باشرایط جسمانی که دوستان جانباز نخاعی دارند، وضعیت جسمانی آنان بیش از سن واقعیشان نشان می دهد. بسیاری از دوستان جانباز ما با بیماری سرطان از دنیا می روند که همه به مسئله جانبازیشان برمی گردد. اگرمسئولان به فکر عاقبت بخیری خود هستند، از شعارزدگی دست بردارند و فکری اساسی به حال جانباز بکنند...
فاش نیوز - در ادامه سلسله نشست های فاش نیوز با مسئولان انجمن جانبازان نخاعی در زمینه مسایل مختلف مبتلابه جانبازان و پیگیری های انجام گرفته، در این شماره مسایل مربوط به تجهیزاتِ مصرفی و توانبخشی جانبازان نخاعی طرح می شود.
پرسش های جانبازان معزز از فاش نیوز در قالب کامنت و ایمیل و ... در مورد مشکلات تامین ویلچر و لوازم توانبخشی و همچنین ملزومات مصرفی جانبازان نخاعی را «حسین مهرآیین» که عضو گروه پیگیری و مسئول تجهیزات توانبخشی و لوازم مصرفی جانبازان در انجمن جانبازان می باشد، باتفاق دکتر آطاهریان، مسئول کمیته درمان انجمن پاسخ می دهند.
توزیع نامتعارف وسایل و اقلام بهداشتی
فاش نیوز: آقای مهرآیین! مشکل جانبازان نخاعی در تهیه و تامین لوازم ضروریشان چرا حل نمی شود؟
جانباز حسین مهرآیین: قبل از این که به این بحث وارد شویم، باید عنوان کنم که چندین سال است که دوستان جانباز برای گرفتن این اقلام دچار مشکل هستند. یعنی بنیاد همیشه به یکی از شرکت ها و سازمان های وابسته به خود بدهکار است و در این میان چوبش را جانبازان خورده اند؛ به این صورت که جانبازی که قرار است هر سه ماه یک بار وسایل مورد نیاز خود را از بنیاد دریافت کند، این دوره 3 ماهه گاهی 9 ماه هم طول کشیده! یعنی زمان تحویل، سه دوره عقب می افتد و هیچ متولی و مسئولی هم که وظیفه دادن این وسایل به جانباز را دارد، نمی آید بگوید که در این دورهی چند ماهه شما جانبازان بدون دریافت این وسایل چکار می کنید؟ آیا در بازار هست؟ نیست؟ از بازار آزاد آن را تهیه می کنید یا اصلاً در بازار آزاد هم وجود دارد یا ندارد؟! مشکلی که در حال حاضر ما با آن مواجه هستیم، این است که دوستان جانباز نخاعی قبلاً به هر صورت آن را از بازار آزاد تهیه می کردند اما در حال حاضر که واردات به مشکل خورده و حتی شرکت ها هم توانایی وارد کردن بعضی از این اقلام را ندارند، خود بنیاد باید در زمینه واردات آن اقدام کند.
گاه ها جانبازان تماس می گیرند و می گویند: من قبلاً حیا می کردم که بروم جلوی بنیاد و بگویم توزیع این وسایل را چرا عقب می اندازید؟! بنابراین از بازار آزاد تهیه می کردیم. البته بعضی ها هم می رفتند تهیه می کردند و بعد هم فاکتور آن را به بنیاد می دادند که بنیاد هم پس از گذشت یک سال با جانباز تصفیه می کرد. بعضی از جانبازان هم که اصلاً فاکتور نمی بردند و با هر سختی که بود، از بازار تهیه می کردند. مشکل اینجاست که در حال حاضر این اقلام در بازار هم موجود نیست و زمانی که جانبازان مشکلات لوازم بهداشتی را عنوان می کنند، حقیقتاً ما نمی دانیم چه جوابی بدهیم.
دکتر آطاهریان: ما دیروز پیامی از یک جانباز خوزستانی دریافت کردیم که 9 ماه است که به هیچ عنوان وسایل و لوازم بهداشتی دریافت نکرده و بنا به شرایط اضطرار از بازار آزاد تهیه کرده؛ حال سوال من از آقای دکتر عباسپور این است اگر این جانباز یک سوند غیراستاندارد را مصرف کند و مشکل تنگی مجرای ادرار و زخم مجرا بگیرد، آیا شما آن را در تعیین درصد جانبازیش لحاظ می کنید؟ و یا اینکه گاه ها وسایل مورد استفاده 9 ماه جانباز را در یک مرحله به جانباز تحویل می دهند که این هم مشکل ساز است. جانباز به چه شکل این وسایل را استفاده کند که تاریخ مصرف آنها نگذرذ؟
مهرآیین: نکته مهم این است به لحاظ بهداشتی، زمان تعویض کاندوم و یا سوند هر 24 ساعت یکبار است. گاهی جانباز مجبور می شود برای اینکه این اقلام را کم نیاورد، فاصله تعویض آن را بیشتر و گاهی آن را به 3 روز برساند. بنابراین مشکلات عدیده دیگری برای او پیش می آید. به نظر بنده، تصور بنیاد این است که جانبازان وسایل کم ندارند، چرا که اگر کم داشتند، درب بنیاد را از جا می کندند! ولی به این موضوع به این شکل نمی نگرند که هر چیزی قائده مصرفی دارد. اگر جانبازی که در روز سه بار باید تعویض داشته باشد، در روز یک عدد مصرف کند یعنی صرفه جویی می کند که این عملاً صرفه جویی نیست بلکه شرکت هایی که این وسایل را به فروش می رسانند، روی جعبه آن بعضاً نوشته است که هر 24 ساعت تعویض گردد. یعنی یک شبانه روز باید مصرف شود نه بیشتر. درحالی که بچه های ما به ناچار مجبور می شوند برای اینکه کم نیاورند تا سه روز هم از آن استفاده کنند که متاسفانه بنیاد متوجه این موضوع نیست و از سویی مشکلات درمانی در پی دارد و هزینه های گزافی که باید بپردازد.
فاش نیوز: جدای از مشکلات جسمانی دیگری که شامل حال جانبازان در این زمینه می شود، چرا بنیاد به موضوع پیشگیری و هزینه های سرباری که استفاده غیرمجاز از لوازم یکبارمصرف توسط جانبازان به وجود می آید توجه نمی کند؟
- البته به نظر بنده استدلال بنیاد این است که من فعلاً هزینه نقد نپردازم. حال جانباز روی تخت بیمارستان 6ماه هم بستری باشد، مهم نیست! چون بیمارستان برای ماست و هزینه های آن هم که مجانی است. درحالی که بسیاری از جانبازان ما به خاطر همین لوازم و نوع مصرف در بیمارستان، ماه ها بستری می شوند و هزینه های سنگینی به بیت المال و بیمه وارد می شود. گفتن این مسائل واقعاً شرم دارد. بسیاری از بچه های ما این وسایل را شستشو می دهند و مجدداً استفاده می کنند و این بسیار بد است. در هیچ کشوری این کار را انجام نمی دهند اما بچه های ما در مضیقه شدید این کار را انجام می دهند.
متاسفانه توزیع نادرست هم یکی دیگر از مشکلات است. درحالی که دریافت یکجای اقلام 9 ماه گذشته، خودش هم معضلی است. چرا که گاه ها دیده می شود جانباز مجبور می شود بعضی از آن را در بازار با قیمت خیلی پایین تر تعویض نماید و اقلامی که ضرورت بیشتری دارد را تهیه نماید. در این جابهجایی آن هم به خاطر کم کاری بنیاد، بسیاری از واسطه ها سودِ کلانی می برند. یعنی اگر بنیاد به موقع و سر وقت این اقلام را در اختیار جانباز قرار بدهد، شاید این اتفاقات نیفتد. نمونه آن همین ماه گذشته بود که یکجا وسایل 9 ماه گذشته را به ما دادند در صورتی که کسی نبود بپرسید شما 9 ماه را چگونه تهیه کردید؟
دکتر آطاهریان: انبار و پشتیبانی بنیاد ماه گذشته بنا به نیاز این وسایل را خریداری کرده، بنیاد خیال می کند که او این وسایل را داشته. درصورتی که او این وسایل را به صورت آزاد تهیه کرده و از سویی با فاکتورهایی که جانباز به مراکز درمانی ارائه داده است، برای آن نیز سقف زمانی مثلاً 6 ماه را تعیین کرده که اگر زمان آن سپری شده باشد، از پرداخت آن سر باز می زند. اینجا هم بنیاد مقصر است که نتوانسته سر موقع وسایل مورد نیاز را پرداخت کند و از طرفی هزینه آن را هم به دلیل دیر شدن پرداخت نمی کند. از سویی تمام این وسایل تاریخ انقضا دارد پس باید جانباز به فکر این باشد که یک سری از آن ها را رد کند و به جای آن اجناس دیگری را بگیرد که تاریخ انقضای طولانی مدتی داشته باشد.
مهرآیین: البته این موضوع را هم عنوان کنیم که بسیاری از جانبازان به اکراه به سیستم بازار ورود پیدا می کنند زیرا دور از شان خودشان می دانند اما چاره ای هم ندارند. از طرفی بهایی که بنیاد برای پک سه ماهه اول پرداخت کرده، شاید در بازار به نصف هم خریداری نشود. بنیاد میلیاردی به شرکت هایی که از آنها جنس خریداری کرده، بدهکار است و این بدهی ها هم سلسله وار ادامه دارد. باید در یک جایی این بدهی را قطع نماید و به هر شکلی که می تواند از دولت کمک بگیرد، زیرا اگر این اتفاق بیفتد، نهایت سود است. چرا که اگر این اقلام سه ماه به سه ماه در اختیار جانباز قرار بگیرد، جانباز نیازی به بازار آزاد احساس نمی کند تا با قیمت خیلی ارزان تر در بازار آزاد به فروش برسانند. این ها همه ضرر به بیت المال است.
اتفاق ناگوار دیگری که در حال رخ داد است آن که بسیاری از این لوازم پزشکی که در انبارهاست، تاریخ مصرفشان گذشته و من به عنوان نمونه، جانبازی را سراغ دارم که به بنیاد مراجعه کرده و همان وسایل تاریخ گذشته را درخواست کرده! یعنی وضعیت آن قدر اسفبار است که جانبازی که حتی در بازار آزاد هم این وسایل را نمی تواند پیدا کند، راضی شده که مشکلات و عوارض ناشی از تاریخ گذشتگی وسایل را بپذیرد تا نیازش برطرف شود.
دکتر آطاهریان: وسایلی از قبیل سوند، کاندوم و کیسه که به صورت متمرکز که وزارت بهداشت و درمان تهیه آن را برعهده گرفته و خریداری می شود و تهیه یک سری وسایل دیگر شامل بتادین، پنبه و گاز غیراستیریل و چسب و دیگر لوازم در شهرستان ها به عهده بهداشت و درمان بنیاد منطقه و یا شهرستان است که در برخی از شهرستان ها رضایت بخش و در برخی هم نارضایتی ایجاد می کند. در صورتی که توزیع سراسری بوده و پولی که از سوی بهداشت و درمان بنیاد برای تهیه لوازم پرداخت شده در شهرستان ها نارضایتی بیشتری را فراهم آورده است. دیده شده گاهی با جانباز وارد معامله شده و پول آن را به جانباز داده اند، یا نه پول را به خود جانباز داده اند و حالا جانباز آن وسایل را چگونه فراهم کرده، اینها اختلالاتی است که در روند تهیه و توزیع نامناسب لوازم جانبازان مشاهده می شود و باعث شده عنوان شود که در محموعه بهداشت و درمان بنیاد جایی وجود ندارد که رضایت خاطر جانباز نخاعی تامین شده باشد.
مهرآیین: در همین شهرستان های اطراف تهران که خیلی هم دور نیست، جانبازی می گوید: وقتی به بهداشت و درمان بنیاد شهرستان مراجعه می کنیم، خیلی راحت عنوان می کنند بودجه ای نداریم! درحالی که کاندوم چیزی نیست که برای آن به راحتی عنوان شود بودجه نداریم. نبود آن یعنی اینکه جانباز نمی تواند از خانه بیرون برود و حتی در داخل خانه هم دچار مشکل است. تصور بنده این است که کسانی که چنین حرفی می زنند، در مسئولیتی که قرار گرفته اند حتی درک و فهم درستی از موضوع ندارند.
موضوع بعدی ویلچر برای جانبازان نخاعی است که چند سالی است که به بنیاد عنوان می کنیم که نوبت دریافت ویلچر جانبازان رسیده و انبارهای شما خالی است.
فاش نیوز: ویلچر چندسال یکبار به جانباز نخاعی تعلق می گیرد و اگر در این فاصله اتفاقی برای ویلچر پیش بیاید، تکلیف چیست؟
- درست آن است که طبق آیین نامه هر سه سال یکبار یک ویلچر به جانباز تعلق می گیرد و مشکل تعمیر ویلچر تا حدودی در تهران حل شده اما جانبازان ویلچری در شهرستان ها برای تعمیر آن دچار مشکل هستند. گاه ها جانباز به ما زنگ می زند که در محلی سکونت دارد که هیچ امکاناتی در روستا و یا شهرستان محل سکونتشان وجود ندارد و برای تعمیر ویلچر و یا خرید یک تیوپ باید 120 کیلومتر مسافت را طی کند. این در حالی است که بنیاد هیچ واحد خدماتی برای تعمیرات ندارد و اینکه باید خودشان اقدام کنند و فاکتورش را برای بنیاد بیاورند که پرداخت آن هم مانند مابقی کارها منوط به بودجه است که معمولاً هم می گویند: فعلا بودجه نداریم. به خصوص در این یکی دو سال اخیر، جانباز هر کاری می خواهد بکند، بنیاد آن را به یکی دو سال بعد موکول می کند. برای مثال جانبازی داریم که دریافت هزینه پانسمانش به یک سال کشیده و یا جانبازی که یکی دو سال است بنا به نیاز ویلچر خریده اما هنوز نتوانسته از بنیاد هزینه آن را بگیرد. اگه بنیاد مشکل تامین بودجه دارد، باید آن را خودش حل کند.
دکتر آطاهریان: ما هنوز متوجه نشدیم منبع تامین کننده لوازم ضروری مورد نیاز جانباز در چه بخشی از بنیاد است و این هم به خاطر پاسکاریهایی است که وجود دارد. یکی عنوان می کند شرکت متُد است، یکی دیگر می گوید شرکت پشتیبانی بنیاد است و یکی دیگر عنوان می کند بهداشت و درمان بنیاد متولی خرید و تامین ویلچر است. این سرگردانی باعث می شود که ماه ها می گذرد و اتفاقی صورت نمی گیرد. یعنی اول تابستان که باید به فکر تهیه لوازم باشند، اتفاقی خاصی نمی افتد و وقتی مثلاً تابستان رو به اتمام است به تکاپو می افتند و بالاخره بعد از این همه سال و تجربه هنوز کسی در صدد نیست که سرگردانی منبع تامین لوازم بهداشتی و درمانی را به سرانجام برساند.
تلاش انجمن جانبازان نخاعی برای تهیه اقلام مصرفی جانباران
فاش نیوز: انجمن چه کمکی برای حل مشکلات به بهداشت و درمان بنیاد می کند؟
مهرآیین: چندسالی است که نامه های متعددی را برای خرید ویلچر و حتی نوع برند کاندوم و کیسه به بنیاد زده ایم و در جریان این امر هستیم که اگر امروز قرارداد خرید ویلچر با شرکت خارجی را ببندند، ممکن است تا سه سال دیگر به دست جانبازان برسد. البته ما به عنوان انجمن در این زمینه بیکار ننشسته و با شرکت های داخلی نیز جلسات متعدد زیادی گذاشته ایم. بنابراین هم بحث خرید ویلچر وارداتی را دنبال می کنیم و هم با شرکت های تولیدکننده ویلچرهای داخلی در حال مطالعه و همکاری هستیم و تجربه سی ساله خودمان را در اختیار گروه های صنعتی داخلی قرار داده ایم که این هم افتخاری است که اگر ویلچری مناسب و استاندارد در ایران تولید شود که بتواند با ویلچر خارجی برابری نماید، ما از آن هم استقبال می کنیم.
درحال حاضر دوسالی است که با یک شرکت داخلی درحال مذاکره هستیم که قرار است ویلچری را به بنیاد ارائه کند که متاسفانه چند ماهی است که نتوانسته به وعده ای که داده عمل نماید. سپس با شرکت دیگری که قبلاً در کار تولید اتومبیل بوده و به مراتب قوی تر هستند، با آن ها هم صحبت هایی کردیم و از نزدیک کارخانه را هم بازدید کردیم. خوشبختانه امیدهایی به وجود آمده است. قالب های ویلچر را خودشان می زنند و یک مهندسی معکوس واقعی صورت گرفته که امیدواریم در بحث مونتاژ بتوانند ریزه کاری ها را هم درنظر بگیرند.
فاش نیوز: به شرکت های داخلی برای تهیه و تولید ویلچر چه کمک و مشاوره هایی داده اید؟
مهرآیین: به آنها گفته ایم شما از نظر ظاهر، یک ویلچری را ساخته اید که نمونه خارجی ویلچر "میرا" است. حال نکات ریزی وجود دارد که اگر به آن ها نپردازید، به مشکل برمی خورید و این بازخورد خوبی نخواهد داشت. بنابراین درصدد هستیم این ریزه کاری ها هم خوب از آب بیرون بیاید و اگر در زمان یک ماه آینده این شرکت بتواند ویلچری را که ما خواسته ایم با آن جزئیات و حساسیت ها تولید کند و یک نمونه کامل شده از ویلچر را برای ما بیاورند.
اگر این ویلچر همان ویلچری باشد که مدنظر جانباز باشد، امیدوار می شویم که خرید ویلچر خارجی منتفی شود و از تولید داخل استفاده کنیم؛ اما بحث خرید ویلچر خارجی را هم منتفی نکرده ایم و همچنان پیگیر آن هم هستیم. البته در بحث خرید ویلچر خارجی بنیاد به مشکل برخورده است چرا که به دنبال تحریم ها کارخانه "میرا" و "سان رایز" که با بنیاد همکاری می کردند، نمایندگی خود را از ایران گرفته اند و درحال حاضر هیچ نمایندگی خارجی در ایران وجود ندارد و این کار را بسیار سخت کرده است.
قبلاً در ارتباطاتی که بود، این ویلچرها از کشورهای حوزه خلیج فارس به کشور وارد می شد که درحال حاضر آن اتفاق هم نمی افتد چرا که گروهی در بحث برجام خواسته یا ناخواسته گراهایی به دشمن داده اند که عملاً راه ورود این ویلچرها هم بسته شده است. در واقع بحث بودجه برای خرید از یک سو و وارد کردن آن به کشور هم یک سوی دیگر ماجراست؛ چرا که به گفته دکتر احمدی، 2 سال است که ویلچرهایی را از شرکت اتوبوک آلمان خریداری کرده اند که این ها با شرایط سختی هم پول خرید این ویلچرها را آماده کرده اند اما راهی که این پول ها را به آن شرکت بپردازند و ویلچرها را وارد کشور نمایند، فعلاً وجود ندارد.
فاش نیوز: برای تهیه لوازم بهداشتی و مصرفی جانبازان نخاعی با شرکت های داخلی چه همکاری داشتید؟
جانباز مهرآیین: یکی از خدماتی که انجمن جانبازان در بحث تجهیزات و لوازم پزشکی انجام داد، این بود که زمانی که اعلام شد که به خاطر تحریم، هیچ کالای خارجی نمی تواند وارد شود، بنده به اتفاق یکی از مسئولان بنیاد به وزارت صنعت و معدن رفتیم و در جلسه دفاعیه ای با ارائه دلایل منطقی، استدلال کردیم که باید کیسه و کاندوم مصرفی جانبازان از نوع خارجی باشد. با تولیدکنندگانی هم که به آنجا آمده بودند و ادعا می کردند ما این لوازم را تولید می کنیم و باید جلوی واردات گرفته شود، بحث می کردیم.
خوشبختانه کسانی بودند که از قبل با آنها آشنایی داشتیم و قبلاً بارها و بارها به انجمن ما آمده بودند و سال های گذشته جلساتی را با هم داشتیم. کمی هم به مهندس وزارتخانه که در آن جلسه بود تا صحبت های طرفین را بشنود تا در نهایت نتیجه گیری نماید، برخورده بود. ما در آنجا دفاع کردیم که این کیسه و کاندوم تولید داخل به دلایل مختلف که برشمردیم، دچار مشکل هستند که آن ها هم به ناچار پذیرفتند. چرا که منطقی با آنها نشستیم و صحبت کردیم که در نهایت هم پذیرفتند.
البته خود بنیاد از انجمن خواسته بود تا یکی از جانبازان به نمایندگی در این جلسه حضور داشته باشد، چرا که اگر به دلیل عدم آگاهی کافی نتوانیم دفاع نماییم، نمایندگان شرکت های داخلی نماینده وزارت صنعت و معدن را مجاب خواهند کرد. بنابراین بنده از طرف انجمن در آن جلسه حاضر شدم که حتی راجع به رنگ کیسه هم بحث کردم که به لحاظ روانی با رنگ تندی که دارد، می تواند در طولانی مدت تاثیر منفی بگذارد که حتی خود آنها گفتند: ما تا به حال به این قضیه فکر هم نکرده بودیم! ما هر کاری که از دستمان بربیاید، کوتاهی نمی کنیم. حتی راجع به نوع کیسه که به چه دلیل رنگ آن باید شفاف باشد و یک طرف آن کاملاً مات که دیده نشود. حتی مهندسی که در جلسه بود، با این توضیحات گفت: این صحبت ها کاملاً منطقی است و تا اطلاع ثانوی اگر تولیدکنندگان توانستند این نکاتی که عنوان شد را تامین کنند، ما جلوی واردات را می گیریم.
ما راه را برای بنیاد باز نگه داشته ایم که متاسفانه در اولین خرید بنیاد به مشکل برخورد. اول اینکه بودجه ندارند و دوم اینکه مشکل واردات هم وجود دارد. این کاری است که از دست ما برمی آمده و مابقی گره ها را باید مسئولان سطح بالاتر باز کنند.
فاش نیوز: به نظرشما مشکل اصلی کجاست؟
- به نظر من بخشی از این مسائل که مربوط به بنیاد است، از کانال خاصی به آقای شهیدی می رسانند که این کانال خاص هم تشکل های جانبازی است که مسئول آن نیز خود بنیاد است و انجمن جانبازان هم تعامل مناسبی با آنها ندارد. به همین خاطر این تشکل ها گزارشات خلاف واقع مبنی بر اینکه اوضاع خوب است، می دهند.
برای مثال در یک نظرسنجی درباره وضعیت بهداشت و درمان، آمار داده اند که 85 درصد جامعه هدف از خدمات بهداشتی درمانی رضایت دارند! در صورتی که جانبازی که وضعیت پرخطری دارد و هر روز به مراکز خدمات درمانی مراجعه دارد، آیا از وضعیت راضی است و مشکلی ندارد؟ باید گفت: نظرسنجی از فرزند شهید، همسران شهدا و جانبازانی که مشکل خاصی ندارند، که نظرسنجی محسوب نمی شود! بنیاد باید در نظرسنجی از 2000 جانباز نخاعی و یا 10هزار جانباز 70درصد که بیشترین مشکل را دارند، نظرسنجی کند و آن وقت آمار بدهد. وقتی بنیاد آمار رضایتمندی 85درصدی جامعه هدف را از یکی از رسانه های صداوسیما اعلام و آن را انعکاس می دهد، حرفی برای گفتن ما باقی نمی ماند!
خاطرم هست جانباز "اسدزاده" مدیر عامل انجمن که به یک برنامه رادیویی شبکه سلامت دعوت شده بود و آقای دکتری که از طرف بنیاد دعوت شده بود، این آمار رضایت مندی 85درصدی را اعلام کرد. درحالی که صدها هزار نفر این سخن را می شنوند و درک می کنند که خدمات رسانی به ایثارگران درحد مطلوب نیست. اظهار چنین موارد نادرستی آن هم از رادیو، باعث مخدوش شدن و عدم اعتماد به مسئولین را در پی دارد.
سخن انجمن جانبازان نخاعی با مسئولان بنیاد
دکتر آطاهریان: وقتی آقای شهیدی که همیشه در کنار رییس جمهور در هیئت دولت حضور دارد، توانایی تامین چنین بودجه ای را که نیاز اساسی جامعه هدف هست را ندارد و نمی تواند از چنین منبع قابل دسترسی درخواست نماید، ما از آقای "دکتر عباسپور" که در سطح پایین تری قرار دارند، چه توقعی می توانیم داشته باشیم؟ در نتیجه ما هم مشکلات را به مسئولان عنوان می کنیم و این را مدنظر باید قرار داد که صبر و تحمل جانبازان هم حد و اندازه ای دارد.
وقتی مشکلات عنوان می شود و اقدامی صورت نمی گیرد، ممکن است با اهرم فشار به خواسته های خود برسند که البته در بعضی موارد هم در این گونه رفتارها پاسخ مثبت گرفته شده است. درجایی که داد و فریاد زده شده، بهتر جواب گرفته شده! ما این روش را توصیه نمی کنیم اما اگر صبر و تحمل به حد انفجار برسد، آن وقت عواقب خیلی بدی می تواند داشته باشد.
فاش نیوز: برای حل اساسی این مشکلات چه خواسته ای از مسئولین دارید؟
- خواسته ما این است کسی که در هیئت دولت نشسته، همت و تلاش کند. به قول وزیر بهداشت و درمان، یک میلیارد دلار پول صرف تامین مواد و اقلام دارویی و واردات کابل و سیم شده، درحالی که یک جانباز در فراز و فرود دریافت یک ویلچر و یا کیسه و یا کاندوم است و باز این درحالی است که همان وزارت بهداشت می گوید: چه کسی گفته تحریم است. شما هر آنچه که بخواهید، ما وارد می کنیم.
من به عنوان یک جانباز نخاعی، سلامتی خود را داده ام تا نهال جمهوری اسلامی پا بگیرد. حالا اگر بخواهم بر علیه آن شعار بدهم، کار صحیح و شدنی نیست. مقام معظم رهبری می فرمایند: "بعضی مواقع افراد نیاز به شارژ دارند که اگر به موقع انجام نشوند، باعث تخریب می شوند" بنابراین شما(مسئول بنیاد) که گفتید: من پشت قضیه بهداشت و درمان هستم، ببینید که ما داریم به مشکل برمی خوریم و به سرحدی می رسیم که درحال انفجار هستیم.
برای مثال وضعیت من در تهران نسبت به شهرستان ها بهتر است. جانبازانی که در شهرستان های دور افتادهی کرج، کردستان، خوزستان و... هستند، می گویند: 9 ماه است که لوازم بهداشتی به ما نرسیده! چه کسی باید آنها را شارژ کند؟! اگر این شارژ اتفاق نیفتد، تصمیمات دیگری گرفته می شود.
فاش نیوز: بنیاد چه کاری باید بکند تا جانبازان در رفع نیازهای اساسی و حداقلیشان در مضیقه نباشند؟
مهرآیین: تصور بنیاد از جانباز یک فرد از کارافتاده است. درصورتی که در تمام دنیا، مسئولانشان درصدد هستند معلول را با سخت ترین شرایط معلولیت به اجتماع بازگردانند و این تفاوت دیدگاه مسئولان ما با مسئولان دیگر کشورهاست. آنها در صدد هستند که جانباز را به هر نحوی از خانه به اجتماع بکشانند و اگر قبلاً هم فرد مفیدی نبوده، در اجتماع مفید واقع شود و از نظر روحی احساس بهتری پیدا کند؛ اما متاسفانه ما مسئولی داشتیم که به جانباز می گفت: «برو خانه ات بنشین. من به تو حقوق می دهم.» ما تا به حال از مشکلات جسمی جانبازان گفته ایم اما کسی نبوده که مشکل روحی و روانی جانبازان را بررسی کند و اگر روحیه ای هم دارند، از همان روحیه رزمندگی و سلحشوری است که در سن کم به جانبازی نایل شده اند وگرنه با این روند کاری که بنیاد در پیش گرفته، همه باید افسرده می شدند.
بنیاد با ما تعامل می کند تا مشکل را حل کنیم. ما هم با معاون اول رییس جمهور جلسه می گذاریم و مشکلات را مطرح می کنیم و به مرحله اقدام و عمل که می رسیم، خود بنیاد این تعامل را به هم می زند!
یعنی ما آمده ایم مشکل بنیاد را حل کنیم اما خود مسئولان بنیاد، به خاطر ندانمکاریهای خود، نه تنها مشکل را حل نمی کنند، بلکه آن را اضافه هم می کنند!
جانبازان از حداکثر خواسته های خود گذشته و به حداقل ها قناعت کرده اند که متاسفانه بنیاد در برآوردن نیارهای حداقلی جانبازان هم ناتوان مانده است. امیدواریم کل سیستم بنیاد هر چه سریع تر یک راه حل منطقی را در پیش بگیرند.
باشرایط جسمانی که دوستان جانباز نخاعی دارند، وضعیت جسمانی آنان بیش از سن واقعیشان نشان می دهد. بسیاری از دوستان جانباز ما با بیماری سرطان از دنیا می روند که همه به مسئله جانبازیشان برمی گردد. اگرمسئولان به فکر عاقبت بخیری خود هستند، از شعارزدگی دست بردارند و فکری اساسی به حال جانباز بنمایند. در حال حاضر کار به جایی رسیده که انجمن با شخص دوم دولت(دکتر جهانگیری) جلسه می گذارد که بنیاد مشکل بودجه ای دارد، شما این مشکل را حل کنید! اگر بنیاد نمی تواند مشکل بودجه را حل کند، سیستم بودجه را به فرد دیگری بسپارد.
گاهی باید به گذشته گریزی زد. زمان "دکتر دهقان"، ایشان بسیار قوی عمل می کرد و تاریخچه انجمن جانبازان هم از زمان ایشان شکل گرفت. ایشان می گفت: بنیاد تا به حال هر کاری کرده، نتوانسته رضایت جانباز را فراهم کند. من از خود شما کمک می خواهم. ایشان به تنهایی در انجمن و در جلسات ما حاضر می شد و به زیردستانشان هم سفارش کرده بود هر بار که انجمن خواهان جلسه ای با هر کدام از معاونت ها بود، باید این کار را انجام بدهند.
اوایل تشکیل انجمن، بسیاری از جلسات ما در همان ساختمان بنیاد که ایشان حضور داشت، انجام می شد و عنوان می کرد هر کجا مشکلی بود، خبر بدهید، من خودم می آیم. این حرف معنای بزرگی داشت؛ درحالی که در دو دوره ریاست آقای شهیدی، بیش از یک بار ما ایشان را در انجمن ندیدیم و با اینکه در همان بار اول هم به ما گفتند که من نیاز به کمک شما دارم اما دیگر خبری نشد!
مشکل دوستان ما در انجمن این است که یک وقتِ ملاقات که می خواهند از رییس فعلی بنیاد بگیرند، وقت نمی دهند! متاسفانه در سیستم جدید بنیاد از این مسائل اصلاً خبری نیست.