضاع به همین منوال پیش رود و روندی که تاکنون وجود داشته، همچنان ادامه یابد، انقلاب در معرض خطرات جدی قرار خواهد گرفت». جالب آنکه لیدرهای نهضت آزادی نیز در بیان نقطه نظرات خود همچنان روی جملات رجوی تأکید داشته و حتی رگه‌هایی از آن در آخرین اظهارنظر خاتمی نیز وجود دارد!

 

این همگرایی عمق نفوذ منافقین و فرزندان آن‌ها را در میان اصلاح‌طلبان نشان می‌دهد. اتاق تخریب اصلاح‌طلبان با استفاده از تجربه نهضت آزادی در جنگ روانی در دهه شصت بار دیگر عملیات تخریبی خود را برای انتخابات کلید زده است، این جریان نفوذی با پیوند چند رود کوچک به دنبال ایجاد طغیان بزرگ‌تر است؛ در آینده به عملیات آبشاری آن‌ها خواهیم پرداخت.{jcomments on}

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال

تمامی حقوق محفوظ است.

امام خامنه ای امام خمینی
                 

 

 

Template Design:Dima Group