یادداشت

در روزگاری که زمین از عطش می‌نالد و آسمان از بخشش بازمانده است، خواندن خطبه‌ای از امام علی‌ علیه‌السلام چون نسیمی از آگاهی بر دل‌های خشک ما می‌وزد. خطبه ۱۱۵ نهج البلاغه یا خطبه اِستِسقاء دعایی در طلب باران است که پس از نماز باران در یکی از خشکسالی‌های کوفه در ایام حکومت امام علی(ع) بیان شد. این خطبه ، نه فقط مناجاتی برای طلب باران، بلکه تذکری است برای انسان معاصر که از توازن درونی با آفرینش فاصله گرفته است. امام، در میان مردم کوفه، وقتی آثار خشکسالی در چهره‌ی زمین و جانِ چهارپایان هویدا شد، با زبانی به نهایت بلاغت به درگاه خداوند پناه برد. در نگاه آن حضرت، قحطی نه صرفاً یک حادثه‌ی طبیعی، بلکه نمادی از قحط ایمان و کاستیِ تقوا در جامعه بود.

امام در این خطبه، صحنه‌ای از بی‌تابی زمین و موجودات را ترسیم می‌کند؛ کوه‌هایی شکاف‌خورده از بی‌آبی، زمین‌هایی غبارآلود، دام‌هایی سرگردان و فریادزنان در آغل‌های خالی. این تصویرِ دردناک، دعوتی است به تأمل در نسبت میان رفتار انسانی و واکنش طبیعت. او می‌فرماید: «بار خدایا، بر ناله‌ی گوسفندان و آهِ شتران ماده رحمت آور»؛ یعنی حتی ناله‌ی جانوران نیز سزاوار رحمت الهی است، چه رسد به اشکِ بندگان. در این بیان، زمین و آسمان و حیوان و انسان، همه در شبکه‌ای از معنا به هم پیوسته‌اند.امام، از خدا طلب می‌کند بارانی فروفرستد که نه تنها زمین را زنده کند، بلکه دل‌ها را نیز با حیات تغسّل دهد؛ بارانی که «زنده‌کننده، سیراب‌سازنده، پاکیزه، پربرکت، فراگیر و گوارا» باشد.
این توصیف، فقط دعای نزول آب نیست، بلکه تمثیلی است از بازگشت انسان به سرچشمه‌ی رحمت الهی. هر قطره‌ی باران در این دعا، نماد بخشایش است، همان بخشی که خداوند وعده داده به قوم‌هایی که ایمان آورند و از گناه بازگردند:«اگر مردمانِ آبادی‌ها ایمان آورده و پرهیزکاری کنند، درهای برکت آسمان و زمین بر آنان گشوده خواهد شد.»حضرت، در ادامه، علت‌های معنوی خشکسالی را برمی‌شمارد؛ این‌که بلاها و تنگناها نه همیشه از طبیعت، که از فاصله‌ی انسان‌ها با حق نشأت می‌گیرد. در همین معناست که قرآن می‌فرماید: «فساد در خشکی و دریا به سبب آنچه دست‌های مردم کرده‌اند آشکار شده است تا ایشان طعم برخی از کردار خود را بچشند؛ شاید بازگردند.»
خشکسالی، در این نگاه، تجلی ظاهری یک بحران معنوی است؛ آینه‌ای که جامعه باید در آن چهره‌ی گناه خود را ببیند تا توبه و اصلاح را آغاز کند.از دیگر بخش‌های الهام‌بخش این خطبه، توصیف بارانی است که امام از خداوند می‌خواهد؛ بارانی که به گفته‌ی ایشان باید دانه‌درشت باشد، پی‌در‌پی ببارد، به یکدیگر بپیوندد، کوه‌ها را سبز کند و دشت‌ها را زنده سازد. حضرت از رعد بی‌ثمر و ابرهای کوچک و سرد که نفعی نمی‌رسانند، پرهیز می‌دهد؛ این‌هم نوعی تمثیل است برای برکتِ ناپیوسته و ایمانِ کوتاه‌مدت در زندگی انسان‌ها. چنان‌که بارانِ سودمند باید پی‌در‌پی و ژرف باشد، عمل صالح نیز باید مداوم و از عمق جان برآید.
در ادامه‌ی روایت، امام از مردم می‌خواهد که در هنگام درخواست باران، به عظمت و توبه روی آورند؛ سه روز روزه بگیرند، به بیرون شهر روند، دو رکعت نماز بخوانند و در هر قنوت، درود بر پیامبر فرستند. این عمل جمعی، آمیزه‌ای است از عبادت و همبستگی اجتماعی؛ مردمان با گریه‌ی کودکان، آهِ مادران، و حضور حیوانات، فضای تضرع را از حالت فردی به تجربه‌ای عمومی تبدیل می‌کنند.
در این دستور، جامعه به خود یادآور می‌شود که بلای طبیعی، فرصتی برای احیای معنویت جمعی است.در پایان سخن امام، معنا به اوج می‌رسد؛ ایشان هشدار می‌دهند که هنگامی که چهار گناه در جامعه رواج یابد، چهار بلا نازل می‌شود:با شیوع زنا، زمین می‌لرزد و زلزله‌ها پدید می‌آید؛با ترک زکات، مرگ و میر در چهارپایان افزایش می‌یابد؛با ستم در قضاوت، آسمان از بارش باز می‌ماند؛و با شکستن پیمان‌ها، دشمنان بر اهل ایمان غالب می‌شوند.این تقسیم‌بندی، چکیده‌ای است از فلسفه‌ی پیوند میان اخلاق و طبیعت: هر فسادِ اخلاقی، بازتابی در نظام آفرینش دارد.
همان‌گونه که امام صادق‌ (ع) فرمودند: «در چنین قضاوت‌هایی است که آسمان آب خود را حبس می‌کند و زمین برکت خویش را منع می‌نماید.»یادداشت حاضر، در حقیقت دعوتی است به بیداری معنوی؛ به این که خشکسالی را نه صرفاً در کمبود آب، بلکه در گسست رابطه‌ی انسان با خدا و طبیعت ببینیم. امروز نیز، جامعه‌ی ما اگر بخواهد از تنگنای بحران‌های محیطی و اخلاقی رهایی یابد، باید در معنای همین دعاها اندیش کند. خشکسالی، پیش‌درآمدی است برای بازگشت انسان به سرچشمه‌ی تقوا؛ همان‌گونه که امام علی علیه‌السلام باران را نشانه‌ی رحمت الهی و توبه را کلید گشایش دانست.
اگر هر یک از ما در خلوت دل، به استغفار بنشینیم، شاید نخستین قطره‌ی رحمت، در جان فروچکد پیش از آن‌که در زمین بتابد. و در پایان، امام علیؑ این دعا را با صلوات بر محمد و آل محمد ختم می‌کند؛ گویی راه بازگشت به برکت، همواره از گذرگاه محبت آنان می‌گذرد. چراکه آنان واسطه‌ی باران‌اند، چه در آسمان طبیعت، و چه در آسمان ایمان.

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال

تمامی حقوق محفوظ است.

امام خامنه ای امام خمینی
                 

 

 

Template Design:Dima Group